chemotherapy

/ˌkemoʊˈθerəpi//ˌkeməʊˈθerəpi/

معنی: درمان دارویی، درمان بواسطه مواد شیمیایی
معانی دیگر: (پزشکی) شیمی درمانی (درمان یا پیشگیری بیماری از راه دارو و مواد شیمیایی) (chemotherapeutics هم می گویند)، طب درمان بواسطه مواد شیمیایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: chemotherapist (n.)
• : تعریف: the science or practice of destroying disease-causing microorganisms or malignant tissue by use of chemicals, esp. toxic ones.

جمله های نمونه

1. The chemotherapy was successful, and she is now in remission.
[ترجمه گوگل]شیمی درمانی موفقیت آمیز بود و او اکنون در حال بهبودی است
[ترجمه ترگمان]شیمی درمانی موفق بود و اکنون در حال بهبودی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The chemotherapy made her hair fall out.
[ترجمه گوگل]شیمی درمانی باعث ریزش موهایش شد
[ترجمه ترگمان]شیمی درمانی گیسوانش را بیرون ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chemotherapy can prolong survival in cancer patients.
[ترجمه گوگل]شیمی درمانی می تواند طول عمر بیماران سرطانی را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]شیمی درمانی می تواند زنده ماندن در بیماران سرطانی را طولانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A course of chemotherapy was indicated.
[ترجمه گوگل]یک دوره شیمی درمانی نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]یک دوره شیمی درمانی مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Chemotherapy is often used in the treatment of cancer.
[ترجمه گوگل]شیمی درمانی اغلب در درمان سرطان استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]شیمی درمانی اغلب در درمان سرطان به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Computed tomography after three courses of chemotherapy showed that the pleural mass had reduced in size.
[ترجمه گوگل]توموگرافی کامپیوتری پس از سه دوره شیمی درمانی نشان داد که حجم توده پلور کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]پرتونگاری محاسبه شده پس از سه دوره شیمی درمانی نشان داد که جرم pleural به اندازه کافی کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Previously chemotherapy was most commonly used to treat men suffering from testicular cancer.
[ترجمه گوگل]پیش از این شیمی درمانی بیشتر برای درمان مردان مبتلا به سرطان بیضه استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]قبلا شیمی درمانی اغلب برای درمان مردانی که از سرطان پروستات رنج می برند، به کار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She tolerated the chemotherapy well.
[ترجمه گوگل]او شیمی درمانی را به خوبی تحمل کرد
[ترجمه ترگمان]او شیمی درمانی را خوب تحمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Patients used to be quite sick after chemotherapy.
[ترجمه گوگل]بیماران پس از شیمی درمانی کاملاً بیمار بودند
[ترجمه ترگمان]بیماران بعد از شیمی درمانی کاملا مریض می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Chemotherapy is the most common treatment of cancer.
[ترجمه گوگل]شیمی درمانی رایج ترین درمان سرطان است
[ترجمه ترگمان]شیمی درمانی شایع ترین درمان سرطان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If these results can be confirmed, chemotherapy without gastrectomy should be the treatment of choice for agressive gastric lymphomas.
[ترجمه گوگل]اگر بتوان این نتایج را تایید کرد، شیمی درمانی بدون گاسترکتومی باید درمان انتخابی برای لنفوم تهاجمی معده باشد
[ترجمه ترگمان]اگر این نتایج را می توان تایید کرد، شیمی درمانی بدون gastrectomy باید درمان انتخاب برای agressive gastric gastric باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This finding supports the view that chemotherapy should be the elective treatment in this group.
[ترجمه گوگل]این یافته از این دیدگاه حمایت می کند که شیمی درمانی باید درمان انتخابی در این گروه باشد
[ترجمه ترگمان]این یافته از این دیدگاه حمایت می کند که شیمی درمانی باید در این گروه درمان انتخابی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet despite remedial chemotherapy and amputation the syndrome continued.
[ترجمه گوگل]با این حال، علیرغم شیمی درمانی و قطع عضو، سندرم ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]با این وجود، علی رغم شیمی درمانی و قطع عضو، سندرم ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These include outpatient chemotherapy, vaccines for influenza and hepatitis B and some immunosuppressant drugs for people with organ transplants.
[ترجمه گوگل]اینها شامل شیمی درمانی سرپایی، واکسن های آنفولانزا و هپاتیت B و برخی داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی برای افراد دارای پیوند عضو می باشد
[ترجمه ترگمان]این موارد عبارتند از شیمی درمانی سرپایی، واکسن آنفولانزا و هپاتیت B و برخی داروهای immunosuppressant برای افراد مبتلا به پیوند ارگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درمان دارویی (اسم)
chemotherapy

درمان به واسطه مواد شیمیایی (اسم)
chemotherapy

تخصصی

[شیمی] شیمی درمانی (درمان یا پیشگیرى بیمارى از راه دارو و مواد شیمیایی ) (chemotherapeutics هم می گویند)
[بهداشت] شیمی درمانی

انگلیسی به انگلیسی

• use of chemical agents in the treatment of disease
chemotherapy is the treatment of disease using chemicals. it is often used in treating cancer.

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : chem/o/therapy ✅ تلفظ واژه: kē - mō - THER - apē ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: شیمی درمانی: درمان با داروها ( ی شیمیایی ) ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : -
✅ توضیح و تفسیر انگلیسی: treatment with chemical drugs
[پزشکی] شیمی درمانی : درمان بیماری با داروها یا فراورده های شیمیاییِ درمانی . شیمی درمانی عمدتا با درمان بیماران سرطانی مرتبط است و نقطه اتکای این درمان در مقایسه با درمان هایی نظیر جراحی و پرتودرمانی
...
[مشاهده متن کامل]
که محدود به محل های خاص بدن هستند، این است که در سرطان منتشره یا متاستاتیک مؤثر است. اغلب از درمان ترکیبی با بیش از یک روش معالجه واحد در برنامه درمان بیمار ( مثلا پرتودرمانی و شیمی درمانی ) استفاده می شود. با استفاده از ترکیب داروهایی که مکانیسم های مختلفی علیه سلول های سرطانی هدف دارند، اثربخشی درمان افزایش می یابد، دوزهای پایین تری نیاز است و عوارض جانبی نیز کاهش می یابد.

chemotherapy ( علوم دارویی )
واژه مصوب: شیمی درمانی
تعریف: درمان بیماری با مواد شیمیایی
درمان دارویی
شیمی درمانی

بپرس