روشی برای گرفتن یک نفر با بازوی خود محکم دور گردنش به طوری که نتواند به راحتی نفس بکشد
روش خفه کردن کسی با دست
قدرت، کنترل و نفوذ شدید و کامل بر کسی یا چیزی داشتن
he uncovers a vast conspiracy that has a chokehold on the city
او توطئه ای گسترده را کشف می کند که کنترل شدیدی بر شهر دارد.
او توطئه ای گسترده را کشف می کند که کنترل شدیدی بر شهر دارد.
گَلوخَفیدن.
فن خفگی
خفگی، خفقان، اختناق