de novo

/ˈdiːˈnovoʊ//dəˈnovəʊ/

(لاتین) از اول، ازنو، دوباره، مجددا، از سر نو

جمله های نمونه

1. For melanoma, it has been shown that the de novo expression of ICAM-correlates with an increased risk of metastasis.
[ترجمه گوگل]برای ملانوما، نشان داده شده است که بیان de novo ICAM-با افزایش خطر متاستاز مرتبط است
[ترجمه ترگمان]برای ملانوما، نشان داده شد که تجلی novo of - مرتبط با ریسک افزایش یافته متاستاز - است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And such an inhibition might necessitate de novo protein synthesis.
[ترجمه گوگل]و چنین مهاری ممکن است نیاز به سنتز پروتئین جدید داشته باشد
[ترجمه ترگمان]و چنین بازدارندگی می تواند سنتز پروتیین نو را ضروری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Palmitoleate is involved in a process known as de novo lipogenesis, the production of fat molecules by fat cells.
[ترجمه گوگل]پالمیتولات در فرآیندی به نام de novo lipogenesis، تولید مولکول های چربی توسط سلول های چربی، نقش دارد
[ترجمه ترگمان]Palmitoleate در فرآیندی به نام دی novo،، تولید مولکول های چربی توسط سلول های چربی عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The experiments showed that KT promoted SOD de novo biosynthesis mainly on the transciriptional level.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌ها نشان داد که KT بیوسنتز SOD de novo را عمدتاً در سطح transciriptional ترویج می‌کند
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان داد که شرکت KT به طور عمده sod de novo را عمدتا در سطح transciriptional ارتقا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The de novo synthesis of PC increases in PE - SWD.
[ترجمه گوگل]سنتز de novo PC در PE - SWD افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]در دپارتمان PE - دپارتمان رفاه اجتماعی، سنتز de PC افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The experience of partial gastrectomy indicates that the time required for de novo growth of gastric carcinoma is about 15 years.
[ترجمه گوگل]تجربه گاسترکتومی نسبی نشان می دهد که زمان مورد نیاز برای رشد مجدد کارسینوم معده حدود 15 سال است
[ترجمه ترگمان]تجربه of جزیی نشان می دهد که زمان مورد نیاز برای رشد novo of gastric حدود ۱۵ سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These results indicate that the second hepatocellular carcinoma was of independent clonality and probably represents a de novo neoplasm rather than a recurrence.
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می دهد که کارسینوم کبدی دوم از کلونالیته مستقل بوده و احتمالاً نشان دهنده یک نئوپلاسم نو است نه عود
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان می دهد که the دوم از clonality مستقل بود و احتمالا یکی از neoplasm د novo را به جای وقوع مجدد نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Adenylosuccinate lyase ( ADSL ) is a bifunctional enzyme catalyzing de novo purine synthesis and purine nucleotide recycling.
[ترجمه گوگل]آدنیلوسوکسینات لیاز (ADSL) یک آنزیم دو عملکردی است که سنتز جدید پورین و بازیافت نوکلئوتید پورین را کاتالیز می کند
[ترجمه ترگمان]Adenylosuccinate lyase (ADSL)یک آنزیمی دوعاملی است که باعث تسریع تولید پورین و بازیافت نوکلیوتیدی پورین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion The mutation, G 2043 R is cause of patient with DEB . It is a mutation of de novo.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری جهش G 2043 R علت بیماری DEB است این یک جهش de novo است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری جهش، G ۲۰۴۳ R باعث بیمار شدن با DEB می شود این یک جهش از نو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (latin) afresh; anew, again; from the beginning

پیشنهاد کاربران

بپرس