• : تعریف: to pardon, disregard, or overlook voluntarily or without condemning. • متضاد: condemn
- He loathed cowardice and therefore could not condone his friend's spineless behavior.
[ترجمه حامد] او از بزدلی متنفر بود و به همین دلیل نمی توانست از رفتار بی مهره ( بی مهره و نرم تن کنایه از بزدلی در انگلیسی مثل بی بخار بودن در فارسی است ) دوستش چشم پوشی کند
|
[ترجمه گوگل] او از بزدلی متنفر بود و به همین دلیل نمی توانست از رفتار بی نخاع دوستش چشم پوشی کند [ترجمه ترگمان] او از بزدلی نفرت داشت و از این رو نمی توانست رفتار و بی spineless را نادیده بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He condoned his brother's thievery.
[ترجمه زهرا] او دزدی برادرش را نادیده گرفت
|
[ترجمه گوگل] او از دزدی برادرش چشم پوشی کرد [ترجمه ترگمان] او دزدی برادر خود بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. the world should not condone war crimes
دنیا نباید جنایات جنگی را نادیده بگیرد.
2. I cannot condone the use of violence under any circumstances.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم تحت هیچ شرایطی استفاده از خشونت را بپذیرم [ترجمه ترگمان]نمی توانم از استفاده از خشونت تحت هر شرایطی چشم پوشی کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We cannot condone violence of any sort.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم از هیچ نوع خشونتی چشم پوشی کنیم [ترجمه ترگمان]نمی توانیم از اعمال خشونت آمیز چشم پوشی کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I cannot condone the use of violence.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم استفاده از خشونت را بپذیرم [ترجمه ترگمان]نمی توانم از استفاده از خشونت چشم پوشی کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If the government is seen to condone violence, the bloodshed will never stop.
[ترجمه گوگل]اگر دولت از خشونت چشم پوشی کند، خونریزی هرگز متوقف نخواهد شد [ترجمه ترگمان]اگر دیده شود که دولت از خشونت چشم پوشی کند، خونریزی هرگز متوقف نخواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Do you condone his sin?
[ترجمه Sherri] آیا از گناه او چشم پوشی میکنید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا از گناه او چشم پوشی می کنی؟ [ترجمه ترگمان]گناه خود را مرتکب می شوید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. People cannot condone the use of fierce violence.
[ترجمه گوگل]مردم نمی توانند استفاده از خشونت شدید را بپذیرند [ترجمه ترگمان]مردم نمی توانند از استفاده از خشونت شدید چشم پوشی کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The college cannot condone any behaviour that involves illicit drugs.
[ترجمه گوگل]کالج نمی تواند هر گونه رفتاری را که شامل مواد مخدر غیرقانونی است بپذیرد [ترجمه ترگمان]این کالج نمی تواند از هر گونه رفتاری که شامل مواد مخدر غیرقانونی است چشم پوشی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The state appears to condone police brutality.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد دولت از خشونت پلیس چشم پوشی می کند [ترجمه ترگمان]دولت به نظر می رسد که از خشونت پلیس چشم پوشی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Far be it from us to condone tax evasion.
[ترجمه learner] از ما بعیده که از فرار مالیاتی چشم پوشی کنیم . از فرار مالیاتی نمی گذریم .
|
[ترجمه گوگل]دور از ما نیست که فرار مالیاتی را بپذیریم [ترجمه ترگمان]نمی تونه از ما دور باشه که از زیر مالیات مالیات چشم پوشی کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I can never condone coin-throwing or racial abuse.
[ترجمه learner] من نمی توانم از شیر تا خط کردن یا سوئ استفاده نژادی چشم پوشی کنم ؟
|
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی توانم پرتاب سکه یا سوء استفاده نژادی را بپذیرم [ترجمه ترگمان]من هرگز نمی توانم سواستفاده از سکه یا نژادی را تحمل کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. To appear to condone the Confederacy is to appear to condone slavery.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که کنفدراسیون را تایید می کند، به نظر می رسد که برده داری را تایید می کند [ترجمه ترگمان]به نظر می رسه که کنفدراسیون رو عفو می کنه، به نظر می رسه که باید از بردگی چشم پوشی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The state has managed both to condone and to condemn prostitution.
[ترجمه گوگل]دولت هم توانسته است فحشا را نفی کند و هم آن را محکوم کند [ترجمه ترگمان]دولت هر دو را به محکوم کردن و محکوم کردن فحشا کشانده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Don't get me wrong, I don't condone what he did in the Widnes-Castleford game.
[ترجمه گوگل]اشتباه نکنید، من کاری که او در بازی ویدنز-کاسلفورد انجام داد را نمی پذیرم [ترجمه ترگمان]اشتباه برداشت نکن، من کاری که اون تو بازی \"Widnes\" انجام داده رو نادیده نمی گیرم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Does the example implicitly condone overtime working as a means by which a living wage is earned?
[ترجمه گوگل]آیا این مثال به طور ضمنی کار اضافه کاری را به عنوان ابزاری برای دستمزد معیشت تایید می کند؟ [ترجمه ترگمان]آیا این مثال به طور ضمنی از اضافه کاری و کار کردن به عنوان وسیله ای برای درآمد زندگی چشم پوشی می کند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• forgive, overlook, pardon if someone condones behaviour that is morally wrong, they accept it and allow it to happen.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: To excuse or overlook an offense 🙏 🔍 مترادف: Excuse, overlook ✅ مثال: The teacher chose to condone minor infractions to maintain class morale
to accept or allow behaviour that is wrong/ to ignore or accept behavior that some people consider wrong پذیرش یا اجازه رفتاری که اشتباه است نادیده گرفتن یا پذیرش رفتاری که برخی افراد آن را اشتباه می دانند ... [مشاهده متن کامل]
If the government is seen to condone violence, the bloodshed will never stop. I don’t condone such rude behavior.
The book doesn't condone affairs اون کتاب از گناه و خطائه روابط نامشروع جنسی زنان با مردان چشم پوشی نمیکنه
تائید کردن ( کار اشتباه )
قبولِ کارِ غلط
موافقت کردن، پذیرفتن
پذیرش رفتار اشتباه، درواقع مهر تأیید به یک چیز غلط زدن approve or sanction ( something ) , especially with reluctance accept ( behaviour that is considered morally wrong or offensive ) .