1. I'm going for a swim to cool down.
[ترجمه گوگل]من برای خنک شدن می روم شنا
[ترجمه ترگمان]میرم شنا کنم تا خنک بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میرم شنا کنم تا خنک بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He has had time to cool down and look at what happened more objectively.
[ترجمه گوگل]او وقت داشته تا خود را خنک کند و عینی تر به آنچه اتفاق افتاده است نگاه کند
[ترجمه ترگمان]وقتش را داشت که خنک شود و به آنچه در واقعیت رخ می داد نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتش را داشت که خنک شود و به آنچه در واقعیت رخ می داد نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I had a swim to cool down.
[ترجمه احمد] من شنا کردم تا خنک شوم|
[ترجمه گوگل]من برای خنک شدن شنا کردم[ترجمه ترگمان]من شنا بلد بودم تا خنک بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He fanned himself with a newspaper to cool down.
[ترجمه Helia] او خود را با یک روزنامه باد می زد تا خنک شود|
[ترجمه گوگل]خودش را با روزنامه هواکش کرد تا خنک شود[ترجمه ترگمان]او خود را با یک روزنامه در هوا تکان داد تا خنک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It took Charles a long time to cool down after the argument.
[ترجمه Helia] بعد از مشاجره، زمان زیادی طول کشید تا چارلز آرام شود.|
[ترجمه گوگل]چارلز مدت زیادی طول کشید تا بعد از مشاجره سرد شود[ترجمه ترگمان]بعد از مشاجره، مدتی طول کشید تا چارلز خنک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. First McNeil had to cool down the volatile Australian 20-year old.
[ترجمه گوگل]ابتدا مک نیل مجبور شد جوان 20 ساله استرالیایی ناآرام را خنک کند
[ترجمه ترگمان]اول از همه، McNeil مجبور به خنک کردن the ۲۰ ساله استرالیایی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اول از همه، McNeil مجبور به خنک کردن the ۲۰ ساله استرالیایی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She's very angry. Give her some time to cool down.
[ترجمه احمد] او خیلی عصبانیه بهش زمان بده تا آرام بشه|
[ترجمه گوگل]او خیلی عصبانی است کمی به او فرصت دهید تا خنک شود[ترجمه ترگمان]اون خیلی عصبانیه یکم بهش وقت بده تا آروم بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Let the cookies cool down before you try them.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه کوکی ها را امتحان کنید، بگذارید خنک شوند
[ترجمه ترگمان]بذار شیرینی ها رو قبل از اینکه امتحانشون کنی آروم کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بذار شیرینی ها رو قبل از اینکه امتحانشون کنی آروم کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He waited for the soup to cool down a bit.
[ترجمه گوگل]صبر کرد تا سوپ کمی خنک شود
[ترجمه ترگمان]منتظر بود که سوپ را کمی خنک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منتظر بود که سوپ را کمی خنک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Halogen hobs heat up and cool down much more quickly than normal electric hobs.
[ترجمه گوگل]اجاقهای هالوژن خیلی سریعتر از اجاقهای برقی معمولی گرم و سرد میشوند
[ترجمه ترگمان]گرما به سرعت بالا می رود و خیلی سریع تر از hobs معمولی برق به پایین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرما به سرعت بالا می رود و خیلی سریع تر از hobs معمولی برق به پایین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Then let the solution cool down, being careful not to let any dust drop in.
[ترجمه گوگل]سپس اجازه دهید محلول خنک شود، مراقب باشید که گرد و غبار به داخل نریزد
[ترجمه ترگمان]سپس اجازه دهید که راه حل خنک شود و مراقب باشید که اجازه ندهید گرد و غبار وارد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس اجازه دهید که راه حل خنک شود و مراقب باشید که اجازه ندهید گرد و غبار وارد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Additionally the sweat serves to cool down the body temperature.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، عرق به کاهش دمای بدن کمک می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، عرق باعث خنک کردن دمای بدن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، عرق باعث خنک کردن دمای بدن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. So you cool down, Frank, you hear?
[ترجمه گوگل]پس آروم میشی، فرانک، میشنوی؟
[ترجمه ترگمان]\"پس آروم باش،\" فرانک می شنوی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"پس آروم باش،\" فرانک می شنوی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In a wet season the soil begins to cool down rapidly from the beginning of September onwards so early sowing is essential.
[ترجمه گوگل]در یک فصل مرطوب، خاک از اوایل سپتامبر به بعد شروع به خنک شدن سریع می کند، بنابراین کاشت زودرس ضروری است
[ترجمه ترگمان]در فصل بارانی، خاک شروع به خنک شدن سریع از آغاز ماه سپتامبر به بعد دارد، بنابراین کاشت اولیه ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در فصل بارانی، خاک شروع به خنک شدن سریع از آغاز ماه سپتامبر به بعد دارد، بنابراین کاشت اولیه ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Allow to cool down.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید تا خنک شود
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید که خنک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید که خنک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید