صفت ( adjective )
• (1) تعریف: of or involving comparison.
• مشابه: analogous, commensurate
• مشابه: analogous, commensurate
- From a comparative point of view, he's doing very well--much better than last year--but he needs to work much harder.
[ترجمه samir_8203] اون به نسبت یلی خوب داره پیش میره ( نسبت به سال پیش ) ولی باید خیلی سخت تر کار کنه|
[ترجمه گوگل] از نقطه نظر مقایسه، او خیلی خوب کار می کند - بسیار بهتر از سال گذشته - اما او باید خیلی بیشتر کار کند[ترجمه ترگمان] از نقطه نظر نسبی، او خیلی خوب عمل می کند - - خیلی بهتر از سال قبل - - اما او باید بسیار سخت تر کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: using comparison as a technique for study.
- comparative literature
• (3) تعریف: gauged or estimated by comparison; relative.
• مترادف: relative
• متضاد: absolute
• مترادف: relative
• متضاد: absolute
- Although she has been training for five years, she is a comparative beginner.
[ترجمه آریو] گر چه او پنج سالی است که سرگرم فراگیری است، اما از دیدگاه سنجشی هنوز یک آغار گر بشمار می آید.|
[ترجمه samir_8203] هرچند اون پنج سال تمرین میکرده ( هنوز ) نسبت به بقیه یه مبتدیه|
[ترجمه گوگل] اگرچه او پنج سال است که تمرین می کند، اما نسبتاً مبتدی است[ترجمه ترگمان] اگرچه او پنج سال است که آموزش می بیند، اما یک مبتدی تطبیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: in grammar, denoting the form of adjectives and adverbs that indicates an intermediate degree of comparison.
- "Newer" and "more readily" are the comparative forms of "new" and "readily". (Cf. positive, superlative.).
[ترجمه گوگل] «جدیدتر» و «آمادهتر» شکلهای مقایسهای «جدید» و «آمادهتر» هستند (ر ک مثبت، عالی )
[ترجمه ترگمان] \"جدیدتر\" و \"ساده تر\" اشکال تطبیقی \"جدید\" و \"سهولت\" هستند (Cf)مثبت است)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] \"جدیدتر\" و \"ساده تر\" اشکال تطبیقی \"جدید\" و \"سهولت\" هستند (Cf)مثبت است)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: comparatively (adv.)
مشتقات: comparatively (adv.)
• : تعریف: in grammar, the comparative degree, or a form or word in this degree. (Cf. positive, superlative.)
- The comparative of "bad" is expressed in the word "worse."
[ترجمه گوگل] مقایسه «بد» در کلمه «بدتر» بیان می شود
[ترجمه ترگمان] مقایسه \"بد\" در کلمه \"بدتر\" بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مقایسه \"بد\" در کلمه \"بدتر\" بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The words "better" and "faster" are comparatives.
[ترجمه samir_8203] کلمات "better" و "faster" صفت های تفضیلی اند|
[ترجمه گوگل] کلمات "بهتر" و "سریعتر" مقایسه ای هستند[ترجمه ترگمان] کلمات \"بهتر\" و \"سریع تر\" comparatives هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید