collet

/ˈkɑːlət//ˈkɑːlət/

(مکانیک) حلقه، طوقچه، (در ماشین تراش) گیره، سیمگیر، لوله گیر، میله گیر، (با سیم گیر یا لوله گیر) نگهداشتن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a metal ring or rim that holds a jewel or watch spring.

(2) تعریف: a chuck with a conical end that is used to hold cylindrical pieces in a lathe.

جمله های نمونه

1. Smaller taper angle of collet, larger clamping power.
[ترجمه گوگل]زاویه مخروطی کولت کوچکتر، قدرت بستن بزرگتر
[ترجمه ترگمان]لوله های کوچک تر از کوله، قدرت مهار بزرگتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When choosing collets and collet bodies, you need to consider two main factors.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] هنگام انتخاب حلقه و بدنه آن، می بایست دو عامل اصلی در نظر گرفته شود.
|
[ترجمه گوگل]هنگام انتخاب کلت و بدنه کولت، باید دو فاکتور اصلی را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]زمانی که collets و collet را انتخاب می کنید، باید دو عامل اصلی را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The collet retainer a first end movably connected to the coupling sleeve by a threaded connection.
[ترجمه گوگل]نگهدارنده کلت یک انتهای اول است که به صورت متحرک با یک اتصال رزوه ای به آستین کوپلینگ متصل می شود
[ترجمه ترگمان]کوله باری اول اتصال end را با اتصال threaded به آستین coupling متصل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Collet aimed the binoculars up the hill and adjusted image intensifier dials.
[ترجمه گوگل]کولت دوربین دوچشمی را به سمت بالای تپه نشانه گرفت و صفحه های تقویت کننده تصویر را تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]کوله دوربین را از روی تپه برداشت و صفحه بزرگنمایی دوربین را تنظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now our company has managed to develop the collet chuck and guide bush of carbide with wear-resistant weld in good precision.
[ترجمه گوگل]اکنون شرکت ما موفق شده است که چاک کولت و بوش راهنمای کاربید را با جوش مقاوم در برابر سایش با دقت خوب توسعه دهد
[ترجمه ترگمان]اکنون شرکت ما موفق به توسعه بخش کوله و راهنمایی بوته کاربید با weld مقاوم در برابر سایش با دقت خوب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. High in the hayloft at Chateau Villette, Collet stared at the computer monitor in amazement.
[ترجمه گوگل]در بالای انبار علوفه در شاتو ویلت، کولت با تعجب به مانیتور کامپیوتر خیره شد
[ترجمه ترگمان]در انبار علوفه شاتو ویله، کوله با حیرت به مانیتور کامپیوتر خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As they neared the final bedroom, Collet could see the door was wide open.
[ترجمه گوگل]وقتی به اتاق خواب آخر نزدیک می شدند، کولت می دید که در کاملاً باز است
[ترجمه ترگمان]همچنان که به اتاق آخرین اتاق خواب نزدیک می شدند، کوله می دید که در باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Insert the pin into the collet and tighten the collet nut.
[ترجمه گوگل]پین را داخل کولت فرو کنید و مهره کولت را سفت کنید
[ترجمه ترگمان]سوزن را در کوله قرار می دهد و the کوله را محکم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As he stood there, Collet flashed on a second possible explanation for this delay.
[ترجمه گوگل]همانطور که او در آنجا ایستاده بود، کولت یک توضیح احتمالی دوم را برای این تاخیر دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]همان طور که آنجا ایستاده بود، کوله به خاطر این تاخیر، توضیح بیشتری به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. God knows he needs the pension, Collet thought.
[ترجمه گوگل]کولت فکر کرد خدا می داند که به حقوق بازنشستگی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]کوله باخود اندیشید: خدا می داند که او به حقوق بازنشستگی احتیاج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Collet followed the agent about fifty yards past the driveway.
[ترجمه گوگل]کولت حدود پنجاه یاردی از خیابان جلوتر مامور را دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]کوله پنجاه متر از پارکینگ را دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We can supply variety specification of collet and tube support, can satisfy the customer's demand.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم مشخصات مختلف کولت و پشتیبانی لوله را عرضه کنیم، می توانیم تقاضای مشتری را برآورده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم مشخصات گوناگونی از پشتیبانی کوله و لوله را تامین کنیم، می تواند تقاضای مشتری را برآورده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The characteristics and application of adaptors such as collet chuck with steep taper(SK) and collet chuck with hollow taper(HSK) were analyzed and explained.
[ترجمه گوگل]ویژگی ها و کاربرد آداپتورهایی مانند چاک کولت با مخروطی شیب دار (SK) و چاک کولت با مخروطی توخالی (HSK) تجزیه و تحلیل و توضیح داده شد
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها و کاربرد of مانند کوله باری با شمع با شیب تند (SK)و کوله chuck با شمع های توخالی (HSK)تحلیل و توضیح داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We felt this was an improvement over the rival system of inserting a tommy bar through the collet and using one spanner.
[ترجمه گوگل]ما احساس کردیم که این یک پیشرفت نسبت به سیستم رقیب برای قرار دادن یک نوار تامی از طریق کلت و استفاده از یک آچار است
[ترجمه ترگمان]ما احساس کردیم که این یک بهبود در سیستم رقیب برای وارد کردن بار تامی از طریق کوله و استفاده از یک آچار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. An electrical connector union coupler assembly including a coupling subassembly and a collet retainer.
[ترجمه گوگل]یک مجموعه اتصال اتصال دهنده الکتریکی شامل یک مجموعه فرعی کوپلینگ و یک نگهدارنده کولت
[ترجمه ترگمان]یک اتصال اتصال دهنده برق از جمله یک مونتاژ فرعی کوپلینگ و یک collet retainer
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] طوقچه، طوقه ی نگهدارنده، گیره ی فشنگی، طوقه

انگلیسی به انگلیسی

• circle in which a jewel is set, small metal band or ring

پیشنهاد کاربران

نوعی سه نظام برای نگهداری ابزار تراش
collet
collet ( علوم و فنّاوری غذا ) ==واژه بیگانه: collet, porous collet, pellet 1واژه مصوب: پَرک متخلخلتعریف: پرک حاصل از تزریق بخار به تودۀ دانۀ روغنی پرس شده، قبل از خنک و سخت شدن آن==collet ( مهندسی جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب )
...
[مشاهده متن کامل]

واژه مصوب: الکترودگیر
تعریف: گیره ای مکانیکی برای ثابت نگهداشتن الکترود در محل مشعل جوشکاری یا برشکاری یا افشانش

بپرس