columnar

/kəˈlʌmnər//kəˈlʌmnə/

معنی: ستونی
معانی دیگر: ستونی

جمله های نمونه

1. Allison and Johnstone suggested that columnar epithelium occurred in the lower oesophagus, secondary to gastro-oesophageal reflux.
[ترجمه گوگل]آلیسون و جانستون پیشنهاد کردند که اپیتلیوم ستونی در قسمت تحتانی مری، ثانویه به ریفلاکس معده- مری رخ داده است
[ترجمه ترگمان]آلیسون و جانستون پیشنهاد کردند که epithelium ستونی ستونی در معده مری، دومین و دومین بار reflux معده، رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A superficial layer of benign ciliated columnar epithelia focally overlies multiple layers of dysplastic cells underneath, an observation in support of a pre-existing inverted Schneiderian papilloma.
[ترجمه گوگل]یک لایه سطحی از اپیتلیوم ستونی خوش خیم مژگانی به طور کانونی لایه های متعددی از سلول های دیسپلاستیک را در زیر می پوشاند، مشاهده ای که از یک پاپیلوم معکوس اشنایدرین از قبل موجود حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]یک لایه سطحی از ciliated columnar benign epithelia focally چند لایه از سلول های dysplastic زیر را نشان می دهد که یک مشاهده در حمایت از Schneiderian معکوس pre معکوس موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Laplacian in the columnar and spherical coordinates is deduced by using the derivative principle of the multivariable functions.
[ترجمه گوگل]لاپلاسین در مختصات ستونی و کروی با استفاده از اصل مشتق توابع چند متغیره استنباط می شود
[ترجمه ترگمان]The در the ستونی و کروی با استفاده از اصل مشتق توابع چند متغیره استنتاج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Goblet cells ( blue ) scattered throughout simple columnar epithelial lining ( special quad stain ).
[ترجمه گوگل]سلول های جام (آبی) در سراسر پوشش اپیتلیال ستونی ساده پراکنده شده اند (لکه چهارگانه ویژه)
[ترجمه ترگمان]گروه جام (آبی)پراکنده در lining columnar simple (لکه quad ویژه)پراکنده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Capsule circle is columnar, bend hook body, have rubiginous hair.
[ترجمه گوگل]دایره کپسول ستونی است، بدنه قلاب خمیده، دارای موهای یاقوتی است
[ترجمه ترگمان]دایره Capsule ستونی است، بدن قلاب دار را خم می کند، موهای rubiginous دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The nucleus tractus solitarius is the Y shape columnar nucleus that lies in dorsal medulla and encloses solitary tract.
[ترجمه گوگل]Nucleus tractus Solitarius یک هسته ستونی Y شکل است که در بصل النخاع پشتی قرار دارد و مجرای منفرد را در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]هسته tractus هسته ستونی ستونی است که در مغز medulla پشتی قرار دارد و ناحیه انفرادی را دربرگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Note the tall, pink, columnar nature of the epithelial cells.
[ترجمه گوگل]به ماهیت بلند، صورتی و ستونی سلول های اپیتلیال توجه کنید
[ترجمه ترگمان]به طبیعت بلند، صورتی و ستونی از سلول های اپی تلیال توجه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The V-shaped stomach has a single-layered columnar epithelium under which, in the cardiac and fundic portion, well-developed gastric glands are present.
[ترجمه گوگل]معده V شکل دارای یک اپیتلیوم ستونی تک لایه است که در زیر آن، در قسمت قلب و فوندیک، غدد معده به خوبی توسعه یافته وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شکم (V شکل)دارای یک بافت پوششی layered است که در آن، در بخش قلبی و fundic، غدد شکمی بزرگ در حال حاضر وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Columnar cells close to the edge of the operation range show regenerating actively.
[ترجمه گوگل]سلول های ستونی نزدیک به لبه محدوده عملیات به طور فعال بازسازی می شوند
[ترجمه ترگمان]سلول های columnar نزدیک به لبه محدوده عملیات، به طور فعال تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The experimental results showed that the columnar crystal spacing presented a tendency of straight climb with the increase of impulse electric field voltage.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان داد که فاصله کریستال ستونی تمایل به صعود مستقیم با افزایش ولتاژ میدان الکتریکی ضربه ای را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان داد که فضای بلور ستونی ستونی گرایش به بالا رفتن مستقیم با افزایش ولتاژ میدان الکتریکی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The ceramic top coats, which were columnar structure, permitted larger strain in the coatings.
[ترجمه گوگل]روکش‌های سرامیکی که ساختاری ستونی داشتند، باعث ایجاد کرنش بیشتر در پوشش‌ها می‌شد
[ترجمه ترگمان]پوشش فوقانی سرامیک، که سازه ستونی بود، اجازه کشش بیشتر در پوشش ها را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Canal it is the columnar shape matter that protein is condensed inside kidney canaliculus and becomes.
[ترجمه گوگل]کانال آن ماده ستونی است که پروتئین در داخل کانال کلیه متراکم شده و به آن تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]کانال آن ستونی ستونی است که پروتیین داخل canaliculus kidney متراکم شده است و تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Commonly, solid - liquid interfaces are planar, columnar or dendritic interfaces during solidification.
[ترجمه گوگل]معمولاً فصل مشترک جامد - مایع در حین انجماد، سطح مشترک، ستونی یا دندریتی است
[ترجمه ترگمان]رابط های مایع - مایع معمولا در طول انجماد planar، ستونی و یا interfaces dendritic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In control group, typical pseudostratified columnar epithelium, composed of three layers, could be seen under shoot electron-microscopy in olfactory mucosa.
[ترجمه گوگل]در گروه کنترل، اپیتلیوم ستونی شبه چینه‌ای معمولی، متشکل از سه لایه، در زیر میکروسکوپ الکترونی ساقه در مخاط بویایی دیده می‌شود
[ترجمه ترگمان]در گروه کنترل، بافت پوششی محافظ دار معمولی، متشکل از سه لایه، می تواند زیر میکروسکوپ الکترونی عکس مخاط بویایی مشاهده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Electromagnetic mixing suppresses growth of columnar crystal and accelerates formation of equiax crystal.
[ترجمه گوگل]اختلاط الکترومغناطیسی رشد کریستال ستونی را سرکوب می کند و تشکیل کریستال اکواکس را تسریع می کند
[ترجمه ترگمان]اختلاط الکترومغناطیسی رشد بلور ستونی و شکل گیری بلور equiax را تسریع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستونی (صفت)
arranged in columns, columnar, perpendicular, column-shaped, pillar-shaped

تخصصی

[عمران و معماری] ستون شکل - ستوندار - ستونی
[زمین شناسی] ستونی، منشوری به یک شکل بلوری گویندکه یک آرایش نیمه موازی بلورهای منفرد ستونی می باشد.
[نفت] ستونی

انگلیسی به انگلیسی

• shaped like a column, pertaining to a column; having columns

پیشنهاد کاربران

بپرس