قلاده
The dog's name was written on its collar. یقه
He loosened his tie and unbuttoned his collar. دستگیر کردن
The police collared the suspect near the bank. مال خود کردن ( به صورت غیررسمی، کسی را مجبور به گوش دادن به صحبت های خود کردن )
... [مشاهده متن کامل]
She collared me at the party and wouldn't stop talking about her vacation.
طوق
We need to put another collar on that post.
مترادف:
مربوط به معنی قلاده: leash, harness, lead
( اسم ) قلّاده ی حیوانات
●
( اسم معنی ) واحد شمارش حیوانات شکارچی. مثال:
چهار قلّاده شیر
پنج قلّاده روباه
collar ( arrest ) . I knew they would collar the robber sooner or later.
To be “collared” means to be arrested or taken into custody by law enforcement. The term comes from the action of a police officer physically grabbing or “collaring” a suspect to restrain them. دستگیر یا بازداشت کردن کسی توسط مجریان قانون.
... [مشاهده متن کامل]
اقدام یک افسر پلیس برای گرفتن مظنون یا یقه یا گریبان کسی را برای مهار او گرفتن
مثال؛
The police collared the suspect after a high - speed chase.
In a crime novel, a character might say, “I knew I was in trouble when I saw the detective coming to collar me. ”
A person discussing a recent arrest might say, “The police collared him for shoplifting at the mall. ”
[کشاورزی و باغبانی]
گلوگاه ، بیخ ، پیوندگاه
collar 2 ( n ) =a band of leather or strong cloth put around the neck of an animal, especially a dog, e. g. a collar and leash. collar 1 ( n ) ( kɑlər ) =the part around the neck of a shirt, jacket, or coat that usually folds down, e. g. I turned up my collar against the wind ( to keep warm ) .
تا جایی که من می دونم دو تا معنی داره:یقه لباس یا قلاده حیوانات که در کتاب Intermediate 2 گفته یقه لباس و در کتاب Reach 3 گفته قلاده حیوانات.
sealing collar طوق آب بندی/ تسمه آب بندی
خفت گیری هم معنی میده
واحد پولی کوروش توپیاست همگی در اشتباهید😂
گردن بند
مثال از کتاب اکتیو: a diamond collar
Snail collar ،
گلدانها/ظرفهایی با لبه های برگشته و شیب دار هستند که برای جلوگیری از ورود حلزونها به داخل گلدان/ظرف ، تخم گیاه را ابتدا در این گلدانها کاشته تا مانع اسیب زدن حلزون ها به گیاه تازه رشد کرده، شوند
Leash or pet lead
غلاف یا پوشش
گردنبند طبی
آتل گردن
کوتاه شده ی "ترقوه" هم هست
collar ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) ==واژه بیگانه: collarواژه مصوب: یقهتعریف: محل تلاقی ریشه و ساقه که گاه با برجستگی کوچکی نمایان است|||متـ . یقۀ ریشه root crown, root collar==collar ( مهندسی جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب )
... [مشاهده متن کامل]
واژه مصوب: طوقه
تعریف: فلز تقویتی جوشکاری گرمازایی بدون فشار
در کتاب اینتر 2 به این صورت معنی شده است :the part of clothing that fits around the neck
band of leather that is put around an animals
کانون زبان ایران
collar =قلاده
تو کانون زبان Reach 3 میشه 👇
band of leather that is put around an animal s
راستی لایک فراموش نشه
قلاده
در دیتاسنتر به معنای مهار هوای گرم ( اصلاحاً خفه کردن ) است
A band of leather that is put around an animal s
neak
قلاده حیوانات
این کلمه دوتا معنی داره که ی یکی معنی
یقه رو میده
ویکی معنی قلاده ی سگ.
در مهندسی آب طوق محافظ که در پایه پل جهت مقابله با آب شستگی نصب میشود.
a band, strip, or chain worn around the neck. Merriam - webster
آتل گردن ( پزشکی )
این کلمه بعضی مواقع معنی حلقه ی دور کردن سگ یا هر حیوان دیگر❤❤
قاب ساعت ( در کتاب خشم و هیاهول اثر ویلیام فاکنر به این معنی استفاده شده است )
غلاف، یقه، قلاده🐕
A band of leather that is put around an animal s neak
قلاده
یقه
دو تا معنی داره :یقه , قلاده
فک کنم دوتا معنی داره
1 - یقه لباس
2 - قلاده حیوانات ( منظور ازقلاده یه چیز قیف ماننده که دور گردن جیوانات میبندن که وقتی بدنشون زخمه نتونن لیس بزنن )
صنعت نساجی به معنای یقه
در حسابداری: قرارداد کولار؛ به معنای خرید همزمان قرارداد سقف و فروش قرارداد کف است. یعنی برای پوشش وضعیت در برابر افزایش نرخ بهره، قرارداد کف فروخته شده و مبلغ آن صرف پرداخت زیان قرارداد سقف خریداری شده می شود
. A band of leather that is put around an animal's neck
collar ( n. ) :به معنی قلاده ی سگ
درسته موافقم
collar ( n. ) :به معنی قلاده ی سگ
Collar = یقه ( یخه )
یقه
من کلا سر این کلمه موندم ولی خودم فکر میکنم بهترین معنیش همون ( یقه ) میتونه باشه و هست.
غلاف
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٣)