chokehold

پیشنهاد کاربران

a way of holding someone with your arm tightly around their neck so that they cannot breathe easily
روشی برای گرفتن یک نفر با بازوی خود محکم دور گردنش به طوری که نتواند به راحتی نفس بکشد
روش خفه کردن کسی با دست
The officer had him in a chokehold.
chokehold
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/chokehold
قدرت، کنترل و نفوذ شدید و کامل بر کسی یا چیزی داشتن
he uncovers a vast conspiracy that has a chokehold on the city
او توطئه ای گسترده را کشف می کند که کنترل شدیدی بر شهر دارد.
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/chokehold• https://abadis.ir/entofa/grip/• https://abadis.ir/entofa/grasp/
گَلوخَفیدن.
فن خفگی
خفگی، خفقان، اختناق

بپرس