coconut

/ˈkoʊkənʌt//ˈkəʊkənʌt/

معنی: نارگیل
معانی دیگر: cocoanut : نارگیل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tropical palm tree that bears large edible seeds; coconut tree; coconut palm.

(2) تعریف: the seed of the coconut tree, which contains hard, edible flesh and milky liquid.

(3) تعریف: the edible white flesh of the coconut.

جمله های نمونه

1. coconut milk
شیره ی نارگیل

2. coconut milk
شیر نارگیل (آبی که در وسط نارگیل قرار دارد)

3. the fibrous husk of a coconut
پوست تارین (لیفی) نارگیل

4. the wooden shell of a coconut
پوسته ی چوبی نارگیل

5. Coconut fiber can be made into mats.
[ترجمه کنعان] میوه ی نار گیل
|
[ترجمه مهدی سعیدی] از الیاف نارگیل می توان در ساخت پادری استفاده کرد.
|
[ترجمه گوگل]الیاف نارگیل را می توان به تشک تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]فیبر نارگیل را می توان در پادری ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Coconut is one of the staple exports of the islands.
[ترجمه گوگل]نارگیل یکی از صادرات اصلی جزایر است
[ترجمه ترگمان]نارگیل یکی از عمده صادرات اصلی این جزایر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I bought a coconut in the market.
[ترجمه گوگل]من یک نارگیل از بازار خریدم
[ترجمه ترگمان]من یک نارگیل در بازار خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Coconut is a basic ingredient for many curries.
[ترجمه مهدی سعیدی] نارگیل جزء اصلی تشکیل دهنده ی انواع غذاهای کاری است.
|
[ترجمه گوگل]نارگیل یک ماده اساسی برای بسیاری از کاری است
[ترجمه ترگمان]نارگیل جز تشکیل دهنده اصلی برای کاری کاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The beach was fringed by coconut palms.
[ترجمه گوگل]ساحل با نخل های نارگیل احاطه شده بود
[ترجمه ترگمان]ساحل پر از کف نارگیل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Coconut Rice Balls is a Creole dish.
[ترجمه گوگل]توپ های برنج نارگیلی یک غذای کریول است
[ترجمه ترگمان]نارگیل برنج نارگیل یکی از غذاهای Creole است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Coconut grow on palm trees.
[ترجمه گوگل]نارگیل روی درختان نخل رشد می کند
[ترجمه ترگمان]نارگیل بر روی درختان نخل رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was eating a slice of coconut.
[ترجمه مهدی سعیدی] او در حال خوردن برشی از نارگیل بود.
|
[ترجمه گوگل]او داشت یک تکه نارگیل می خورد
[ترجمه ترگمان] اون داشت یه تیکه نارگیل می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Coconut milk has little nutritive value.
[ترجمه گوگل]شیر نارگیل ارزش غذایی کمی دارد
[ترجمه ترگمان]شیر نارگیل ارزش غذایی کمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sun was sinking behind the coconut palms.
[ترجمه گوگل]خورشید پشت نخل های نارگیلی فرو می رفت
[ترجمه ترگمان]خورشید در پس کف نارگیل فرو می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The coconut has a fibrous outer covering.
[ترجمه مهدی سعیدی] نارگیل یک پوسته بیرونیِ الیافی دارد.
|
[ترجمه گوگل]نارگیل دارای پوشش بیرونی فیبری است
[ترجمه ترگمان]نارگیل پوششی خارجی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Same tale, different teller, only coconut milk added.
[ترجمه مهدی سعیدی] همان توضیح از زبان دیگری، فقط شیر نارگیل اضافه شده.
|
[ترجمه گوگل]همان داستان، گویای متفاوت، فقط شیر نارگیل اضافه شده است
[ترجمه ترگمان]تنها شیر نارگیل، همان داستان، تنها شیر نارگیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نارگیل (اسم)
cocoanut, coconut

انگلیسی به انگلیسی

• large seed of the coconut palm (type of tree); white meat of the coconut
a coconut is a very large nut with a hairy shell which contains white flesh and milky juice.

پیشنهاد کاربران

Camala Harris mentioned a quote from his mother; "You think you fell out of a coconut tree? You are part of a whole. "
کاملا هریس نقل قولی از مادرش را ذکر کرد؛ �شما فکر می کنید از درخت نارگیل افتاده اید؟ شما بخشی از یک کل هستید�.
...
[مشاهده متن کامل]

در زبان فارسی ضرب المثلِ
" از دماغِ فیل افتادن "
را داریم.
مگر شما از دماغ فیل افتاده اید؟
منظور این است که چرا خود را برتر از دیگران می دانید؟ و اشاره به خود شیفتگی فرد دارد.

coconut ( n ) ( koʊkəˌnʌt ) =the large nut of a tropical tree ( called a coconut palm )
coconut
نارگیل Coconut
نام علمی Cocos nucifera
کو کو نات
به نظرم اسم کوکونات اسم عالی ای هست مخصوصا برای حیوانات خانگی مثل سگ و گربه که اگر که بخواین کوتاه تر باشه اسم می تونین کوکو هم مد نظر داشته باشید .
Ava jamalzad
آدم از بیرون قهوه ای پوست ولی از داخل سفیدِ ( عین نارگیل ) . مثل مکزیکی هایی که تو آمریکا هستن.
"مکزیکیه سفید پوست".
"مکزیکیه آمریکایی شده یا مکزیکیه آمریکاییزه شده"
به معنی نارگیل هست که بهترین استفاده در وست جمله هست coconut🥥🥥🥥🥥🥥🥥🥥🥥
نارگیل
نارگیل🥥
Panda Sahrk Dolphin baer fox wolf Eagle banana bread Car Hlecopter Book Note Book parpel Elephant Minecraft Play BBC news Radio TV

ناگیل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس