cornmeal

/ˈkɔːrnˌmil//ˈkɔːnmiːl/

معنی: ارد ذرت
معانی دیگر: بلغور ذرت، ذرت نیم کوفته، ارد گندم، غذای ذرت، ردگندم ,ردجودوسر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a coarse meal ground from corn.

جمله های نمونه

1.
بلغور ذرت

2. He crams his ducks with cornmeal every day.
[ترجمه گوگل]او هر روز اردک‌هایش را با آرد ذرت می‌پاشد
[ترجمه ترگمان]او هر روز اردک ها را با آرد ذرت می خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sprinkle on talcum powder, cornmeal or cornstarch; leave for two days; brush off.
[ترجمه گوگل]روی پودر تالک، آرد ذرت یا نشاسته ذرت بپاشید مرخصی دو روزه؛ مسواک زدن
[ترجمه ترگمان]پودر تا لک پودر، آرد ذرت، زغال آخته، برای دو روز اینجا را ترک کن، برس را بردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mix 1 cups cornmeal with 1 cup cold water and add mixture slowly to the boiling water, stirring constantly.
[ترجمه گوگل]1 فنجان آرد ذرت را با 1 فنجان آب سرد مخلوط کنید و مخلوط را به آرامی به آب در حال جوش اضافه کنید و مدام هم بزنید
[ترجمه ترگمان]۱ فنجان آب سرد با یک فنجان آب سرد مخلوط کنید و مخلوط را به آرامی به آب جوش بریزید و به طور مداوم تکان دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pour in the cornmeal by the handful in a thin stream very slowly, whisking constantly in one direction.
[ترجمه گوگل]آرد ذرت را در یک جریان نازک به آرامی در یک مشت بریزید و مدام در یک جهت هم بزنید
[ترجمه ترگمان]آن ها را به آهستگی در یک رودخانه کوچک بریزید و به طور مرتب در یک جهت حرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had a mill for cornmeal, and a shop near the Castle.
[ترجمه گوگل]او یک آسیاب آرد ذرت و یک مغازه در نزدیکی قلعه داشت
[ترجمه ترگمان]یک چوب بری برای آرد گندم و یک مغازه نزدیک قلعه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When all the cornmeal is added, begin stirring with a long-handled wooden spoon.
[ترجمه گوگل]وقتی تمام آرد ذرت اضافه شد، با یک قاشق چوبی دسته بلند شروع به هم زدن کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که همه the اضافه می شود، شروع به حرکت با یک قاشق چوبی با چوب بلند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sprinkle cornmeal on a 12-inch pizza pan and place dough on it.
[ترجمه گوگل]آرد ذرت را روی یک تابه 12 اینچی پیتزا بپاشید و خمیر را روی آن قرار دهید
[ترجمه ترگمان]cornmeal را روی یک ماهی تابه ۱۲ اینچی بریزید و خمیر را روی آن قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It transpired that Hush Puppies were cornmeal fritters, seasoned with eggs and beer, and very tasty.
[ترجمه گوگل]معلوم شد که Hush Puppies سرخ‌کننده‌های ذرت، چاشنی‌شده با تخم‌مرغ و آبجو، و بسیار خوشمزه هستند
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که توله سگ ها با نوعی شیرینی و خوراک گوشت و آبجو و خوش مزه پخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Into a bowl, sift together the cornmeal, flour, sugar, baking powder, and salt.
[ترجمه گوگل]در یک کاسه آرد ذرت، آرد، شکر، بکینگ پودر و نمک را با هم الک کنید
[ترجمه ترگمان]داخل یک کاسه و با کنار هم آرد، آرد، شکر، پودر نان و نمک را الک کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She uses a thick, crunchy cornmeal coating to protect the lean meat.
[ترجمه گوگل]او از یک پوشش ضخیم و ترد آرد ذرت برای محافظت از گوشت بدون چربی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]او از یک پوشش ضخیم و ضخیم ترد برای حفاظت از گوشت لاغر استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When all cornmeal has been added, reduce heat to moderately low.
[ترجمه گوگل]وقتی تمام آرد ذرت اضافه شد، حرارت را تا حد متوسط ​​کم کنید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که همه cornmeal اضافه شده، حرارت را به میزان نسبتا کم کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For the crust, stir the flour, cornmeal, sugar and baking powder together in a large mixing bowl.
[ترجمه گوگل]برای کراست، آرد، آرد ذرت، شکر و بکینگ پودر را با هم در یک کاسه بزرگ مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]برای پوسته، آرد، cornmeal، شکر و پودر را در یک کاسه بزرگ مخلوط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They bought this cornmeal 1000 much dollars.
[ترجمه گوگل]آنها این آرد ذرت را 1000 دلار خریدند
[ترجمه ترگمان]آن ها این cornmeal ۱۰۰۰ دلاری را خریدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارد ذرت (اسم)
cornmeal

انگلیسی به انگلیسی

• flour ground from corn; oatmeal (british)
flour made from ground corn

پیشنهاد کاربران

بپرس