deforestation

/dəˌfɔːrəˈsteɪʃn̩//ˌdi:ˌfɒrɪˈsteɪʃn̩/

معنی: قطع درختان جنگلی
معانی دیگر: قطع درختان جنگلی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the removal of forest or trees from an area of land.

جمله های نمونه

1. deforestation is arguably one of today's most important problems
از بین بردن جنگل ها شاید یکی از مهمترین مسائل امروز است.

2. Deforestation is destroying large areas of tropical rain forest.
[ترجمه گوگل]جنگل زدایی مناطق وسیعی از جنگل های بارانی استوایی را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]جنگل زدایی مناطق وسیعی از جنگل های بارانی استوایی را نابود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Unlike acid rain or deforestation, global warming has no visible manifestation .
[ترجمه گوگل]بر خلاف باران اسیدی یا جنگل زدایی، گرمایش جهانی هیچ تجلی قابل مشاهده ای ندارد
[ترجمه ترگمان]برخلاف باران اسیدی یا جنگل زدایی، گرم شدن جهانی هوای کره زمین هیچ جلوه آشکاری ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As the pace of deforestation picked up, the area of land covered by dense forest declined considerably.
[ترجمه گوگل]با افزایش سرعت جنگل زدایی، مساحت زمین پوشیده از جنگل های انبوه به میزان قابل توجهی کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]با افزایش جنگل زدایی، مساحت زمین های پوشیده از جنگل انبوه به طور قابل توجهی کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Overgrazing by sheep and goats contributed to the deforestation.
[ترجمه گوگل]چرای بیش از حد گوسفند و بز به جنگل زدایی کمک کرد
[ترجمه ترگمان]overgrazing توسط گوسفندان و بزها به جنگل زدایی کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But deforestation in the Himalayas has played a key part.
[ترجمه گوگل]اما جنگل زدایی در هیمالیا نقش کلیدی ایفا کرده است
[ترجمه ترگمان]اما جنگل زدایی در هیمالیا نقشی کلیدی ایفا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Of particular importance is the effect that deforestation has on tropical soils.
[ترجمه گوگل]تأثیری که جنگل زدایی بر خاک های استوایی دارد از اهمیت ویژه ای برخوردار است
[ترجمه ترگمان]از اهمیت ویژه ای، تاثیری است که جنگل زدایی بر خاک مناطق گرمسیری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Last year, the rate of deforestation in the Amazon declined by almost 30 percent.
[ترجمه گوگل]سال گذشته میزان جنگل زدایی در آمازون تقریباً 30 درصد کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، میزان جنگل زدایی در آمازون تا حدود ۳۰ درصد کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Deforestation has been shown to cause floods and drought.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که جنگل زدایی باعث سیل و خشکسالی می شود
[ترجمه ترگمان]جنگل زدایی باعث جاری شدن سیل و خشکسالی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Widespread deforestation to make way for ski slopes has eroded topsoil, increasing the incidence of avalanches.
[ترجمه گوگل]جنگل‌زدایی گسترده برای ایجاد مسیر برای پیست‌های اسکی، خاک سطحی را فرسایش داده و وقوع بهمن را افزایش داده است
[ترجمه ترگمان]جنگل زدایی گسترده برای ایجاد راهی برای دامنه های اسکی خاک سطحی را فرسایش داده است و وقوع بهمن را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Not only is the extent of deforestation variable but the reasons why it is occurring also vary from region to region.
[ترجمه گوگل]نه تنها میزان جنگل زدایی متغیر است، بلکه دلایل وقوع آن نیز از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت است
[ترجمه ترگمان]نه تنها میزان متغیر جنگل زدایی نیز وجود دارد، بلکه به این دلیل است که این پدیده از منطقه به منطقه دیگر نیز متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Agriculture, deforestation and the other secondary sources of greenhouse gases are critical to many.
[ترجمه گوگل]کشاورزی، جنگل زدایی و سایر منابع ثانویه گازهای گلخانه ای برای بسیاری از آنها حیاتی است
[ترجمه ترگمان]کشاورزی، جنگل زدایی و دیگر منابع ثانویه گازهای گلخانه ای برای بسیاری از آن ها حیاتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Global environmental problems, such as deforestation and ozone depletion, should be tackled through inter-governmental agreements, rather than unilateral action.
[ترجمه گوگل]مشکلات زیست محیطی جهانی مانند جنگل زدایی و تخریب لایه لایه لایه لایه لایه اوزون باید از طریق توافقات بین دولتی به جای اقدامات یکجانبه حل شود
[ترجمه ترگمان]مشکلات زیست محیطی جهانی، مانند جنگل زدایی و استهلاک ازن باید از طریق قراردادهای بین دولتی و به جای اقدام یک جانبه، حل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Their data indicate that serious deforestation was occurring more than 200 years ago and was most severe between 1890 and 1930.
[ترجمه گوگل]داده های آنها نشان می دهد که جنگل زدایی جدی بیش از 200 سال پیش رخ داده است و بین سال های 1890 تا 1930 شدیدترین آن بوده است
[ترجمه ترگمان]داده های آن ها نشان می دهد که جنگل زدایی جدی بیش از ۲۰۰ سال پیش اتفاق افتاد و بین سال های ۱۸۹۰ و ۱۹۳۰ بسیار شدید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قطع درختان جنگلی (اسم)
deforestation

تخصصی

[عمران و معماری] انهدام جنگل - جنگل کنی

انگلیسی به انگلیسی

• process of clearing forests or trees

پیشنهاد کاربران

نابودی پوشش گیاهی
Cutting down trees in a large area
the cutting down of trees in a large area, or the destruction of forests by people
جنگل زدایی به ریشه کنیِ درختان جنگلیِ یک منطقه یا زمین گفته می شود که در نتیجه آن، تمام یا بخشِ بزرگی از درختان قطع می شود و پهنه جدید به عنوانِ یک منطقه غیرجنگلی موردِ استفاده قرارمی گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

جنگل زدایی دومین عامل گرمایش جهانی است، که فجایع زیست محیطی خطرناکی را در پی دارد.
Deforestation is destroying large areas of tropical rain forest.

deforestation
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Deforestation
deforestation ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: جنگل‏زدایی
تعریف: نابودی جنگل توسط انسان
نابودی جنگل
تخریب جنگل
نابود کردن زیستگاه حیوانات
خراب کردن جنگل
cot or burning the forest
جنگل تباهی ، نابودی جنگل
آتش سوزی
پاک سازی جنگل از درخت ها
جنگل تراشی کردن
جنگل زدایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس