cyclops

/ˈsaɪˌklɒps//ˈsaɪklɒps/

معنی: غول یا پهلوان یک چشم
معانی دیگر: (اسطوره ی یونان) سیکلاپ (هریک از غول های یک چشم به ویژه غولی که به دست اودیسوس کور شد)، افسانه یونان غول یا پهلوان یک چشم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: Cyclopes
(1) تعریف: in Greek mythology, any of several giants having only one eye, in the middle of the forehead.

(2) تعریف: a minute freshwater crustacean with a centrally placed eye on the front of the head.

جمله های نمونه

1. So, Cyclops, you were not quite strong enough to eat all of the puny men?
[ترجمه گوگل]بنابراین، سیکلوپ، شما آنقدر قوی نبودید که بتوانید همه مردان ضعیف را بخورید؟
[ترجمه ترگمان]پس، غول Cyclops، تو به اندازه کافی قوی نبودی که همه اون مردای ریزه میزه رو بخوری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cyclops were giants with only one eye, like a lantern, in the centre of their forehead.
[ترجمه گوگل]سیکلوپ ها غول هایی بودند که فقط یک چشم، مانند فانوس، در مرکز پیشانی خود داشتند
[ترجمه ترگمان]Cyclops غول بود با یک چشم، مانند یک فانوس در وسط پیشانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are plans to introduce Cyclops instruments throughout the country.
[ترجمه گوگل]برنامه هایی برای معرفی سازهای Cyclops در سراسر کشور وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای معرفی ابزار Cyclops در سراسر کشور وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lead and mercury dice ' Cyclops ' is not used, they use real dice.
[ترجمه گوگل]تاس سرب و جیوه " Cyclops " استفاده نمی شود، آنها از تاس واقعی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]از طاس شدن سرب و جیوه استفاده نمی شود، آن ها از تاس واقعی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To become a true all-around ' Cyclops ' must practice the lascivious child, but which is also the most difficult to practice.
[ترجمه گوگل]برای تبدیل شدن به یک "سیکلوپ" واقعی همه جانبه باید کودک حریف را تمرین کرد، اما تمرین کردن آن نیز سخت ترین است
[ترجمه ترگمان]برای تبدیل شدن به یک داستان واقعی، باید یک کودک شهوانی را تمرین کنید، اما تمرین برای آن دشوارتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cyclops is a strong hand - to - hand fighter, with an ability to attack walls, when in siege battle.
[ترجمه گوگل]Cyclops یک جنگنده قوی دست به دست است، با توانایی حمله به دیوارها، در هنگام نبرد محاصره
[ترجمه ترگمان]Cyclops یک مبارز با دست قوی است که توانایی حمله به دیوارها را دارد، زمانی که در نبرد محاصره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cyclops were giants with only one eye, like a lantern, in the center of their forehead.
[ترجمه گوگل]سیکلوپ ها غول هایی بودند که فقط یک چشم، مانند فانوس، در مرکز پیشانی خود داشتند
[ترجمه ترگمان]Cyclops غول بود با یک چشم، مانند یک فانوس در وسط پیشانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Crustacean plankton (Cyclops) breeding in reservoir has brought new problem to water treatment process, and brought threat to safety of drinking water.
[ترجمه گوگل]تکثیر پلانکتون سخت پوستان (سیکلوپ) در مخزن مشکل جدیدی را در فرآیند تصفیه آب ایجاد کرده و ایمنی آب آشامیدنی را به خطر انداخته است
[ترجمه ترگمان]breeding crustacean (Cyclops)در سد باعث مشکلات جدیدی در فرآیند تصفیه آب شده است و تهدیدی برای تامین آب آشامیدنی به ارمغان آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am a Cyclops, son of the sea-god Posedion.
[ترجمه گوگل]من یک سیکلوپ هستم، پسر خدای دریا پوسدیون
[ترجمه ترگمان] من یه Cyclops، پسر دریا - خدای من -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the film, scientist Krank sends out ‘Cyclops’ minions to kidnap little children so he can steal their dreams.
[ترجمه گوگل]در این فیلم، دانشمند کرانک، مینیون های «سیکلوپ» را برای ربودن کودکان کوچک می فرستد تا بتواند رویاهای آنها را بدزدد
[ترجمه ترگمان]در این فیلم، دانشمندی به نام krank minions را برای ربودن کودکان کوچک می فرستد تا او بتواند رویاهای آن ها را بدزدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The larva is ingested by a water flea (cyclops), where it develops and becomes infective in two weeks.
[ترجمه گوگل]لارو توسط یک کک آبی (سیکلوپ) بلعیده می شود و در آنجا رشد می کند و در عرض دو هفته عفونی می شود
[ترجمه ترگمان]لارو توسط یک کهنه آب بلعیده می شود (cyclops)، که در آن به دو هفته تبدیل می شود و تبدیل به infective می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Larvae known as the Cyclops -like larvae of tiny, transparent, round, without limbs, swimming in the sea.
[ترجمه گوگل]لاروهایی که به نام سیکلوپ شناخته می شوند، لاروهای ریز، شفاف، گرد، بدون دست و پا، در دریا شنا می کنند
[ترجمه ترگمان]larvae به عنوان لارو Cyclops شناخته می شوند - مانند لارو شل و شفاف، گرد، گرد، بدون اندام ها، شنا کردن در دریا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Its Cyclops eye serves not only as a cam but also provides a clock function, which is in sync with your computer system time even when not in use.
[ترجمه گوگل]چشم Cyclops آن نه تنها به عنوان دوربین عکاسی عمل می‌کند، بلکه عملکرد ساعتی را نیز ارائه می‌کند که با زمان سیستم رایانه شما هماهنگ است، حتی زمانی که از آن استفاده نمی‌کنید
[ترجمه ترگمان]چشم Cyclops نه تنها به عنوان cam دوربین عمل می کند بلکه عملکرد ساعت را نیز ارایه می دهد، که همگام با زمان سیستم کامپیوتر شما در هنگام استفاده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غول یا پهلوان یک چشم (اسم)
cyclops

انگلیسی به انگلیسی

• one-eyed giant (greek mythology)

پیشنهاد کاربران

( cyclop ) کوکلوپ در خوانش یونانی و رومی باستان که پس از گردشی در زبان های اروپایی با ضبط فرانسوی سیکلوپ وارد فارسی شده. در اصل به معنی �گردچشم� است و در فارسی به ( غول ) یک چشم معروف شده.
any of a race of giants in Greek mythology with a single eye in the middle of the forehead
سیکلوپ یکی از موجودات افسانه ای در اساطیر یونانی و بعدها در اساطیر روم است. سیکلوپ در اسطورهٔ یونان، به نژادی بسیار کهن از غول هایی با یک چشم در وسط پیشانی گفته می شود. آن ها قدرتمند، سرسخت و غیرقابل پیش بینی بودند و حرکات آن ها همیشه همراه با خشونت و قدرت بود.
...
[مشاهده متن کامل]

cyclops

بپرس