1. It must be difficult to cope with three small children and a job.
[ترجمه سامان] از عهده ی 3 بچه ی کوچک و یک شغل برآمدن باید سخت باشد.|
[ترجمه .مترجم] کنار آمدن با سه بچه به همراه یک شغل ، دشوار است|
[ترجمه گوگل]کنار آمدن با سه بچه کوچک و یک شغل باید سخت باشد[ترجمه ترگمان]سازگاری با سه کودک کوچک و یک شغل دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We needed to reskill our workforce to cope with massive technological change.
[ترجمه گلی افجه ] ما باید نیروی کاری را مهارت تازه اموزش دهیم تا از عهده انبوهی از تغییرات تکنولوژی بر بیایند|
[ترجمه گوگل]ما نیاز داشتیم نیروی کار خود را مجدداً مهارت دهیم تا با تغییرات عظیم فناوری کنار بیاییم[ترجمه ترگمان]ما نیاز داشتیم نیروی کار خود را برای مقابله با تغییرات تکنولوژیکی گسترده reskill
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The rebels were ill-equipped to cope with Western weapons and forces.
[ترجمه گوگل]شورشیان برای مقابله با تسلیحات و نیروهای غربی مجهز نبودند
[ترجمه ترگمان]شورشیان برای مقابله با سلاح های غربی و نیروهای غربی به شدت تجهیز شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شورشیان برای مقابله با سلاح های غربی و نیروهای غربی به شدت تجهیز شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Will she be able to cope with the work?
[ترجمه گوگل]آیا او می تواند با کار کنار بیاید؟
[ترجمه ترگمان]آیا او قادر خواهد بود با این کار کنار بیاید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا او قادر خواهد بود با این کار کنار بیاید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They have to cope with a mountain of problems.
[ترجمه گوگل]آنها باید با کوهی از مشکلات کنار بیایند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبورند با کوهی از مشکلات مقابله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبورند با کوهی از مشکلات مقابله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I cannot cope with that boy; he is stubborn.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم با آن پسر کنار بیایم او سرسخت است
[ترجمه ترگمان]نمی توانم با این پسر کنار بیایم؛ او لجباز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمی توانم با این پسر کنار بیایم؛ او لجباز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His indefatigable spirit helped him to cope with his illness.
[ترجمه گوگل]روحیه خستگی ناپذیر او به او کمک کرد تا با بیماری خود کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]روحیه خستگی ناپذیر او به او کمک کرد تا با بیماریش کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روحیه خستگی ناپذیر او به او کمک کرد تا با بیماریش کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. How do you cope with the problem of poor vision?
[ترجمه گوگل]چگونه با مشکل بینایی ضعیف کنار می آیید؟
[ترجمه ترگمان]شما چطور با مشکل بینایی ضعیف مقابله می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما چطور با مشکل بینایی ضعیف مقابله می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He found he could no longer cope with his demanding job.
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که دیگر نمی تواند با شغل سخت خود کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]او دریافت که دیگر نمی تواند از عهده این کار برآید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او دریافت که دیگر نمی تواند از عهده این کار برآید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You will learn to cope with the stresses and strains of public life.
[ترجمه گوگل]شما یاد خواهید گرفت که با استرس ها و فشارهای زندگی عمومی کنار بیایید
[ترجمه ترگمان]شما یاد می گیرید که از عهده فشارها و فشارهای زندگی عمومی برآید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما یاد می گیرید که از عهده فشارها و فشارهای زندگی عمومی برآید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The transport service cannot cope with the strain of so many additional passengers.
[ترجمه گوگل]خدمات حمل و نقل نمی تواند با فشار بسیاری از مسافران اضافی کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]خدمات حمل و نقل نمی تواند با فشار بسیاری از مسافران دیگر مقابله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خدمات حمل و نقل نمی تواند با فشار بسیاری از مسافران دیگر مقابله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I am afraid I cannot cope with this.
[ترجمه گلی افجه ] میترسم نتوانم با این مشکل مقابله کنم|
[ترجمه گوگل]می ترسم نتوانم با این موضوع کنار بیایم[ترجمه ترگمان]متاسفانه نمی توانم با این مساله کنار بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. No one can cope with her in English.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند با او به زبان انگلیسی کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند با او به زبان انگلیسی کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند با او به زبان انگلیسی کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They may have to widen the road to cope with the increase in traffic.
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است مجبور شوند جاده را تعریض کنند تا با افزایش ترافیک کنار بیایند
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است مجبور شوند جاده را گسترش دهند تا بتوانند با افزایش ترافیک مواجه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است مجبور شوند جاده را گسترش دهند تا بتوانند با افزایش ترافیک مواجه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She's struggling to cope with the heavy workload .
[ترجمه گوگل]او برای کنار آمدن با حجم کار سنگین تلاش می کند
[ترجمه ترگمان]او تقلا می کند تا با حجم کاری سنگین کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تقلا می کند تا با حجم کاری سنگین کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید