certifiable

/ˌsɜːrtɪˈfaɪəbl̩//ˌsɜːtɪˈfaɪəbl̩/

معنی: قابل تصدیق، قابل تایید
معانی دیگر: دیوانه وار، جنون آمیز، تصدیق پذیر، گواهی پذیر، محقق شدنی، تاییدپذیر

جمله های نمونه

1. a certifiable urge to torture
میل جنون آمیز به زجر دادن

2. If you ask me, that man is certifiable.
[ترجمه علی جادری] اگه از من بپرسید , اون مرد قابل اعتماده .
|
[ترجمه گوگل]اگر از من بپرسید، آن مرد قابل تایید است
[ترجمه ترگمان]اگر از من بپرسید این مرد قابل certifiable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Simon's washing his car again - that man's certifiable!
[ترجمه گوگل]سایمون دوباره ماشینش را می‌شوید - آن مرد قابل تأیید است!
[ترجمه ترگمان]سایمون دوباره اتومبیل خود را می شست - آن مرد قابل تایید نیست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He would undoubtedly consider her certifiable.
[ترجمه گوگل]او بدون شک او را قابل تایید می داند
[ترجمه ترگمان]بدون شک او را مورد تایید قرار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As a singer, Mr Jackson is a certifiable megastar.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک خواننده، آقای جکسون یک ستاره بزرگ معتبر است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک خواننده، آقای جکسون یک certifiable megastar است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was from ridiculous to totally certifiable madness.
[ترجمه گوگل]از جنون مضحک تا کاملاً قابل تأیید بود
[ترجمه ترگمان]این دیوانگی محض بود و کاملا تائید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "The Silence of the Lambs" was a certifiable hit.
[ترجمه گوگل]"سکوت بره ها" موفقیت قابل تاییدی بود
[ترجمه ترگمان]\" سکوت لمب ها یک ضربه محکم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The guy's a certifiable megastar.
[ترجمه گوگل]این پسر یک ستاره بزرگ است
[ترجمه ترگمان]این یارو یه megastar قابل هک - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even a certifiable Moon rock that makes its own way to the Earth will be called a meteorite.
[ترجمه گوگل]حتی یک سنگ ماه قابل تایید که راه خود را به زمین باز کند، شهاب سنگ نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]حتی یک صخره ماه certifiable که مسیر خود را به زمین تبدیل می کند، یک شهاب سنگ نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Not normal, but not certifiable.
[ترجمه گوگل]طبیعی نیست، اما قابل تایید نیست
[ترجمه ترگمان]طبیعی نبود، اما قابل تایید نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Are North Koreans nuts? Is their leader a certifiable wacko?
[ترجمه گوگل]آیا مردم کره شمالی آجیل هستند؟ آیا رهبر آنها یک واکو قابل تأیید است؟
[ترجمه ترگمان]اهل کره شمالی هستند؟ آیا رهبر آن ها a wacko است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Advertisement is by certifiable advertisement advocate, the in any way pays, the is not personnel sex statement that to its idea, commodity or service institute make and promotion.
[ترجمه گوگل]تبلیغات توسط وکیل تبلیغاتی قابل تایید است، به هر نحوی که می پردازد، بیانیه جنسی پرسنل نیست که به ایده، کالا یا موسسه خدماتی آن را ایجاد و تبلیغ کند
[ترجمه ترگمان]اعلان توسط یک تبلیغ تبلیغ تبلیغ می شود، به هر حال، آگهی رابطه جنسی پرسنلی نیست که به ایده، کالا و یا موسسه خدمات می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All his published designs are technically certifiable by the FAA, and can be implemented in airplanes already in use.
[ترجمه گوگل]تمام طرح‌های منتشر شده او از نظر فنی توسط FAA تأیید شده‌اند و می‌توانند در هواپیماهایی که از قبل استفاده می‌شوند پیاده‌سازی شوند
[ترجمه ترگمان]تمام طراحی های منتشر شده او از نظر فنی توسط اداره هوانوردی فدرال رزرو شده است و می تواند در هواپیماهایی که از قبل مورد استفاده قرار می گیرند، اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. SADS should be a certifiable cause of death, which should prompt automatic screening of other family members, they contend.
[ترجمه گوگل]به گفته آنها، SADS باید یک علت قابل تایید مرگ باشد، که باید غربالگری خودکار سایر اعضای خانواده را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]آن ها مدعی هستند که sads باید علت اصلی مرگ باشد که باید کنترل اتوماتیک سایر اعضای خانواده را بر عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Those were a medically certifiable illness or a death in the student's immediate family.
[ترجمه گوگل]اینها یک بیماری قابل تایید پزشکی یا مرگ در خانواده نزدیک دانش آموز بود
[ترجمه ترگمان]آن ها یک بیماری از لحاظ پزشکی یا مرگ در خانواده فوری دانش آموزان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل تصدیق (صفت)
admissible, certifiable

قابل تایید (صفت)
certifiable

انگلیسی به انگلیسی

• able to be guaranteed; able to be authorized; confirmable; insane, legally able to be committed to an insane asylum
someone who is certifiable can be declared insane.

پیشنهاد کاربران

دیوانه، جانی کسی که معلوم الحال بودنش تو دادگاه اثبات شده ست
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : certify / certificate
✅️ اسم ( noun ) : cert / certificate / certification / certainty / certitude
✅️ صفت ( adjective ) : certain / certifiable / certificated / certified
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ قید ( adverb ) : certain / certainly / certifiably

دیوانه

بپرس