1. Our people's liberation army is now in the cantonment.
[ترجمه گوگل]ارتش آزادیبخش مردمی ما اکنون در کانتون است
[ترجمه ترگمان]ارتش آزادی بخش مردم ما اکنون در اردوگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We have kept our fighters in the cantonment for the last five months.
[ترجمه گوگل]ما مبارزان خود را در پنج ماه گذشته در کانتون نگه داشته ایم
[ترجمه ترگمان]ما در پنج ماه گذشته مبارزان خود را در اردوگاه نگه داشته ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The optimizing of cantonment guarantees strategies in combined operations is the premise to improve the cantonment guarantees effectiveness and benefits.
[ترجمه گوگل]بهینهسازی استراتژیهای تضمینهای کانتون در عملیات ترکیبی، پیشفرض برای بهبود اثربخشی و منافع کانتون است
[ترجمه ترگمان]بهینه سازی استراتژی تضمین ناحیه در عملیات های ترکیبی، فرضی برای بهبود ناحیه اردوگاهی است که اثربخشی و مزایا را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Those paratroopers are sitting in the cantonment film theater to see a movie.
[ترجمه گوگل]آن چتربازان در سالن فیلم کانتون نشسته اند تا فیلم ببینند
[ترجمه ترگمان]آن چتربازان در تئاتر فیلم اردوگاه برای دیدن یک فیلم نشسته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In more peaceful times he had assisted many of the ladies of the cantonment in childbirth.
[ترجمه گوگل]در زمانهای آرامتر، او به بسیاری از خانمهای کانتون در زایمان کمک کرده بود
[ترجمه ترگمان]او در زمان more به بسیاری از خانم های ناحیه اردوگاهی در حین زایمان کمک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All the large cities had at least two stations, the town and the cantonment.
[ترجمه گوگل]همه شهرهای بزرگ حداقل دو ایستگاه داشتند، شهرک و کانتون
[ترجمه ترگمان]همه شهرهای بزرگ حداقل دو ایستگاه، شهر و اردوگاه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Upon their arrest Ershad and his wife were moved from the Army cantonment and confined to a diplomatic compound.
[ترجمه گوگل]پس از دستگیری، ارشاد و همسرش از کانتون ارتش منتقل و در یک مجتمع دیپلماتیک محبوس شدند
[ترجمه ترگمان]Ershad و همسرش پس از دستگیری از اردوگاه ارتش منتقل شدند و به یک مجتمع دیپلماتیک محدود شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And now, the very worst: we learn that bin Laden had been living for at least six years in Abbottabad, a city that is virtually a military cantonment.
[ترجمه گوگل]و اکنون، بسیار بدتر: می دانیم که بن لادن حداقل شش سال در ابوت آباد زندگی می کرده است، شهری که عملاً یک کانتون نظامی است
[ترجمه ترگمان]و اکنون، بدترین چیز: ما یاد می گیریم که بن لادن حداقل شش سال در ابوت آباد زندگی می کرده است، شهری که عملا یک اردوگاه نظامی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The recording was made on March 1 during an emotional meeting at the cantonment.
[ترجمه گوگل]ضبط در 1 مارس در یک جلسه احساسی در کانتون انجام شد
[ترجمه ترگمان]این ضبط در روز ۱ مارس در طی یک جلسه احساسی در اردوگاه ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The recording was made on March 1 during an emotional meeting at the Dhaka cantonment.
[ترجمه گوگل]این ضبط در اول مارس در یک نشست احساسی در کانتون داکا انجام شد
[ترجمه ترگمان]این ضبط در روز ۱ مارس در طی یک جلسه احساسی در ناحیه اردوگاهی داکا برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Locals point out several villas in the city's leafy colonial cantonment that are occupied by mysterious Chinese businessmen.
[ترجمه گوگل]مردم محلی به چندین ویلا در کانتون استعماری سرسبز شهر اشاره می کنند که توسط تاجران مرموز چینی اشغال شده است
[ترجمه ترگمان]افراد محلی چندین ویلا را در منطقه مستعمراتی leafy شهر که توسط تجار مرموز چینی اشغال شده اند، نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They are making our thousands of warriors of the PLA go hungry in the cantonment.
[ترجمه گوگل]آنها باعث می شوند هزاران رزمنده ما در ارتش آزاد در کانتون گرسنه بمانند
[ترجمه ترگمان]آن ها هزاران جنگجوی ما را در حال گرسنه شدن در اردوگاه می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید