corridor

/ˈkɔːrədər//ˈkɒrɪdɔː/

معنی: راهرو، دالان، دهلیز، راه سرپوشیده
معانی دیگر: کریدور، سرسرا، (باریکه ی زمین یا راه از میان کشور خارجی یا ناحیه) نواره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hall or passageway between two rows of rooms or compartments.
مترادف: hall, hallway, passageway
مشابه: aisle, gallery, passage

- Our hotel room was at the end of a long corridor.
[ترجمه گوگل] اتاق هتل ما در انتهای راهروی طولانی بود
[ترجمه ترگمان] اتاق هتل ما در انتهای یک راهرو طولانی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a passageway, as from an inland country through a neighboring country to the sea.
مترادف: passageway
مشابه: defile, isthmus, passage

- This region serves as a corridor for the pipelines.
[ترجمه گوگل] این منطقه به عنوان یک راهرو برای خطوط لوله عمل می کند
[ترجمه ترگمان] این منطقه به عنوان یک کوریدور برای خطوط لوله عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a predetermined route of passage for aircraft.
مترادف: air lane, airway
مشابه: lane, route

- The flew the corridor over the Hudson River.
[ترجمه گوگل] راهرو بر فراز رودخانه هادسون پرواز کرد
[ترجمه ترگمان] راهرو را به طرف رودخانه هادسون برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a long corridor connected the front cabins of the ship with the dining hall
راهرو درازی اتاق های جلو کشتی را به تالار ناهارخوری وصل می کرد.

2. the danzig corridor
دالان دانزیک

3. she came running pitapat down the corridor in her bare feet
او با پای برهنه تاپ تاپ در راهرو می دوید.

4. the restroom is on the other side of the corridor
دستشویی آن سوی راهرو است.

5. The room opens into a corridor.
[ترجمه Hamid] اتاق به سمت یک راهرو باز می شود
|
[ترجمه گوگل]اتاق به یک راهرو باز می شود
[ترجمه ترگمان]اتاق به راهرو باز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I have been banished to a distant corridor.
[ترجمه گوگل]من به راهروی دوری تبعید شده ام
[ترجمه ترگمان]من به یک راهروی دور تبعید شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We all stood around in the corridor waiting.
[ترجمه گوگل]همه در راهرو منتظر ایستاده بودیم
[ترجمه ترگمان]همه ما در راهرو منتظر بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He walked down the long corridor.
[ترجمه صادق] در/در امتداد راهرو طویل راه می رفت
|
[ترجمه گوگل]راهروی طولانی را طی کرد
[ترجمه ترگمان]از راهروی طویل پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He nobbled her in the corridor to sign the invoice.
[ترجمه گوگل]او در راهرو به او اشاره کرد تا فاکتور را امضا کند
[ترجمه ترگمان]او را در راهرو به صدا در آورد و آن را امضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Go down the corridor, to the second room on the right.
[ترجمه گوگل]از راهرو پایین بروید، به اتاق دوم سمت راست بروید
[ترجمه ترگمان]از راهرو پایین برو، به اتاق دوم، سمت راست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. UN troops will secure the land corridor so that food supplies can reach the trapped civilians.
[ترجمه گوگل]نیروهای سازمان ملل، کریدور زمینی را ایمن خواهند کرد تا مواد غذایی بتواند به غیرنظامیان گرفتار برسد
[ترجمه ترگمان]نیروهای سازمان ملل، کریدور زمینی را تامین خواهند کرد تا منابع غذایی بتوانند به غیرنظامیان به دام افتاده در این کشور دسترسی پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He crept stealthily along the corridor.
[ترجمه گوگل]او یواشکی در امتداد راهرو خزید
[ترجمه ترگمان]بی سر و صدا از راهرو گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I waited for her in the corridor, while she went in to see the doctor.
[ترجمه گوگل]من در راهرو منتظر او بودم، در حالی که او برای دیدن دکتر رفت
[ترجمه ترگمان]در راهرو منتظر او ماندم و او رفت تا دکتر را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you see litter in the corridor, pick it up.
[ترجمه گوگل]اگر در راهرو زباله دیدید، آن را بردارید
[ترجمه ترگمان] اگه تو راهرو آشغال دیدی، برش دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She ran out into the corridor.
[ترجمه گوگل]او به سمت راهرو دوید
[ترجمه ترگمان]به راهرو دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Go down the corridor and he is there.
[ترجمه گوگل]از راهرو برو پایین او آنجاست
[ترجمه ترگمان]از راهرو پایین برو و او اونجاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. They heard voices coming from outside in the corridor.
[ترجمه گوگل]صدایی از بیرون در راهرو شنیدند
[ترجمه ترگمان]صدای صداهایی را شنیدند که از بیرون در راهرو شنیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راهرو (اسم)
runway, aisle, corridor, hall, doorway, passage, lobby, walk, vestibule, gallery, passageway, door, gangway

دالان (اسم)
corridor, hall, lobby, porch

دهلیز (اسم)
corridor, vestibule

راه سرپوشیده (اسم)
corridor

تخصصی

[عمران و معماری] راهرو - دالان
[زمین شناسی] راهرو، دالان

انگلیسی به انگلیسی

• hallway
a corridor is a long passage in a building or train.
a corridor is also a strip of land that connects one country to another or gives it a route to the sea through another country.

پیشنهاد کاربران

دِراز گُذَر
دِرازراه
دقیقا معنای ریشه ای ایتالیاییش همینه
Narrow routes: راههای باریک
Travel between the two countries is limited to one busy corridor
سفر بین دو کشور محدود به یک مسیر باریک شده است
The manager's office is at the end of the corridor
دفتر مدیریت در انتهای راهرو است
corridor
راهگُذَر ، راهنَوَرد ، راهپیما ، راه پیمود
گُذَشتار ، گُذَشتگاه ، گُذرگاه
کریدور
دالان
راه گذر
راهرو
گذرگاه
مسیر نسبتا طولانی و باریک که سقف هم داره مثلا پل هوایی که عابر می ره از اون
Ukraine accuses Russian of blocking humanitarian corridor
اکراین میگه که روسیه راه یا مسیر کمک های بشر دوستانه رو بسته است
The soil of the world in Putin's head
خاک عالم توی سر پوتین
corridor ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: دالان
تعریف: گستره‏ای بین دو پایانه که در آن مسائل حمل‏ونقل، مشخصه‏های هندسی، مسائل زیست‏محیطی و سایر مشخصات در نظر گرفته شده باشد
مسیر سراسری
راه های رو گذر یا زیر گذر در مکان های پر ترافیک و بین شهرهای شلوغ که به منظور کنترل بیشتر ترافیک ساخته میشوند
Corridor :دالان - راهرو ( خصوصا اگه طولانی باشه - مثل راهروی هتل ها )
راهرویی که سرپوشیده هست و با درهایی در اطراف همراه هست
مترادف هاش : Hallway - Aisle - hall - passageway
noun
[count]
1 : a long, narrow passage inside a building or train with doors that lead to rooms on each side
...
[مشاهده متن کامل]

She slowly walked down the long, dark corridor. [=hall, hallway]
They pushed me down the hospital corridor to the operating room.

corridor به راهرو در ساختمان های بزرگ یا قطار میگن
برای راهرو در خانه از hall استفاده میکنن
برای راهرویی که بدون دربهای متعدد هست و فقط از جایی به جای دیگه منتهی میشه از passage استفاده میکنن
مجرا
راهرو
دالان
راه باریک
تونل
مسیر
راه رو - مسیر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس