comparator

/kəmˈpɜːrətər//kəmˈpɜːətə/

(در سنجش درازا و درخشانی و ولتاژ و غیره با ابزار الکترونیکی) قیاسگر، دستگاه اندازه گیری وسنجش وقیاس اشیاء

جمله های نمونه

1. The switching action of the comparator and diode D3 prevents latch-up due to a large positive-boost transient.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] به دلیل افزایش حالت گذرا مثبت بزرگ، عملکرد سوئیچینگ مقایسه کننده و دیود D3 از نوعی اتصال کوتاه که می تواند عملکرد صحیح مدار را مختل کند، جلوگیری می کند.
|
[ترجمه گوگل]عملکرد سوئیچینگ مقایسه کننده و دیود D3 به دلیل یک گذرا افزایش مثبت بزرگ، از قفل شدن جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]عمل سوییچینگ در مقایسه کننده و دیود، به خاطر یک حالت گذرا افزایش مثبت، مانع از چفت شدن چفت شدگی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A bandgap voltage comparator used as power - on reset and low voltage detect circuit is presented.
[ترجمه گوگل]یک مقایسه کننده ولتاژ باند استفاده شده به عنوان مدار تنظیم مجدد برق و تشخیص ولتاژ پایین ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک مقایسه کننده ولتاژ محدود به عنوان قدرت - در راه اندازی مجدد و مدار تشخیص ولتاژ پایین ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A first comparator which turns on a signal for increasing the neutral voltage when the value of output of the subtractor is lower than the value of a second reference voltage.
[ترجمه گوگل]مقایسه کننده اول که سیگنالی را برای افزایش ولتاژ خنثی روشن می کند که مقدار خروجی تفریق کننده کمتر از مقدار ولتاژ مرجع دوم باشد
[ترجمه ترگمان]یک مقایسه کننده اول که سیگنال را برای افزایش ولتاژ خنثی تبدیل می کند زمانی که مقدار خروجی of کم تر از مقدار ولتاژ مرجع دوم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For example, the following code declares a Comparator that compares strings by length and uses a lambda expression to define the Comparator:.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کد زیر یک مقایسه کننده را اعلام می کند که رشته ها را بر اساس طول مقایسه می کند و از عبارت لامبدا برای تعریف مقایسه کننده استفاده می کند:
[ترجمه ترگمان]برای مثال، کد زیر یک comparator را اعلام می کند که رشته ها را با طول مقایسه می کند و از یک حالت lambda برای تعریف the استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A comparator circuit based on current-mode control used in PWM controller is presented that is able to compare 3-data at a time and latch output signals.
[ترجمه گوگل]یک مدار مقایسه کننده بر اساس کنترل حالت جریان مورد استفاده در کنترلر PWM ارائه شده است که قادر به مقایسه 3 داده در یک زمان و قفل سیگنال های خروجی است
[ترجمه ترگمان]یک مدار comparator مبتنی بر کنترل حالت جریان بکار گرفته شده در کنترل کننده PWM نشان داده شده است که قادر به مقایسه ۳ - ۳ داده در یک زمان و لچ های خروجی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Low power low offset voltage dual comparator.
[ترجمه گوگل]مقایسه کننده دوگانه ولتاژ افست کم توان کم
[ترجمه ترگمان]کاهش توان کم توان با استفاده از مقایسه کننده های دوگانه ولتاژ کم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Linear building block - dual low power comparator.
[ترجمه گوگل]بلوک ساختمانی خطی - مقایسه کننده دوگانه کم توان
[ترجمه ترگمان]دستگاه خطی سازی ساختمان خطی - دوگانه قدرت پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The improved AC/DC comparator consists of a self balancing DC comparator and an electronically compensated AC transformer.
[ترجمه گوگل]مقایسه کننده AC/DC بهبودیافته از یک مقایسه کننده DC خود متعادل کننده و یک ترانسفورماتور AC جبران شده الکترونیکی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]دستگاه اندازه گیری AC \/ DC بهبود یافته شامل یک comparator balancing DC و یک ترانسفورماتور به صورت الکترونیکی جبران می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The second voltage and the reference voltage are respectively inputted to a negative pole and a positive pole of a first comparator.
[ترجمه گوگل]ولتاژ دوم و ولتاژ مرجع به ترتیب به یک قطب منفی و یک قطب مثبت مقایسه کننده اول وارد می شوند
[ترجمه ترگمان]ولتاژ دوم و ولتاژ مرجع به ترتیب به یک قطب منفی و قطب مثبت یک comparator اول متصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The circuit of the oscilloscope mainly consists of sampling pulse generator, sampling gate and comparator.
[ترجمه گوگل]مدار اسیلوسکوپ عمدتاً از مولد پالس نمونه برداری، گیت نمونه برداری و مقایسه کننده تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مدار of عمدتا متشکل از مولد پالس نمونه، گیت نمونه برداری و comparator می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When it finish signal detect, it will output to MCU to detect or OP AMP voltage comparator to deal with signal strength.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تشخیص سیگنال به پایان رسید، برای شناسایی به MCU یا مقایسه کننده ولتاژ OP AMP برای مقابله با قدرت سیگنال خروجی می دهد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سیگنال ردیابی سیگنال را به پایان می رساند، منجر به MCU برای شناسایی یا OP مقایسه کننده ولتاژ AMP به منظور مقابله با قدرت سیگنال خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper describes a new method, Doppler heterodyne measurement method of surface profile, using a simultaneous phase comparator.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک روش جدید، روش اندازه‌گیری هترودین داپلر پروفیل سطح را با استفاده از یک مقایسه‌کننده فاز همزمان توصیف می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک روش جدید، روش اندازه گیری heterodyne داپلر ۱ پروفایل سطح را با استفاده از یک مقایسه فازی همزمان توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The digital Phase-locked loop for speed regulation is made up of digital comparator, voltage-controlled oscillator, low pass filter, thyristor power amplifier and other components.
[ترجمه گوگل]حلقه دیجیتال قفل شده فاز برای تنظیم سرعت از مقایسه کننده دیجیتال، نوسان ساز کنترل شده با ولتاژ، فیلتر پایین گذر، تقویت کننده قدرت تریستور و سایر اجزا تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]حلقه قفل فاز دیجیتال برای تنظیم سرعت از comparator دیجیتال، نوسان ساز کنترل ولتاژ، فیلتر عبور پایین، تقویت کننده توان تریستور و اجزای دیگر ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Meanwhile, a three-stage Cherry-Hooper limiting amplifier is designed in order to amplify the output voltage of the equalization circuit which the comparator can identify.
[ترجمه گوگل]در همین حال، یک تقویت کننده محدود کننده سه مرحله ای Cherry-Hooper به منظور تقویت ولتاژ خروجی مدار یکسان سازی طراحی شده است که مقایسه کننده می تواند آن را شناسایی کند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، یک تقویت کننده محدود Cherry - هوپر برای تقویت ولتاژ خروجی مدار برابری که دستگاه اندازه گیری می تواند شناسایی کند، طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] مقایسه کننده
[برق و الکترونیک] مقایسه گر 1. وسیله ای که با مقایسه ی دو نسخه از اطلاعات مشابه درستی عملیاتی نظیر ذخیره یا محاسبات ریاضی را تحقیق و سیگنالی بر اساس آن در خروجی تولید می کند 2. ابزاری الکترونیکی که کمیتی را اندازه گیری و با مقدار دقیق استاندارد مقایسه می کند 3 . نوعی تقویت کننده ی عملایتاتی بدون پسخورد که تغییر سطح ولتاژ در مبدلهای قیاسی - به - رقمی و رقمی - به -قیاسی و نظایر آن را اشکار می کند .
[ریاضیات] مقایسه کننده، مقایسه گر

پیشنهاد کاربران

برابر نهاد پارسی این واژه می شود . سنجشگر ، سنجایه
مقایسه کننده
مقایسه گر، آشکار ساز

بپرس