[ترجمه مهدی ح ک ] چاره ای جز رد کردن این درخواست گستاخانه ندارم.
|
[ترجمه گوگل] من نمی توانم چنین درخواست بی ادبانه ای را رد نکنم [ترجمه ترگمان] من نمی توانم این درخواست گستاخانه را رد کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. He cannot but move to another street, because his building has to be pulled down soon.
[ترجمه گوگل]او نمی تواند به خیابان دیگری نقل مکان کند، زیرا ساختمان او باید به زودی خراب شود [ترجمه ترگمان]او نمی تواند به خیابان دیگری برود، چون ساختمان او باید به زودی به پایین کشیده شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. One cannot but admire her determination.
[ترجمه گوگل]نمی توان عزم او را تحسین کرد [ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند از تصمیم او تمجید کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. If we persevere, we cannot but succeed.
[ترجمه مریم جابر] اگر تلاش کنیم حتما موفق می شویم.
|
[ترجمه گوگل]اگر پشتکار داشته باشیم، نمی توانیم موفق شویم [ترجمه ترگمان]اگر استقامت داشته باشیم، نمی توانیم موفق شویم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I cannot but conjure up the memories of the good old days.
[ترجمه گوگل]نمی توانم خاطرات روزهای خوب گذشته را تداعی نکنم [ترجمه ترگمان]خاطره روزه ای خوش قدیم را نمی توانم به یاد بیاورم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. One's true feelings cannot but come through in what one says and does.
[ترجمه گوگل]احساسات واقعی یک فرد نمی تواند در آنچه می گوید و انجام می دهد، از بین برود [ترجمه ترگمان]احساسات واقعی یک فرد نمی تواند به آنچه می گوید و انجام می دهد، وارد شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. One cannot but be struck by the enthusiasm of the representatives present.
[ترجمه گوگل]نمی توان از شور و شوق نمایندگان حاضر متاثر نشد [ترجمه ترگمان]نمی توان از شور و شوق نمایندگان حاضر متعجب شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If we are attacked with violence, we cannot but respond with violence.
[ترجمه گوگل]اگر با خشونت به ما حمله شود، نمیتوانیم با خشونت پاسخ دهیم [ترجمه ترگمان]اگر با خشونت مورد حمله قرار بگیریم، نمی توانیم به خشونت پاسخ دهیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We cannot but laugh.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم بخندیم [ترجمه ترگمان]نمی توانیم بخندیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You cannot but know that we live in a period of chastisement and ruin.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید ندانید که ما در دوره عذاب و تباهی زندگی می کنیم [ترجمه ترگمان]شما نمی توانید بدانید که ما در دوره مجازات و نابودی زندگی می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You cannot but be in the right place the right time.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید در زمان مناسب در مکان مناسب نباشید [ترجمه ترگمان]شما نمی توانید زمان درست را در جای مناسبی باشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I cannot but wipe away my tears and change the tune of my song.
[ترجمه گوگل]نمی توانم اشک هایم را پاک کنم و آهنگ آهنگم را عوض کنم [ترجمه ترگمان]نمی توانم اشک هایم را پاک کنم و آهنگ of را عوض کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Sometimes, we cannot but feel that those who show defiance of law may become a future trend-setter.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، نمیتوانیم احساس کنیم کسانی که از قانون سرپیچی میکنند، ممکن است به یک روند ساز در آینده تبدیل شوند [ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، ما نمی توانیم احساس کنیم که کسانی که از قانون سرپیچی می کنند ممکن است به صورت یک روند در آینده تبدیل شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The dictatorship of the proletariat cannot but be highly coercive.
[ترجمه گوگل]دیکتاتوری پرولتاریا نمی تواند بسیار قهری نباشد [ترجمه ترگمان]دیکتاتوری پرولتاریا را نمی توان به شدت اجباری کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. If there are, consumers cannot but buy dear, and it will be even harder for people in the lower income bracket to make ends meet.
[ترجمه گوگل]اگر وجود داشته باشد، مصرفکنندگان نمیتوانند با قیمتهای گرانقیمت خرید نکنند، و برای افرادی که در گروه درآمد پایینتر قرار دارند، سختتر خواهد بود [ترجمه ترگمان]اگر وجود داشته باشد، مصرف کنندگان نمی توانند خرید کنند، اما برای افراد در طبقه پایین با درآمد پایین دشوارتر خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
پیشنهاد کاربران
cannot but, could not but, cannot help but She could not but congratulate him. او نمی توانست به او تبریک نگوید. او چاره ای جز تبریگ گفتن به او نداشت.