cleat

/ˈkliːt//kliːt/

معنی: گیره، گوه، میخ ته کفشهای ورزشی، تخته باریک
معانی دیگر: به تسمه یا رگه یا گل میخ مجهز کردن، تسمه ی چوبی یا فلزی (که برای مستحکم سازی یا جلوگیری از لغزیدن به چیزی نصب می شود)، رگه ی ته کفش، گل میخ (که برای جلوگیری از لغزش به ته کفش و غیره کوبیده می شود)، استوک، می  ته کفشهای ورزشی، باگوه و گیره محکم کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a metal or wooden object with two armlike projections, to which a rope or line may be secured, as in boating.

(2) تعریف: a projection attached to the bottom of a shoe to prevent slipping, esp. on sports shoes.

- The football players wear shoes with cleats.
[ترجمه پارسا ع] بازیکنان فوتبال کفش های استوک دار ( کفش مخصوص فوتبال چمن ) می پوشند.
|
[ترجمه گوگل] بازیکنان فوتبال کفش های گیره دار می پوشند
[ترجمه ترگمان] بازیکنان فوتبال کفش خود را با cleats می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a strip of wood or metal attached to a walking surface to prevent slipping.

(4) تعریف: a strip of wood or metal secured across several boards or other surfaces to provide strength.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cleats, cleating, cleated
• : تعریف: to furnish or secure with cleats.

جمله های نمونه

1. Belay on this cleat.
[ترجمه گوگل]روی این گیره نگه دارید
[ترجمه ترگمان]آن قایق را بس کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A new Skywalk sole with an environmentally-friendly cleat pattern gives a good grip even on slippery rocks.
[ترجمه گوگل]یک زیره Skywalk جدید با الگوی گیره سازگار با محیط زیست، حتی بر روی سنگ های لغزنده چسبندگی خوبی به شما می دهد
[ترجمه ترگمان]تنها یک پوشش گیاهی جدید با الگوی cleat سازگار با محیط زیست، حتی در سنگ های لغزنده نیز کنترل خوبی به دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The foredeck man snubbed it on the cleat.
[ترجمه گوگل]مرد عرشه‌دار آن را روی قیچی رد کرد
[ترجمه ترگمان]کشتی foredeck به آن اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He sat hunched by the stern cleat, knife ready to cut the Zodiac free.
[ترجمه گوگل]او قوز کرده کنار چاقوی محکم نشسته بود، چاقویی آماده بود تا زودیاک را آزاد کند
[ترجمه ترگمان]پشت لبه عقبی کشتی قوز کرده و چاقویش را آماده کرده بود تا زودیاک را آزاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When he unwound the rope from the cleat the bell rang once.
[ترجمه گوگل]وقتی طناب را از بند باز کرد، زنگ یک بار به صدا درآمد
[ترجمه ترگمان]وقتی طناب را باز کرد صدای زنگ ساعت به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is cleat that he was one of the outstanding plots in the whole program.
[ترجمه گوگل]واضح است که او یکی از طرح های برجسته در کل برنامه بود
[ترجمه ترگمان]واضح است که او یکی از نقش های برجسته در کل برنامه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Or maybe it is not a mi Marketing cleat all.
[ترجمه گوگل]یا شاید این یک گیره بازاریابی mi نیست
[ترجمه ترگمان]یا شاید این یک cleat mi نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When developing the cleat, Nike didn't care about money, time, or manufacturing considerations.
[ترجمه گوگل]نایک هنگام توسعه گیره به پول، زمان یا ملاحظات ساخت اهمیتی نداد
[ترجمه ترگمان]در هنگام توسعه the، نایک به پول، زمان و یا ملاحظات مربوط به تولید اهمیت نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Though you have a cleat self - knowledge and have thought about possible occupations.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه شما از خود شناخت کاملی دارید و در مورد مشاغل احتمالی فکر کرده اید
[ترجمه ترگمان]با اینکه شما دانش شخصی دارید و در مورد مشاغل احتمالی فکر کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The coal cleat pattern in the Kushiro coalfield, Japan, shows some analogy to isolated straight joints.
[ترجمه گوگل]الگوی گیره زغال سنگ در میدان زغال سنگ کوشیرو، ژاپن، شباهتی به اتصالات مستقیم جدا شده نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]الگوی cleat زغال سنگ در جنگل کوشیرو، ژاپن، قیاسی را برای اتصال مستقیم معمولی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do you generally cleat your desk at the end of each day?
[ترجمه گوگل]آیا معمولاً در پایان هر روز میز خود را تمیز می کنید؟
[ترجمه ترگمان]شما معمولا در پایان هر روز میز خود را ترک می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The influence of confining pressure change and coal cleat on gas permeability is studied by experiments.
[ترجمه گوگل]تأثیر تغییر فشار محدود و گیره زغال سنگ بر نفوذپذیری گاز توسط آزمایش‌ها مورد مطالعه قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]تاثیر تغییر فشار محدود و فشار زغال سنگ بر نفوذپذیری گازی توسط آزمایش ها مطالعه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When her statement was read a very cleat light was cast upon the situation.
[ترجمه گوگل]هنگامی که بیانیه او خوانده شد، روشنایی بسیار واضحی بر وضعیت انداخته شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بیانیه او قرائت شد، نور بسیار زیبایی روی صحنه ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cleat had two horns.
[ترجمه گوگل]قلاب دو شاخ داشت
[ترجمه ترگمان]پورت وز هم دو شاخ داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گیره (اسم)
pin, bend, retainer, nip, becket, clamp, pincer, cleat, pawl, tach, tache, jaw, detent, dog, trigger, holdfast

گوه (اسم)
slice, quoin, gad, cleat, chock, wedge, gib, sprag

میخ ته کفشهای ورزشی (اسم)
cleat

تخته باریک (اسم)
slat, cleat

تخصصی

[عمران و معماری] لایه - گوه
[زمین شناسی] کلیواژ عمودی درزه های زغال مجموعه درزه های اصلی در طولی که زغال در زمان معدن کاری می شکند .
[معدن] درزههای زغال (زغال سنگ)
[نفت] درزه

انگلیسی به انگلیسی

• projecting piece (of metal, wood, etc.) which prevents slipping; supporting board

پیشنهاد کاربران

"Cleat" معمولاً به دو مفهوم مختلف اشاره دارد:
1. کلید مارپیچ ( Cleat )
یک نوع پیچ یا کلید استفاده می شود تا اتصالات مارپیچ را به دیگر اجزا یا سطوح بچسباند. این نوع کلیدها در موارد مختلفی از جمله در ساخت و تعمیرات چوب، مبلمان یا سازه های چوبی مورد استفاده قرار می گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

2. کلید ورزشی ( Cleat ) :
در ورزش هایی مانند فوتبال، کریکت، یخ هاکی و . . . ورزشهایی که روی سطح غیر معمول انجام می شوند کلید یا "Cleat" به پیچ ها یا تیغه های زیر کفش ورزشی اطلاق می شود که برای افزایش چسبندگی و کنترل در زمین ورزش مورد استفاده قرار می گیرند.

به گیره هایی که در لبه های قایق و کشتی برای بستن و گیر دادن و گره زدن طناب تعبیه شده هم می گن

بپرس