اسم ( noun )
حالات: copies
حالات: copies
• (1) تعریف: a reproduction of an original.
• مترادف: duplicate, imitation, reproduction
• متضاد: original
• مشابه: carbon copy, caricature, counterfeit, facsimile, fake, forgery, image, photostat, replica, transcript, xerox
• مترادف: duplicate, imitation, reproduction
• متضاد: original
• مشابه: carbon copy, caricature, counterfeit, facsimile, fake, forgery, image, photostat, replica, transcript, xerox
- It's not the original but a copy.
[ترجمه صادق-فارسی] این اصل نیست بلکه یک همانند است.|
[ترجمه گوگل] اصل نیست بلکه کپی است[ترجمه ترگمان] این نسخه اصلی نیست بلکه یک نسخه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: one of the printed reproductions of an original text, score, or photograph.
• مترادف: print, reproduction, typescript
• متضاد: original
• مترادف: print, reproduction, typescript
• متضاد: original
- I have a copy of that book.
[ترجمه صادق-فارسی] من یک همانند از آن کتاب دارم.|
[ترجمه گوگل] من یک نسخه از آن کتاب دارم[ترجمه ترگمان] من یه کپی از اون کتاب دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: written material to be set in type.
• مترادف: manuscript, typescript
• مشابه: story, text
• مترادف: manuscript, typescript
• مشابه: story, text
- The editor looked over the copy before sending it on to the printer.
[ترجمه صادق-فارسی] سردبیر قبل از فرستادن همانند به چاپگر، آن را بررسی کرد.|
[ترجمه گوگل] ویرایشگر نسخه را قبل از ارسال به چاپگر بررسی کرد[ترجمه ترگمان] سردبیر روزنامه را قبل از ارسال آن به چاپگر بررسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: copies, copying, copied
حالات: copies, copying, copied
• (1) تعریف: to make a copy of.
• مترادف: duplicate, reproduce
• مشابه: clone, counterfeit, forge, imitate, lift, manifold, plagiarize, replicate, simulate, transcribe, xerox
• مترادف: duplicate, reproduce
• مشابه: clone, counterfeit, forge, imitate, lift, manifold, plagiarize, replicate, simulate, transcribe, xerox
- The students copied what the professor had written on the board.
[ترجمه گوگل] دانش آموزان آنچه را که استاد روی تابلو نوشته بود کپی کردند
[ترجمه ترگمان] دانش آموزان آنچه استاد روی صفحه نوشته بود را کپی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دانش آموزان آنچه استاد روی صفحه نوشته بود را کپی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I made copies of the document using my printer.
[ترجمه گوگل] من با استفاده از چاپگرم از سند کپی کردم
[ترجمه ترگمان] من نسخه ای از سند را با استفاده از چاپگر خود تهیه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من نسخه ای از سند را با استفاده از چاپگر خود تهیه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to imitate.
• مترادف: follow, imitate, mimic, mirror
• متضاد: originate
• مشابه: ape, caricature, echo, emulate, impersonate, mock, parody, parrot
• مترادف: follow, imitate, mimic, mirror
• متضاد: originate
• مشابه: ape, caricature, echo, emulate, impersonate, mock, parody, parrot
- The boy tried to copy his older brother in all sorts of ways.
[ترجمه گوگل] پسر سعی کرد به هر طریقی از برادر بزرگترش کپی کند
[ترجمه ترگمان] پسر می خواست برادر ارشدش را از انواع مختلف کپی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پسر می خواست برادر ارشدش را از انواع مختلف کپی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• (1) تعریف: to make a copy or copies.
• مشابه: forge, xerox
• مشابه: forge, xerox
- There's a stack of things here, so I'll by copying for a quite a while.
[ترجمه گوگل] مجموعه ای از چیزها در اینجا وجود دارد، بنابراین برای مدتی طولانی کپی می کنم
[ترجمه ترگمان] یه عالمه چیز اینجاست، واسه همین یه مدتی ازت تقلید می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یه عالمه چیز اینجاست، واسه همین یه مدتی ازت تقلید می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to imitate something or someone.
• مشابه: echo
• مشابه: echo
- Please don't copy! It makes me self-conscious.
[ترجمه گوگل] لطفا کپی نکنید! باعث خودآگاهی من می شود
[ترجمه ترگمان] خواهش می کنم این کار را نکن! این منو هوشیار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خواهش می کنم این کار را نکن! این منو هوشیار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to undergo copying.
• مترادف: replicate, reproduce
• مشابه: clone
• مترادف: replicate, reproduce
• مشابه: clone
- The print on this document is so light that I doubt it will copy well.
[ترجمه گوگل] چاپ روی این سند آنقدر سبک است که بعید می دانم خوب کپی شود
[ترجمه ترگمان] چاپ روی این سند بسیار روشن است و من شک دارم که آن به خوبی کپی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چاپ روی این سند بسیار روشن است و من شک دارم که آن به خوبی کپی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید