cast on


(در بافتن پیراهن پشمی و غیره) اولین ردیف بافتنی را بافتن

جمله های نمونه

1. Cast on seventy-six stitches and work two inches of plain stitch.
[ترجمه گوگل]هفتاد و شش بخیه بزنید و دو اینچ دوخت ساده بزنید
[ترجمه ترگمان]هفتاد و شش تا بخیه بزن و دوتا بخیه معمولی کار کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Doubts were cast on the veracity of her alibi after three people claimed to have seen her at the scene of the robbery.
[ترجمه امیرحسین شهباز] بعد از اینکه سه نفر به دیدن او در صحنه دزدی اذعان کردند ، شک و تردید درباره صحت مدارک ( alibi مدارکی هست که متهم برای اثبات عدم حضور در صحنه جرم ارائه میدهد ) او ایجاد شد.
|
[ترجمه گوگل]پس از آن که سه نفر ادعا کردند که او را در صحنه سرقت دیده اند، شک و تردیدهایی در صحت و سقم او ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]تردید و تردید بعد از سه نفر ادعا کردند که او را در صحنه دزدی دیده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cast on and knit 10 rows.
[ترجمه پانته آ ساریخانی] ( بافتنی ) را سربنداز ید و ده رج ببافید - به معنى سرانداختن بافتنی
|
[ترجمه پانته‌آ ساریخانی] سرانداختن دانه ی بافتنی
|
[ترجمه گوگل]ریخته و 10 رج ببافید
[ترجمه ترگمان]ریخته گری شده و ۱۰ سطر درهم گره خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Doubt will be cast on the validity and justifiability of the principle of induction.
[ترجمه گوگل]در صحت و موجه بودن اصل استقرا تردید خواهد شد
[ترجمه ترگمان]شک و تردید در اعتبار و مشروعیت اصول القا در نظر گرفته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some doubt has been cast on the legality of all or some of those methods in certain circumstances.
[ترجمه گوگل]برخی از تردیدها در قانونی بودن همه یا برخی از آن روش ها در شرایط خاص ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]برخی تردید در مورد قانونی بودن همه یا برخی از این روش ها در شرایط خاص وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Again cast on in full needle rib then transfer the stitches according to the diagram.
[ترجمه گوگل]مجدداً با دنده کامل سوزن بزنید سپس بخیه ها را طبق نمودار منتقل کنید
[ترجمه ترگمان]باز هم با دنده به طور کامل روی دنده قرار دهید و سپس stitches را با توجه به نمودار انتقال دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cast on, transfer edge stitches and knit a few rows.
[ترجمه گوگل]ببندید، بخیه های لبه را انتقال دهید و چند رج ببافید
[ترجمه ترگمان]خطوط را روشن کنید، حلقه های لبه انتقال دهید و چند سطر را به هم بافتن کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cast on over this number, in waste yarn and knit about 10 rows.
[ترجمه گوگل]روی این تعداد نخ ریخته و حدود 10 رج ببافید
[ترجمه ترگمان]روی این عدد، در نخ هدر رفته و در حدود ۱۰ ردیف بسته بندی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cast on for 1x1 or 2x1 rib at T1/ so the selvedge is not too tight.
[ترجمه گوگل]دنده 1x1 یا 2x1 را در T1/ بپوشانید تا لبه خیلی سفت نباشد
[ترجمه ترگمان]برای ۱ x۱ یا ۲ x۱ در T۱ \/ بنابراین the خیلی تنگ نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Doubts have been cast on this interpretation, but insufficient evidence is available to reassess it in terms of the more typical two-phase sequence.
[ترجمه گوگل]در مورد این تفسیر تردید وجود دارد، اما شواهد کافی برای ارزیابی مجدد آن از نظر توالی دو فازی معمولی در دسترس نیست
[ترجمه ترگمان]شک و تردیدهایی در این تفسیر وجود دارد، اما شواهد کافی برای ارزیابی مجدد آن از نظر توالی دو فازی معمولی موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cast on using the weaving brushes or waste yarn, then change to main yarn.
[ترجمه گوگل]با استفاده از برس های بافندگی یا نخ ضایعات، آن را به نخ اصلی تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از برس بافندگی و یا نخ هدر رفته، سپس به نخ اصلی تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With the needle changed, she cast on, went into pattern and had perfect knitting!
[ترجمه گوگل]با تغییر سوزن، او ریخته شد، به الگو رفت و بافتنی عالی داشت!
[ترجمه ترگمان]سوزن را عوض کرد و ادامه داد: سوزن را عوض کرد و به طرح بافتن سرگرم شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cast on in full needle rib, using cast on two and a three-ply or similar weight yarn.
[ترجمه گوگل]با استفاده از نخ دولایه و سه لایه یا وزن مشابه، با دنده سوزنی کامل ریخته گری کنید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قالب ریزی روی دو و یک نخ وزنی مشابه، با دنده کامل به آن ها نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Push up 60 needles on both beds and cast on over all needles.
[ترجمه گوگل]60 سوزن را روی هر دو تخت فشار دهید و روی همه سوزن ها بیندازید
[ترجمه ترگمان]۶۰ سوزن را روی هر دو تخت خواب فشار دهید و روی تمام سوزن ها اعمال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I saw the long shadows my eyelashes cast on my cheek.
[ترجمه امیرحسین شهباز] من سایه های بلندی را دیدم که مژه هام روی گونه ام ایجاد کرده بود
|
[ترجمه گوگل]سایه های بلندی که مژه هایم روی گونه ام انداخته بودند را دیدم
[ترجمه ترگمان]سایه های بلند را دیدم که مژه های من روی گونه من نقش بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

نخستین رج بافتنی را بافتن
So now let’s cast on
به معنی ایجاد شدن ، شکل گرفتن

بپرس