cluck

/ˈklək//klʌk/

معنی: قدقد، ادم احمق و رذل، قدقد کردن
معانی دیگر: صدایی مانند قدقد در آوردن، (مثل مرغ) قدقد کردن، مره کرچ، مره قپ

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: clucks, clucking, clucked
(1) تعریف: to make the sharp, throaty noise of a hen brooding or calling chicks.

(2) تعریف: to make noises expressing concern, approval, disapproval, or the like.

- They were clucking over the latest scandal.
[ترجمه گوگل] آنها بر سر آخرین رسوایی هجوم آوردند
[ترجمه ترگمان] بیش از آخرین رسوایی در حال پرسه زدن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to call to or express by clucking.

- They were all clucking their disapproval of her behavior.
[ترجمه گوگل] همه آنها رفتار او را تایید نمی کردند
[ترجمه ترگمان] همه با هم سر و صدا می کردند و از رفتار او ایراد می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: the sharp, throaty sound of a hen, or a similar sound.

جمله های نمونه

1. He is handsome, but a dumb cluck.
[ترجمه گوگل]او خوش تیپ است، اما یک کلک گنگ است
[ترجمه ترگمان]آدم جذابی است، اما آدم احمقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You dumb cluck, why'd you tell him?
[ترجمه گوگل]ای کلک گنگ، چرا به او گفتی؟
[ترجمه ترگمان]احمق، چرا بهش گفتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mrs. Newman shook her head with a disapproving cluck.
[ترجمه گوگل]خانم نیومن با صدایی ناپسند سرش را تکان داد
[ترجمه ترگمان]خانم Newman سرش را با ناراحتی تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Generally silent, but drakes cluck and squeak during courtship.
[ترجمه گوگل]به طور کلی ساکت است، اما در هنگام خواستگاری صدای خش خش می کند و جیر جیر می کند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی ساکت بود، اما در دوران نامزدی جیغ و فریاد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The seamstresses cluck around a dummy, discussing a tuck here and there.
[ترجمه گوگل]خیاط‌ها دور یک آدمک می‌چرخند و این‌جا و آن‌جا در مورد جابه‌جایی بحث می‌کنند
[ترجمه ترگمان]The که دور یک آدمک ایستاده بودند، درباره یک تاک و در آنجا بحث می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some cluck came in and asked for a lefthanded monkey wrench.
[ترجمه گوگل]چند کلاک وارد شد و یک آچار میمونی چپ دست خواست
[ترجمه ترگمان]برخی از cluck وارد شدند و خواستار آچار فرانسه lefthanded شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On Grandpa's farm, a rooster crows, hens cluck, and baby chicks happily hop round and round.
[ترجمه گوگل]در مزرعه پدربزرگ، یک خروس بانگ می‌زند، مرغ‌ها می‌زنند، و جوجه‌های بچه با خوشحالی دور و بر می‌پرند
[ترجمه ترگمان]در مزرعه پدربزرگ، خروس کلاغ ها، مرغ ها، مرغ ها و جوجه ها با خوشحالی جست وخیز کنان دور و اطراف چرخ می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So, did he make you cluck like a chicken?
[ترجمه فاطمه عبدی] پس مجبورت کرد مث مرغ، قدقد کنی؟
|
[ترجمه گوگل]پس، آیا او باعث شد که شما مانند یک مرغ قلاب کنید؟
[ترجمه ترگمان]خب، اون تو رو درست مثل یه مرغ درست کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I've never been one to cluck over babies of either sex.
[ترجمه گوگل]من هرگز کسی نبوده‌ام که بچه‌های هر دو جنس را زیر سوال ببرم
[ترجمه ترگمان]من تا حالا کسی نبودم که به بچه های هر دو قد قد قد قد بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you hang out with chickens, you're going to cluck and if you hang out with eagles, you're going to fly. Steve Maraboli
[ترجمه گوگل]اگر با جوجه ها معاشرت داشته باشی، قاطی می کنی و اگر با عقاب ها همنشینی کنی، پرواز می کنی استیو مارابولی
[ترجمه ترگمان]اگر با مرغ ها بازی کنی، باید قد قد کنی و اگر با عقاب ها پرواز کنی، پرواز به پرواز خواهی کرد استیو Maraboli
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Loretta pushed her hair back from her face with a cluck of impatience.
[ترجمه گوگل]لورتا با بی حوصلگی موهایش را از روی صورتش عقب زد
[ترجمه ترگمان]لورتا با حالتی cluck موهایش را از صورتش کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Once could not genetically engineer a duck to make it cluck.
[ترجمه گوگل]زمانی نمی‌توانستند یک اردک را مهندسی ژنتیک کنند تا آن را بچرخاند
[ترجمه ترگمان]یه بار هم نمی تونه یه اردک درست کنه که بتونه قد قد کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now Artemis heard something, something feathery shaking itself, and then clucking, in a low, solemn cluck.
[ترجمه گوگل]حالا آرتمیس چیزی شنید، چیزی پر مانند که خودش را تکان می داد، و سپس با صدایی کم و سخاوتمندانه به صدا در می آمد
[ترجمه ترگمان]حالا ارتمیس یک چیزی شنید، یک چیز پر سبک خودش را تکان داد و در حالی که سرش را بلند کرده بود، قد قد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We're in a hurry so we can only have a quick cluck and grunt.
[ترجمه گوگل]ما عجله داریم، بنابراین فقط می توانیم سریع و غرغر کنیم
[ترجمه ترگمان]عجله داریم، بنابراین فقط می توانیم یک خر خر و تیز داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قدقد (اسم)
cluck

ادم احمق و رذل (اسم)
cluck

قدقد کردن (فعل)
squawk, cluck

انگلیسی به انگلیسی

• sound uttered by a hen, cackle
make a noise like a hen, make a clicking sound with the tongue
when a hen clucks, it makes the noise that hens typically make.
if you cluck over someone or something, you say things in a disapproving or fussy way.

پیشنهاد کاربران

قد قد کردن
غر زدن
آدم احمق
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢
❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . .
✅ سگ: bark / woof 🐶
✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶
✅ توله سگ: yap 🐶
...
[مشاهده متن کامل]

✅ بز یا گوسفند: bleat 🐏
✅ پرنده یا میمون: chatter 🐧 🐒
✅ قورباغه: croak / ribbit 🐸
✅ مار: hiss 🐍
✅ گرگ یا سگ: howl / growl / bay 🐺
✅ گربه: meow / purr 🐈
✅ گاو: moo / low 🐄
✅ خوک: oink / grunt 🐖
✅ فیل: trumpet 🐘
✅ پرنده: chirp / tweet / twitter / sing 🕊
✅ اسب ( شیهه ) : neigh / whinny / nicker 🐎
✅ زنبور: buzz 🐝
✅ مرغ: cluck / cackle 🐔
✅ خروس: cock - a - doodle - doo / crow 🐓
✅ غاز: honk / quack 🪿
✅ اردک: quack 🦆
✅ موش: squeak 🐀
✅ عقاب: screech / scream 🦅
✅ جغد: hoot / screech 🦉
✅ خفاش: screech 🦇
✅ شیر، خرس، ببر: roar 🦁 🐅 🐻
✅ کلاغ: caw 🐦‍⬛️
✅ خر، گورخر، الاغ: bray 🦓
✅ شتر: grunt 🐪
✅ جیرجیرک: chirp / creak 🦗
✅ دلفین: click 🐬
✅ بوقلمون: gobble 🦃
✅ زرافه: bleat 🦒
✅ صدای هر جوجه پرنده: cheep 🐥
✅ شغال: howl
✅ کفتار: laugh / scream
✅ صدای هر حیوانِ نر بزرگ: bellow 🐋
✅ صدای هر حیوانی که از روی خشم باشه: snarl 😾
✅ صدای کشیدن هوا داخل بینی: sniff 😪
✅ صدای بیرون دادن هوا از داخل بینی: snort 😤

بشکن زدن با زبان.
به صدایی می گویند که از خارج شدن ناگهانی هوا در اثر جدا شدن سریع زبان از لثه های بالایی و سقف دهان ایجاد می شود. خیلی از کودکان این صدا را دوست دارند و معمولا انجامش می دهند
قد قد کردن
با نُچ نُچ کردن عدم توافق خود را نشان دادن
piped the Bats; and the fowls clucked and the cocks crowed
خفاشان سوت می زدند و مرغ ها قدقد می کردند و خروس ها فریاد می زدند.
https://www. worldoftales. com/European_folktales/European_folktale_9. html#gsc. tab=0
noun
A foolish person
A drug addict
A hen sound
Verb
To express unnesserry amount of approval, interest or concern or other form of emotion over sb or sth
To make a hen sound

بپرس