[ترجمه گوگل]اوه! من تازه یک اسب چارلی در پایم گرفتم [ترجمه ترگمان]! آخ پای پام گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Don’t touch me; I’ve got a charley horse on the leg.
[ترجمه گوگل]به من دست نزن؛ من یک اسب چارلی روی پا دارم [ترجمه ترگمان]به من دست نزن، پام گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ow! you gave me a charley horse.
[ترجمه گوگل]اوه! تو به من یک اسب چارلی دادی [ترجمه ترگمان]! آخ تو یه گرفتگی رو به من دادی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mama told me that whenever you get a charley horse, you should get up and walk.
[ترجمه گوگل]مامان به من گفت هر وقت اسب چارلی گرفتی باید بلند شوی و راه بروی [ترجمه ترگمان]مامان بهم گفت که هر وقت یه charley بگیری باید بلند بشی و راه بری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She's got charley horse in her leg.
[ترجمه گوگل]او اسب چارلی در پایش دارد [ترجمه ترگمان] اون گرفتگی پاش رو تو پاش گرفته [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A very common cramp that majority of the population has experienced one time or another occurs with the calf muscle (named a "charley horse").
[ترجمه گوگل]یک گرفتگی بسیار رایج که اکثریت مردم یک بار تجربه کرده اند در عضله ساق پا (به نام "اسب چارلی") رخ می دهد [ترجمه ترگمان]یک گرفتگی بسیار رایج که اکثریت جمعیت یک زمان یا یکی دیگر با ماهیچه ساق پا (به نام \"اسب charley\")رخ می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. After working in the garden for a while, I got a bad charley horse.
[ترجمه گوگل]بعد از مدتی کار در باغ، یک اسب چارلی بد گرفتم [ترجمه ترگمان]، بعد از اینکه مدتی تو باغ کار کردم یه charley بد گرفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. After working in the garden for a whole day I got a bad charley horse .
[ترجمه Figure] بعد یه روز کار کردن تو باغ بد جوری دچار کوفتگی شدم.
|
[ترجمه گوگل]بعد از یک روز کار در باغ، یک اسب چارلی بد به دست آوردم [ترجمه ترگمان]بعد از اینکه کل روز رو توی باغ کار کردم یه charley بد گرفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• (american slang) sudden painful cramp or muscle contraction in the arm or leg