colossus

/kəˈlɑːsəs//kəˈlɒsəs/

معنی: غول، غول پیکر، چیز غول پیکر وگنده، غول یا شخص بسیار بلند
معانی دیگر: مجسمه ی عظیم، ابرتندیس، بزرگ تندیس، (شخص یا چیز) بسیار بزرگ، تهم، عظیم الجثه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: colossi, colossuses
(1) تعریف: anything colossal or gigantic in size or importance.
مشابه: giant, jumbo, leviathan, monolith, monster

(2) تعریف: any statue of great size.

(3) تعریف: (cap.) the bronze statue of Helios at Rhodes, one of the seven wonders of the ancient world.

جمله های نمونه

1. a stone colossus of a rain goddess
بزرگ تندیس سنگی الهه ی باران

2. newton was a colossus of the scientific world
نیوتن غول دنیای علم بود.

3. She has been described as the creative colossus of the literary world.
[ترجمه گوگل]از او به عنوان غول پیکر خلاق دنیای ادبی یاد شده است
[ترجمه ترگمان]او به عنوان مجسمه عظیم خلاق دنیای ادبی توصیف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He became a colossus of the labour movement.
[ترجمه گوگل]او غول پیکر جنبش کارگری شد
[ترجمه ترگمان]تبدیل به مجسمه عظیم نیروی کار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mozart is a colossus among composers.
[ترجمه گوگل]موتزارت در میان آهنگسازان غول پیکر است
[ترجمه ترگمان](موتزارت)یک مجسمه عظیم بزرگ در میان آهنگسازان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Entertainment colossus MCA Inc. was purchased for $ 6 billion.
[ترجمه گوگل]Entertainment Colossus MCA Inc به مبلغ 6 میلیارد دلار خریداری شد
[ترجمه ترگمان]این شرکت به مبلغ ۶ میلیارد دلار خریداری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They managed to destroy a colossus in a year.
[ترجمه گوگل]آنها موفق شدند یک غول بزرگ را در یک سال نابود کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها توانستند یک مجسمه عظیم عظیم را در یک سال از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the other is a toppled colossus painfully constructing a market economy out of the wreckage of a socialist one.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر یک غول سرنگون شده است که به طرز دردناکی یک اقتصاد بازار را از میان خرابه های یک اقتصاد سوسیالیستی می سازد
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، یک مجسمه عظیم سنگی بزرگ است که به طور دردناکی یک اقتصاد بازاری را از لاشه یک سوسیالیست رایج می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. a colossus of bureaucracy.
[ترجمه گوگل]غول پیکر بوروکراسی
[ترجمه ترگمان]یه مجسمه colossus
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The teacher came in like a colossus and the class shrank into a shivering line.
[ترجمه گوگل]معلم مانند یک غول پیکر وارد شد و کلاس در یک خط لرزان جمع شد
[ترجمه ترگمان]معلم مانند یک مجسمه عظیم به داخل آمد و کلاس به یک خط لرزان تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Historically, it was known for its Colossus of Rhodes.
[ترجمه گوگل]از نظر تاریخی، این شهر به خاطر غول رودز شناخته شده بود
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، این مجسمه برای Colossus رودس شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That country is economically vulnerable but militarily a colossus.
[ترجمه گوگل]این کشور از نظر اقتصادی آسیب پذیر است اما از نظر نظامی یک غول پیکر است
[ترجمه ترگمان]این کشور از نظر اقتصادی آسیب پذیر بلکه به لحاظ نظامی یک مجسمه عظیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Week of Colossus: Double growth for Colossuses and Titans.
[ترجمه گوگل]Week of Colossus: رشد مضاعف برای کلوسوس ها و تایتان ها
[ترجمه ترگمان]هفته of: رشد مضاعف برای Colossuses و Titans
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These effects combined will make China a colossus on clay feet, fettered by internal power struggle.
[ترجمه گوگل]مجموع این اثرات، چین را به یک غول پیکر روی پاهای سفالی تبدیل می کند که توسط جنگ قدرت داخلی در بند است
[ترجمه ترگمان]این اثرات با هم ترکیب خواهند شد، چین را بر روی پای رسی، که اسیر مبارزه قدرت داخلی است، بر پا خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Molten Colossus near Ignis the Furnace Master will no longer cast Unquenchable Flames.
[ترجمه گوگل]Molten Colossus در نزدیکی Ignis the Furnace Master دیگر شعله های خاموش ناپذیر را نخواهد انداخت
[ترجمه ترگمان] Colossus نزدیک near Ignis د Furnace د unquenchable د cast د cast د cast د cast د Flames د Flames د Flames د Flames د Flames د Flames د Flames د Flames د Flames د Flames د Flames د Flames د Flames د Flames د Flames د
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غول (اسم)
hole, ear, cave, cavern, corral, bogy, giant, ogre, colossus, ghoul, gargantua, bugaboo, hobgoblin

غول پیکر (اسم)
ogre, colossus, gargantua, warlock, titan

چیز غول پیکر و گنده (اسم)
colossus

غول یا شخص بسیار بلند (اسم)
colossus

انگلیسی به انگلیسی

• giant legendary statue; something that is huge
you describe someone as a colossus when you admire them because you think they are extremely important and influential in a particular profession; a literary word.
a colossus is also an extremely large statue; a literary word.

پیشنهاد کاربران

The term “colossus” in slang refers to a person or thing that is of enormous size or stature. It is often used to describe someone or something that stands out or commands attention due to their impressive presence.
...
[مشاهده متن کامل]

زبان عامیانه
شخص یا چیزی که جثه یا قد و قامت بسیار بلندی دارد.
اغلب برای توصیف کسی یا چیزی که به دلیل حضور چشمگیرش، برجسته یا جلب توجه می کند.
( شخص یا چیز ) بسیار بزرگ و مهم
***************************************************************************************************
مثال؛
For example, in a discussion about historical figures, a person might say, “Abraham Lincoln was a colossus in American history. ”
In a conversation about architecture, a person might describe a towering skyscraper as a “colossus of steel and glass. ”
A fan of a popular musician might say, “The singer is a colossus in the music industry, selling out stadiums worldwide. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-beast/
colossus of Phodes
یکی از عجایب هفتگانه
غول . چیز غول پیکر

بپرس