معنی: شیر دلمه، شیر بسته شدهمعانی دیگر: (خودمانی) تنفرانگیز، بیزار کننده، دون، پست، (محلی) رجوع شود به: curd، (خودمانی) کثافت (به ویژه اگر سیاه و چسبناک باشد)، چیز دلمه شده و گندیده، (خودمانی - با: the) بیماری خیالی یا ناشناخته، درد بی درمون
[ترجمه گوگل]من نمی توانم این خامه را بخورم! [ترجمه ترگمان]! نمیتونم اینو بخورم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. What's this crud on my seat?
[ترجمه گوگل]این خامه روی صندلی من چیست؟ [ترجمه ترگمان]این دیگه چیه روی صندلی من؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It's actually possible to automate most CRUD work using seam-gen (see Resources), Seam's Ruby-on-Rails-style application generator.
[ترجمه گوگل]در واقع می توان اکثر کارهای CRUD را با استفاده از seam-gen (به منابع مراجعه کنید)، مولد برنامه به سبک Ruby-on-Rails Seam امکان پذیر است [ترجمه ترگمان]در واقع امکان خودکار کردن کار CRUD با استفاده از gen seam (منابع مشاهده)، generator Seam روبی به سبک روبی به سبک فاقد آن امکان پذیر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Notifier, which is called after completion of the CRUD operation, and can be used to implement a notification mechanism, but cannot modify the object itself.
[ترجمه گوگل]Notifier که پس از اتمام عملیات CRUD فراخوانی می شود و می تواند برای پیاده سازی مکانیزم اعلان استفاده شود، اما نمی تواند خود شی را تغییر دهد [ترجمه ترگمان]Notifier، که پس از تکمیل عملیات CRUD خوانده می شود، و می تواند برای اجرای یک مکانیزم اعلام استفاده شود، اما نمی تواند خود شی را تغییر دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The data object in these CRUD operations, ideally for this pattern, is a composite value object data object.
[ترجمه گوگل]شی داده در این عملیات CRUD، به طور ایده آل برای این الگو، یک شی داده با مقدار ترکیبی است [ترجمه ترگمان]شی داده ای در این عملیات CRUD، به طور ایده آل برای این الگو، یک شی داده هدف مرکب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They also contain a lot of cosmic crud, mostly in the form of dust-sized grains.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین حاوی مقدار زیادی خام کیهانی هستند که بیشتر به شکل دانه هایی به اندازه گرد و غبار است [ترجمه ترگمان]آن ها همچنین حاوی مقدار زیادی of کیهانی هستند که بیشتر به شکل دانه های گرد و غبار به اندازه گرد و غبار هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He said he had the crud and needed a doctor.
[ترجمه گوگل]او گفت که خامه را دارد و به دکتر نیاز دارد [ترجمه ترگمان]اون گفت که شیر بیاره و به یه دکتر نیاز داشته باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You can perform CRUD actions on files with certain directory path.
[ترجمه گوگل]شما می توانید اقدامات CRUD را روی فایل هایی با مسیر دایرکتوری خاصی انجام دهید [ترجمه ترگمان]شما می توانید کاره ای CRUD را در فایل های با یک مسیر دایرکتوری مشخص انجام دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. NET Dynamic Data enables CRUD ( Create, Read, Update and Delete ) operations in a data model.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] داده پویای دات نت توانایی چهار عملیات اساسی ( ایجاد، خواندن، بروز رسانی و حذف ) را در یک مدل داده فعال می کند.
|
[ترجمه گوگل]NET Dynamic Data عملیات CRUD (ایجاد، خواندن، بهروزرسانی و حذف) را در یک مدل داده فعال میکند [ترجمه ترگمان]داده پویا NET قادر به ایجاد عملیات (ایجاد، خواندن، Update and Delete)در یک مدل داده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Come on, if she is going to feed us this crud, she could at least get her research right.
