• (1)تعریف: the parts of the world where Christianity is the most common religion.
• (2)تعریف: Christians collectively.
جمله های نمونه
1. All Christendom makes merry at Christmas.
[ترجمه مریم سالک زمانی] در کریسمس کل مسیحیان عالم به رقص و پایکوبی می پردازند و جشن می گیرند.
|
[ترجمه گوگل]تمام جهان مسیحیت کریسمس را شاد می کند [ترجمه ترگمان]همه عالم مسیحیت در کریسمس خوشحال می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. All Christendom responded to the call.
[ترجمه گوگل]تمام جهان مسیحیت به این دعوت پاسخ دادند [ترجمه ترگمان]همه عالم مسیحیت به این دعوت پاسخ دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is not only Catholic Christendom which has been guilty of seeking to domesticate the Holy Spirit in this way.
[ترجمه گوگل]این تنها مسیحیت کاتولیک نیست که در تلاش برای اهلی کردن روح القدس از این طریق مقصر بوده است [ترجمه ترگمان]تنها عالم مسیحیت کاتولیک نیست که به دنبال to روح القدس در این راه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The issue was mastery of western Christendom, over which Charlemagne had been crowned emperor on Christmas Day 800.
[ترجمه گوگل]موضوع تسلط بر جهان مسیحیت غربی بود که شارلمانی در روز کریسمس 800 بر سر آن تاجگذاری کرد [ترجمه ترگمان]این موضوع بر قلمرو مسیحیت غربی تسلط داشت که بر فراز آن شارلمانی در روز کریسمس میلادی امپراتور روم بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They had a zeal for seeing Christendom expand.
[ترجمه گوگل]آنها برای دیدن گسترش جهان مسیحیت اشتیاق داشتند [ترجمه ترگمان]آن ها شور و شوق برای دیدن عالم مسیحیت داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Was I not perhaps the greatest fool in Christendom?
[ترجمه گوگل]آیا من شاید بزرگترین احمق در جهان مسیحیت نبودم؟ [ترجمه ترگمان]آیا ممکن بود که من بزرگ ترین احمق عالم مسیحیت نباشم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In western as in eastern Christendom coronation was a religious rite which began with the anointment of the ruler with holy oil.
[ترجمه گوگل]در غرب و شرق مسیحیت تاجگذاری یک آیین مذهبی بود که با مسح فرمانروا با روغن مقدس آغاز شد [ترجمه ترگمان]در غرب مسیحیت، تاجگذاری یک مراسم مذهبی بود که با the فرمان روا با روغن مقدس آغاز شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In the name of Christendom, kings and their knights rode off to crusades with papal blessing, as David and the hosts of Yahweh redivivus, cleansing the Holy Land of infidels.
[ترجمه گوگل]به نام جهان مسیحیت، پادشاهان و شوالیه هایشان با برکت پاپ به جنگ های صلیبی رفتند، همانطور که داوود و لشکریان یهوه redivivus، سرزمین مقدس را از کافران پاک می کردند [ترجمه ترگمان]در نام قلمرو مسیحیت، پادشاهان و شهسواران آن ها با دعای پاپ به جنگ های صلیبی رفتند، همچون داوید و لشکریان of redivivus، سرزمین مقدس کفار را تطهیر می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I think I am the happiest man in Christendom.
[ترجمه گوگل]فکر میکنم خوشحالترین مرد جهان مسیحیت هستم [ترجمه ترگمان]فکر می کنم خوشبخت ترین مرد عالم مسیحیت هستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A third factor about the renewal of western Christendom was a reviving of religious earnestness.
[ترجمه گوگل]عامل سوم در مورد تجدید جهان مسیحیت غرب، احیای جدیت مذهبی بود [ترجمه ترگمان]عامل سوم در مورد تجدید حیات مسیحیت غربی، احیای جدیت مذهبی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Christendom it was almost impossible not to believe in a transcendent power that determined human destiny.
[ترجمه گوگل]جهان مسیحیت تقریباً غیرممکن بود که به قدرتی متعالی که سرنوشت انسان را تعیین می کند اعتقاد نداشته باشد [ترجمه ترگمان]دنیای مسیحیت تقریبا غیرممکن بود که به قدرتی متعالی که سرنوشت بشر را تعیین می کند ایمان داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. During festival, in every country, Christendom all holds ceremonious souvenir ceremony.
[ترجمه گوگل]در طول جشنواره، در هر کشوری، مسیحیت همه مراسم سوغات تشریفاتی برگزار می کنند [ترجمه ترگمان]در طول این جشنواره، در هر کشوری، مسیحیت همه مراسم یادبود را برگزار می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Rome was the greatest city in all Christendom.
[ترجمه گوگل]رم بزرگترین شهر در تمام مسیحیت بود [ترجمه ترگمان]رم بزرگ ترین شهر جهان مسیحیت بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Its initial presentation indirectly reflected the growing polarities within Christendom.
[ترجمه گوگل]ارائه اولیه آن به طور غیرمستقیم منعکس کننده قطبیت های فزاینده در دنیای مسیحیت بود [ترجمه ترگمان]ارایه اولیه آن به طور غیر مستقیم بازتاب polarities در دنیای مسیحیت بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. His presence and influence there made him a figure in world Christendom.
[ترجمه گوگل]حضور و نفوذ او در آنجا او را به چهره ای در جهان مسیحیت تبدیل کرد [ترجمه ترگمان]حضورش و نفوذ او، او را در دنیای مسیحیت جهانی به وجود آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
مسیحیت (اسم)
christendom, christianity
عالم مسیحیت (اسم)
christendom
جامعه مسیحیت (اسم)
christendom
انگلیسی به انگلیسی
• christian world christendom is all the christian people and countries in the world; an old-fashioned word.