celestial sphere


کره ی خیالی (که مرکز آن خود شخص است و حدود آن بی نهایت و بر روی آن تمام ستارگان و غیره نقش شده اند)، کره ی سماوی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the infinitely large, imaginary sphere around the earth in which the stars, planets, and other celestial objects seem to be located.

جمله های نمونه

1. A point on the celestial sphere directly below the observer, diametrically opposite the zenith.
[ترجمه گوگل]نقطه ای در کره سماوی که دقیقاً در زیر ناظر قرار دارد و کاملاً مخالف نقطه اوج است
[ترجمه ترگمان]یک نقطه روی کره آسمانی، درست زیر ناظر، کام لا مخالف سمت الراس قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The spell summons a pair of hounsfrom the Celestial Sphere.
[ترجمه گوگل]این طلسم یک جفت هاون را از کره آسمانی احضار می کند
[ترجمه ترگمان]این افسون یک جفت کفش زیر زمینی نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Its intersection with the celestial sphere will be a great circle -- the ecliptic.
[ترجمه گوگل]تقاطع آن با کره سماوی یک دایره بزرگ خواهد بود - دایره البروج
[ترجمه ترگمان]تقاطع آن با کره آسمانی یک دایره بزرگ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Astronomers have divided the celestial sphere into a total of 88 regions.
[ترجمه گوگل]ستاره شناسان کره آسمانی را در مجموع به 88 منطقه تقسیم کرده اند
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسان کره را به مجموعا ۸۸ منطقه تقسیم کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Either half of the celestial sphere as divided by the ecliptic, the celestial equator, or the horizon.
[ترجمه گوگل]نصف کره سماوی که بر دایره البروج، استوای سماوی یا افق تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]یا نیمی از کره آسمانی به صورت تقسیم شده، خط استوا، خط استوا، یا افق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Astronomy A point on the celestial sphere directly below the observer diametrically opposite the zenith.
[ترجمه گوگل]نجوم نقطه ای در کره سماوی که دقیقاً در زیر ناظر کاملاً مخالف نقطه اوج قرار دارد
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسی به طور مستقیم در زیر ناظر در نقطه مقابل نقطه اوج قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Either of two points on the celestial sphere at which the ecliptic intersects the celestial equator.
[ترجمه گوگل]یکی از دو نقطه در کره سماوی که در آن دایره البروج استوای سماوی را قطع می کند
[ترجمه ترگمان]دو نقطه بر روی کره آسمانی که the در آن خط استوا را قطع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No one wanted to pay for music; the general feeling was that it should flow free from the celestial spheres.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی خواست برای موسیقی پول بپردازد احساس عمومی این بود که باید از کرات آسمانی آزاد شود
[ترجمه ترگمان]هیچ کس مایل به پرداخت موسیقی نبود؛ احساس عمومی این بود که باید از افلاک آسمانی رهایی یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It lacks the qualities associated with the perfection of the celestial sphere: circular motion, elemental purity, immutability.
[ترجمه گوگل]فاقد ویژگی های مرتبط با کمال کره آسمانی است: حرکت دایره ای، خلوص عنصری، تغییر ناپذیری
[ترجمه ترگمان]آن فاقد ویژگی های مرتبط با کمال کره آسمانی است: حرکت دایره ای، خلوص عنصری، immutability
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now global dimensions could be set, with authority, by the celestial spheres.
[ترجمه گوگل]اکنون می توان ابعاد جهانی را با اقتدار توسط کرات آسمانی تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]اکنون ابعاد جهانی را می توان با قدرت، به وسیله کره های آسمانی تنظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Devala is a personification of music and lesser god of the Celestial Sphere.
[ترجمه گوگل]Devala تجسم موسیقی و خدای کوچکتر کره آسمانی است
[ترجمه ترگمان]The مظهر موسیقی و خدای lesser کره آسمانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Arc second ( arcsec ) is the unit of length in the celestial sphere.
[ترجمه گوگل]قوس دوم (arcsec) واحد طول در کره سماوی است
[ترجمه ترگمان]تیر دوم (arcsec)واحد طول در کره سماوی (Arc)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This spell summons a Devata, a lesser divinity of the Celestial Sphere.
[ترجمه گوگل]این طلسم یک Devata را احضار می کند، یک الوهیت کوچکتر از کره آسمانی
[ترجمه ترگمان]این طلسم، Devata را فرا می خواند، و الوهیت کمتری از کره آسمانی را فرا می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The caster calls down a manifestation of heavenly power from the Celestial Sphere.
[ترجمه گوگل]کاستور جلوه ای از قدرت آسمانی را از کره آسمانی فرا می خواند
[ترجمه ترگمان]The نماد قدرت آسمانی کره آسمانی را فرا می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] کره سماوی
[زمین شناسی] کره کیهانی یا کره سماوی یک کره خیالی با شعاع بی نهایت، که به دور یک مرکز خیالی تعریف می شود (معمولاً مرکز کره زمین) که در بالای سطح درونی آن تمام اجرام سماوی (به جز کره زمین) در امتداد شعاع هایی که از درونشان می گذرد، بیرون زده به نظر می رسند. گنبد ظاهری آسمان مرئی، نصف کره کیهانی یا سماوی را تشکیل می دهد. از آنجایی که شعاع کره زمین در مقایسه با فواصل بیشتر اجرام فلکی ناچیز می باشد، مرکز کره کیهانی برای اکثر منظورهای تحقیقاتی، بطور منطبق بر نقطه مشاهده بر روی سطح کره زمین در نظر گرفته می شود.
[ریاضیات] کره ی سماوی

پیشنهاد کاربران

بپرس