[ترجمه گوگل]بیا، اگر او قرار است به ما این مواد خام را بدهد، حداقل می تواند تحقیقاتش را درست انجام دهد [ترجمه ترگمان]بی خیال، اگه قراره این شیر رو بخوره حداقل می تونه تحقیقاتش رو درست کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She thought of water, which was pure, and then remembered the crud on the bed of the stream.
[ترجمه گوگل]او به آب فکر کرد که خالص بود و سپس به یاد مواد خام روی بستر نهر افتاد [ترجمه ترگمان]به یاد آب افتاد که پاک بود و بعد شیر را روی بس تر رودخانه به یاد آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Clear Data Builder, which is an Eclipse Plugin that allows generating CRUD applications for BlazeDS or LCDS based on either an SQL statement or a Java data transfer object.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] کیلیر دیتا بیلدر، پلاگینی است که اجازه می دهد چهار عملیات اساسی ( ایجاد، خواندن، به روز رسانی، و حذف ) برای BlazeDS یا LCDS براساس یک دستور جستجو در زبان پرس و جو ساختاری یا یک شیء انتقال داده جاوا فراهم شود.
|
[ترجمه گوگل]Clear Data Builder، که یک پلاگین Eclipse است که امکان تولید برنامه های کاربردی CRUD برای BlazeDS یا LCDS را بر اساس یک دستور SQL یا یک شی انتقال داده جاوا می دهد [ترجمه ترگمان]سازنده داده پاک، که یک متصل شونده کسوف است که اجازه ایجاد برنامه های CRUD برای BlazeDS یا LCDS براساس یک گزاره SQL و یا موضوع انتقال داده جاوا را می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The research expressed, the consumption of power would increase with higher deslag of contain the solid of crud and with a certain concentration it would have a sudden rise.
[ترجمه گوگل]این تحقیق بیان کرد که مصرف انرژی با کاهش سرباره بیشتر حاوی جامدات خام افزایش می یابد و با غلظت معین افزایش ناگهانی خواهد داشت [ترجمه ترگمان]این تحقیق بیان کرد که مصرف توان با deslag بالاتر حاوی مواد of و غلظت معینی افزایش می یابد و منجر به افزایش ناگهانی خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Each bean is a subclass of the same basic Account bean, containing the four basic CRUD methods, plus a custom finder, a select method, and multiple data-logic methods.
[ترجمه گوگل]هر bean یک زیر کلاس از همان Account bean است که شامل چهار روش اصلی CRUD، به علاوه یک یاب سفارشی، یک متد انتخابی و چندین روش منطقی داده است [ترجمه ترگمان]هر لوبیا یک زیر رده از همان لوبیا حساب اصلی است، که شامل چهار روش اصلی CRUD، به اضافه یک یابنده سفارشی، یک روش انتخاب، و چندین روش منطقی داده می باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
شیر دلمه (اسم)
crud
شیر بسته شده (اسم)
crud
انگلیسی به انگلیسی
• layer of dirt or filth
پیشنهاد کاربران
Crud is a slang term used to describe a filthy or disgusting substance or material. It is often used to refer to something that is dirty, grimy, or contaminated. اصطلاح عامیانه یک جوهر یا ماده کثیف یا منزجر کننده ... [مشاهده متن کامل]
اغلب برای اشاره به چیزی که کثیف، چرک یا آلوده است. مثال؛ I stepped in a puddle of crud and now my shoes are ruined. In a complaint about a dirty living space, a person might say, “This place is filled with crud, we need to clean up. ” When describing a messy situation, someone might exclaim, “There’s crud everywhere, it’s a disaster!”
مترادف blast it
- بلااستفاده مانده ( هر چیزی که مدت زیادی از آن استفاده نشده و بلااستفاده رها شده. مثلاً برخی از فایل های کامپیوتر که هیچ استفاده ای از آنها نمی شود و فقط فضای هارد را اشغال کرده اند. )
همچنین crud به چهار عملکردی مختلف گفته می شود که کلاینت می تواند روی داده ها در یک پایگاه داده اجرا کند. مخفف : create - read - update - delete می باشد
nonsense. "the usual crud which passes itself off as a smart twenty - something comedy"