coordinates

/ˌkoʊˈɔːdɪneɪts//ˌkəʊˈɔːdɪneɪts/

مختصات

جمله های نمونه

1.
مختصات،هماراها

2. ellipsoidal coordinates
مختصات هاگسان،مختصات بیضوی

3. geographic coordinates
مختصات جغرافیایی

4. toroidal coordinates
مختصات چنبره ای

5. lattitude and longitude are coordinates of any point on the earth's surface
طول و عرض جغرافیایی مکان هر محل را در سطح کره ی زمین مشخص می کند.

6. this part of the brain coordinates the muscles of the mouth
این ناحیه ی مغز عضلات دهان را هماهنگ می کند.

7. The town coordinates on this map are 69503
[ترجمه گوگل]مختصات شهر در این نقشه 69503 است
[ترجمه ترگمان]مختصات شهر روی این نقشه ۶۹۵۰۳ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bed linen coordinates with the bedroom curtains.
[ترجمه گوگل]ملحفه با پرده های اتاق خواب هماهنگ است
[ترجمه ترگمان]The تخت خواب با پرده های اتاق خواب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These coordinates should show you your position.
[ترجمه گوگل]این مختصات باید موقعیت شما را به شما نشان دهد
[ترجمه ترگمان] این مختصات باید موقعیت تو رو بهت نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Adelaida Parra coordinates seven literacy groups each week spending long hours travelling by bus between the distant shanty towns.
[ترجمه گوگل]آدلیدا پارا هر هفته هفت گروه سوادآموزی را هماهنگ می کند که ساعات طولانی را با اتوبوس بین شهرک های حلبی نشین دور سپری می کنند
[ترجمه ترگمان]آدلائید در هر هفته هفت گروه سواد آموزی را هماهنگ می کند و با اتوبوس بین شهره ای دور و اطراف سفر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The mathematical singularity arises because the set of coordinates imposed everywhere is best suited to regions of small curvature.
[ترجمه گوگل]تکینگی ریاضی به این دلیل به وجود می‌آید که مجموعه مختصاتی که در همه جا اعمال می‌شود برای مناطق با انحنای کوچک مناسب‌تر است
[ترجمه ترگمان]نقطه تکین ریاضی ناشی می شود زیرا مجموعه مختصات که در همه جا اعمال می شود برای مناطق انحنای کوچک مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And once he had the coordinates of danger, the space on either side should be safe.
[ترجمه گوگل]و هنگامی که او مختصات خطر را داشت، فضای دو طرف باید امن باشد
[ترجمه ترگمان]و زمانی که مختصات خطر را داشت، فضا در هر دو طرف باید در امان می بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Cartesian coordinates which result from this transformation describe a space which is tangential to the curved space at the point selected.
[ترجمه گوگل]مختصات دکارتی که از این تبدیل حاصل می شود، فضایی را توصیف می کند که بر فضای منحنی در نقطه انتخاب شده مماس است
[ترجمه ترگمان]مختصات دکارتی که از این تغییر ناشی می شود، فضایی را توصیف می کند که مماس با فضای منحنی در نقطه انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Have you seen our coordinates collection for spring?
[ترجمه گوگل]مجموعه مختصات ما را برای بهار دیده اید؟
[ترجمه ترگمان]کلکسیون مختصات ما رو برای بهار ندیدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These two numbers give us coordinates for points on a plane-the Argand plane.
[ترجمه گوگل]این دو عدد مختصاتی را برای نقاط یک صفحه - صفحه آرگند - به ما می دهند
[ترجمه ترگمان]این دو عدد به ما مختصات نقاط در یک صفحه را می دهند - صفحه Argand
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] مختصات
[برق و الکترونیک] مختصات
[ریاضیات] مختصات
[آمار] مختصات

پیشنهاد کاربران

بپرس