control program

جمله های نمونه

1. A stepping motor control program flowchart is shown in Fig.
[ترجمه گوگل]فلوچارت برنامه کنترل موتور پله ای در شکل نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک فلوچارت برنامه کنترل موتور در شکل ۷ نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is particularly useful for interlaboratory quality control programs.
[ترجمه گوگل]به ویژه برای برنامه های کنترل کیفیت بین آزمایشگاهی مفید است
[ترجمه ترگمان]این به ویژه برای برنامه های کنترل کیفیت interlaboratory مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In any case, an irresponsible control program has been set in motion without sufficient information as to its future effects.
[ترجمه گوگل]در هر صورت، یک برنامه کنترل غیرمسئولانه بدون اطلاعات کافی در مورد اثرات آتی آن راه اندازی شده است
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، یک برنامه کنترل غیر مسئولانه در حرکت بدون اطلاعات کافی در مورد اثرات آتی آن تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The system firmware program consists of the single-chip control program, the interrupt program and USB communication program, etc.
[ترجمه گوگل]برنامه سیستم عامل سیستم شامل برنامه کنترل تک تراشه، برنامه وقفه و برنامه ارتباطی USB و غیره است
[ترجمه ترگمان]برنامه سفت افزار سیستمی متشکل از برنامه کنترل تک تراشه، برنامه وقفه برنامه و برنامه ارتباطات USB است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Second, the system application programs including main control program, user operation interface program, keyboard program and S3C44B0X related function module driving program are described.
[ترجمه گوگل]دوم، برنامه های کاربردی سیستم شامل برنامه کنترل اصلی، برنامه رابط عملیات کاربر، برنامه صفحه کلید و برنامه رانندگی ماژول عملکرد مربوط به S3C44B0X توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]دوم، برنامه های کاربردی سیستم شامل برنامه کنترل اصلی، برنامه رابط کاربری، برنامه صفحه کلید و برنامه محرک مربوطه module شرح داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The wind way system, water way system, PLC control program and the communication with computer are present in detail.
[ترجمه گوگل]سیستم راه باد، سیستم راه آبی، برنامه کنترل PLC و ارتباط با کامپیوتر به تفصیل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]سیستم راه باد، سیستم روش آب، برنامه کنترل PLC و ارتباط با کامپیوتر با جزییات وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Standard on Fire Department Infection Control Program.
[ترجمه گوگل]استاندارد برنامه کنترل عفونت سازمان آتش نشانی
[ترجمه ترگمان]برنامه کنترل آلودگی دپارتمان حریق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The human-computer interface and the monitoring and control program are developed.
[ترجمه گوگل]رابط انسان و کامپیوتر و برنامه نظارت و کنترل توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]رابط رایانه - رایانه و برنامه کنترل و کنترل توسعه داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The main control program is made by VC.
[ترجمه گوگل]برنامه کنترل اصلی توسط VC ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]برنامه کنترل اصلی توسط VC انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Beijing - Tianjin sandstorm - control program has treated 900,000 hectares of land.
[ترجمه گوگل]برنامه کنترل طوفان شن پکن - تیانجین - 900000 هکتار زمین را درمان کرده است
[ترجمه ترگمان]برنامه کنترل sandstorm تیانجین - Tianjin، ۹۰۰،۰۰۰ هکتار زمین را درمان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Based on the characteristics of numerical control program and compiler, a means was presented for the structure and design of NC code translator module and the implement technology was described.
[ترجمه گوگل]بر اساس ویژگی های برنامه کنترل عددی و کامپایلر، ابزاری برای ساختار و طراحی ماژول مترجم کد NC ارائه شد و فناوری پیاده سازی تشریح شد
[ترجمه ترگمان]براساس ویژگی های برنامه کنترل عددی و کامپایلر، ابزاری برای ساختار و طراحی ماژول مترجم کد NC ارایه شد و فن آوری پیاده سازی توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That part of a control program that is resident in main storage.
[ترجمه گوگل]بخشی از یک برنامه کنترلی که در حافظه اصلی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]آن بخش از برنامه کنترل که در انبار اصلی ساکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A rapid increase in population would be a natural corollary of any such changes in the birth control program.
[ترجمه گوگل]افزایش سریع جمعیت نتیجه طبیعی چنین تغییراتی در برنامه کنترل تولد خواهد بود
[ترجمه ترگمان]افزایش سریع جمعیت یک استنباط طبیعی از هر گونه تغییر در برنامه کنترل تولد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Although the new practices elevated patient morale, they had little effect on the overall structure of the leprosy control program.
[ترجمه گوگل]اگرچه شیوه های جدید روحیه بیمار را بالا می برد، اما تأثیر کمی بر ساختار کلی برنامه کنترل جذام داشت
[ترجمه ترگمان]اگرچه این شیوه های جدید روحیه بیماران را بالا برده بودند، اما تاثیر چندانی در ساختار کلی برنامه کنترل جذام نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The different characteristics between S/R instruction and Step Ladder instruction (STL) for designing sequential control program of PLC are putted forward passing through. . .
[ترجمه گوگل]ویژگی های مختلف بین دستورالعمل S/R و دستورالعمل Step Ladder (STL) برای طراحی برنامه کنترل متوالی PLC در گذر از آن ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]مشخصه های مختلف بین آموزش S \/ R و دستورالعمل Step (STL)برای طراحی برنامه کنترل ترتیبی PLC از طریق … عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] برنامه کنترل

انگلیسی به انگلیسی

• computer program that executes supervisory functions and coordinates between other computer programs

پیشنهاد کاربران

بپرس