caducity

/kəˈduːsɪtiː//kəˈdjuːsɪtɪ/

معنی: کهولت، ضعف پیری، ضعف دوران کهولت، زود گذری
معانی دیگر: ناپایداری، فساد پذیری، از دست دادن اثر به واسطه ی گذشت زمان (مثلا در مورد برخی داروها)، قابل زوال

جمله های نمونه

1. Maybe IGF-I supplement can stave off amyotrophy and caducity.
[ترجمه گوگل]شاید مکمل IGF-I بتواند آمیوتروفی و ​​پوسیدگی را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]شاید IGF - من بتوانم amyotrophy و caducity را دفع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Water eutrophication is a kind of caducity.
[ترجمه گوگل]اوتروفیکاسیون آب نوعی کادوسیته است
[ترجمه ترگمان]eutrophication آب، نوعی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion The growth, development and caducity of bone varietied regularly, there were close correlation between incidence of osteoporosis and physiological age.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری رشد، نمو و کادوسیته استخوان‌ها به طور منظم وجود داشت، بین بروز پوکی استخوان و سن فیزیولوژیکی همبستگی نزدیکی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری رشد، توسعه و caducity استخوان استخوان به طور منظم، همبستگی نزدیک بین بروز پوکی استخوان و عصر فیزیولوژیکی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The caducity diagnosis for human skin is very important because human skin is the outer tissue and the largest organ of human body.
[ترجمه گوگل]تشخیص پوسیدگی برای پوست انسان بسیار مهم است زیرا پوست انسان بافت بیرونی و بزرگترین اندام بدن انسان است
[ترجمه ترگمان]تشخیص caducity برای پوست انسان بسیار مهم است زیرا پوست انسان بافت بیرونی و بزرگ ترین عضو بدن انسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I thank living during caducity ,it brought me process .
[ترجمه گوگل]من از زندگی در دوران شایستگی تشکر می کنم، این روند را برای من به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]من از زندگی در دوران caducity، که به من روند را به ارمغان آورد، تشکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The fitting gas combination can delay the fruit caducity, control fruit browning and prolong fresh-storage period.
[ترجمه گوگل]ترکیب گاز مناسب می تواند باعث به تاخیر انداختن کادوسیت میوه، کنترل قهوه ای شدن میوه و طولانی شدن دوره نگهداری تازه شود
[ترجمه ترگمان]ترکیب گاز مناسب می تواند the میوه را به تاخیر بیندازد، میوه را کنترل کند و دوره نگهداری جدید را طولانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In fact, the major cause of human caducity is the achievement of a number of free radicals in the body.
[ترجمه گوگل]در واقع، علت اصلی خلط انسان، دستیابی به تعدادی رادیکال آزاد در بدن است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت عامل اصلی of انسانی دستاورد تعدادی از رادیکال های آزاد در بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nike Chinned Music Max Ltd Shoes are virgin productions that are pushed out in these caducity.
[ترجمه گوگل]کفش‌های Nike Chinned Music Max Ltd محصولاتی بکر هستند که در این حیطه بیرون رانده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]شرکت Nike chinned موسیقی Max تولیدات بکر هستند که در این caducity به بیرون رانده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The author lead a luxurious life at his childhood, however, he suffered a lot from pulmonary disease and migrations due to wars, which made him suffering from loneliness and caducity at his early age.
[ترجمه گوگل]این نویسنده در دوران کودکی زندگی مجللی را سپری می‌کرد، اما به دلیل جنگ‌ها، از بیماری‌های ریوی و مهاجرت‌های فراوان رنج می‌برد و همین امر او را در سنین پایین دچار تنهایی و کج خلقی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]نویسنده زندگی تجملاتی خود را در دوران کودکی خود هدایت می کند، با این حال او از بیماری ریوی و مهاجرت ناشی از جنگ ها رنج می برد، که باعث شد او از تنهایی و caducity در سنین کودکی رنج ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The antioxidant function of OPC contained in canary-creepers can protect the structure and tissues from the radical damage, thus delaying the caducity .
[ترجمه گوگل]عملکرد آنتی اکسیدانی OPC موجود در قناری خزنده می تواند از ساختار و بافت ها در برابر آسیب های رادیکال محافظت کند و در نتیجه باعث به تاخیر انداختن کادوسیت شود
[ترجمه ترگمان]عملکرد آنتی اکسیدان موجود در OPC موجود در قناری می تواند از ساختار و بافته ای از آسیب رادیکال محافظت کند و در نتیجه the را به تاخیر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Music Max Ltd Shoes are virgin productions that are pushed out in these caducity.
[ترجمه گوگل]کفش‌های Music Max Ltd محصولاتی بکر هستند که در این حیطه بیرون رانده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]موسیقی مکس با مسئولیت محدود، تولیدات بکر هستند که در این caducity به بیرون رانده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It can not only cure the disease, but also postpone caducity and strengthen the body.
[ترجمه گوگل]نه تنها می تواند بیماری را درمان کند، بلکه باعث به تعویق انداختن کادوسیت و تقویت بدن می شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری نه تنها می تواند این بیماری را درمان کند بلکه caducity را به تعویق بیندازد و بدن را تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The skin wrinkle measurement system is the portion of the diagnosis system for human skin caducity studied by the control and decision graduate school of WuHan University of Technology.
[ترجمه گوگل]سیستم اندازه‌گیری چین و چروک پوست، بخشی از سیستم تشخیصی برای پوسیدگی پوست انسان است که توسط دانشکده کنترل و تصمیم‌گیری دانشگاه فناوری ووهان مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]سیستم سنجش چین و چروک پوست بخشی از سیستم تشخیص برای پوست انسان است که توسط دانشکده کنترل و تصمیم گیری دانشگاه تکنولوژی WuHan مطالعه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is also a significant factor reflecting on body's caducity.
[ترجمه گوگل]همچنین عامل مهمی است که بر روی کادوسیت بدن منعکس می شود
[ترجمه ترگمان]این هم چنین عامل مهمی است که بر caducity بدن تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective: To observe the efficacy of Baoshen Decoction on the ultrastructure in caducity kidney of rats.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی اثر جوشانده بائوشن بر فراساختار کلیه کادوسیته موش صحرایی انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر Baoshen Decoction بر روی ultrastructure در کلیه موش های صحرایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کهولت (اسم)
senility, caducity, superannuation

ضعف پیری (اسم)
caducity, dotage

ضعف دوران کهولت (اسم)
caducity

زودگذری (اسم)
transience, caducity, transitivity, temporality

انگلیسی به انگلیسی

• frailty, infirmity, senility

پیشنهاد کاربران

بپرس