coming of age

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: arrival at maturity, prominence, or respectability.

- a bat mitzvah to celebrate her coming-of-age
[ترجمه Hyouka] یک جشن تکلیف دخترانه برای به سن بلوغ رسیدن او
|
[ترجمه گوگل] میتزوای خفاشی برای جشن رسیدن به سن بلوغ
[ترجمه ترگمان] جشن مقدس برادری برای جشن گرفتن اون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Canadian literature's coming-of-age.
[ترجمه م. علیزاده] ادبیات �مربوط دوره بلوغ� ( نوجوان ) کانادایی
|
[ترجمه گوگل] جوان شدن ادبیات کانادا
[ترجمه ترگمان] ادبیات کانادا مربوط به عصر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

به بلوغ رسیدن/ به موفقیت رسیدن
نورس - تازه بالغ -
a young girl’s coming of age
دختری نورس - دختری در حال بلوغ - دختری در حال بالیدن
بلوغ - بالیدن
پا گرفتن
coming - of - age story داستان بلوغ - داستان بالیدن
پا به سِن گذاشتن
بلوغ
The age one formally becomes adult
تازه به بلوغ رسیده، بلوغی، عذب
سن قانونی ، سن بلوغ
بلوغ
coming of age ceremonies / جشنهای رسیدن به سن بلوغ
بزرگ شدن - رسیدن از بچگی تا بلوغ

بپرس