صفت ( adjective )
مشتقات: cryptically (adv.)
مشتقات: cryptically (adv.)
• (1) تعریف: difficult to understand; ambiguous or mysterious in meaning.
• مترادف: ambiguous, enigmatic, inscrutable, mysterious
• متضاد: clear
• مشابه: arcane, elliptical, inexplicable, mystic, nebulous, obscure, oracular, puzzling, unclear, vague, veiled
• مترادف: ambiguous, enigmatic, inscrutable, mysterious
• متضاد: clear
• مشابه: arcane, elliptical, inexplicable, mystic, nebulous, obscure, oracular, puzzling, unclear, vague, veiled
- The cryptic telegram he sent was more worrying than reassuring.
[ترجمه دنیا. قاسمی] تلگراف مرموزی که فرستاد بیش از آن که اطمینان بخش باشد نگران کننده بود.|
[ترجمه گوگل] تلگرام مرموز او بیشتر نگران کننده بود تا اطمینان بخش[ترجمه ترگمان] تلگرافی مرموز که برایش فرستاده بود بیش از اطمینان بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: having a secret or hidden meaning.
• مترادف: mystical
• مشابه: arcane, coded
• مترادف: mystical
• مشابه: arcane, coded
- Only members of the cult understood the cryptic message.
[ترجمه گوگل] فقط اعضای فرقه این پیام رمزآلود را درک کردند
[ترجمه ترگمان] فقط اعضای فرقه پیام مرموز را می فهمیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] فقط اعضای فرقه پیام مرموز را می فهمیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: in zoology, suited to hiding or concealing.
• مترادف: cryptozoic
• مترادف: cryptozoic
- These birds have cryptic markings that help camouflage them.
[ترجمه گوگل] این پرندگان دارای نشانه های مرموز هستند که به استتار آنها کمک می کند
[ترجمه ترگمان] این پرندگان علائم مرموزی دارند که به استتار آن ها کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این پرندگان علائم مرموزی دارند که به استتار آن ها کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید