control panel

/kənˈtroʊlˈpænl̩//kənˈtrəʊlˈpænl̩/

تابلوی کنترل، صفحه کنترل

جمله های نمونه

1. Go to Control Panel and double-click on Sounds for a list of sounds.
[ترجمه گوگل]به کنترل پنل بروید و برای لیستی از صداها روی Sounds دوبار کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]به بخش کنترل بروید و بر روی صداها برای یک لیست از صداها دوبار کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The unusual control panel on the walls caught our attention.
[ترجمه گوگل]تابلوی کنترل غیرعادی روی دیوارها توجه ما را به خود جلب کرد
[ترجمه ترگمان]پانل کنترل غیر معمول روی دیوارها توجه ما را جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The control panel uses all the newest technology and is considered state-of-the-art.
[ترجمه گوگل]کنترل پنل از جدیدترین تکنولوژی استفاده می کند و به روزترین روز دنیا محسوب می شود
[ترجمه ترگمان]پنل کنترل از جدیدترین تکنولوژی استفاده می کند و به عنوان پیشرفته ترین تکنولوژی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A red light flashed on the control panel.
[ترجمه گوگل]یک چراغ قرمز روی صفحه کنترل چشمک زد
[ترجمه ترگمان]نور قرمز روی صفحه کنترل برق زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His feet were resting comfortably on the ship's control panel.
[ترجمه گوگل]پاهایش به راحتی روی صفحه کنترل کشتی قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]او به راحتی روی صفحه کنترل کشتی استراحت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Inside, the dashboard was more like an aircraft control panel.
[ترجمه گوگل]در داخل داشبورد بیشتر شبیه تابلوی کنترل هواپیما بود
[ترجمه ترگمان]در داخل، داشبورد بیشتر شبیه یک قسمت کنترل هواپیما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dials twitch in the control panel at the sound of it.
[ترجمه گوگل]با شنیدن صدای آن شماره‌ها در کنترل پنل تکان می‌خورند
[ترجمه ترگمان]در صفحه کنترل صدای آن به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That big control panel with all the handles and cranks.
[ترجمه گوگل]آن پنل کنترل بزرگ با تمام دسته ها و میل لنگ ها
[ترجمه ترگمان]آن پانل کنترل بزرگ با همه دسته ها و cranks
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He moved over to the door control panel, which now glowed red for locked.
[ترجمه گوگل]او به سمت کنترل پنل در رفت، که حالا برای قفل بودن قرمز می درخشید
[ترجمه ترگمان]او به سمت تابلوی کنترل در رفت، که حالا برای قفل شدن قرمز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All the graphics on the control panel are simple and easily seen, and all the controls have easy-to-understand precision markings.
[ترجمه گوگل]تمام گرافیک های روی کنترل پنل ساده و به راحتی دیده می شوند و همه کنترل ها دارای علائم دقیق قابل درک هستند
[ترجمه ترگمان]تمام گرافیکی که روی صفحه کنترل دارند ساده هستند و به راحتی دیده می شوند و تمام کنترل ها به راحتی علایم دقت را درک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This displays the fault digitally on the control panel.
[ترجمه گوگل]این خطا را به صورت دیجیتالی در کنترل پنل نمایش می دهد
[ترجمه ترگمان]این به صورت دیجیتالی در صفحه کنترل نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A pilot light on the tank's control panel conveniently lets you know when the iron is running out of steam.
[ترجمه گوگل]یک چراغ راهنما روی پنل کنترل مخزن به راحتی به شما اطلاع می دهد که بخار اتو تمام می شود
[ترجمه ترگمان]یک چراغ هدایت خلبان روی صفحه کنترل تانک به راحتی به شما اجازه می دهد که بدانید وقتی آهن از بخار خارج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Perhaps . . . She slid over to the control panel.
[ترجمه گوگل]شاید او به سمت کنترل پنل لغزید
[ترجمه ترگمان]شاید به صفحه کنترل رفته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These are linked up to a central control panel which monitors the entire system.
[ترجمه گوگل]اینها به یک پانل کنترل مرکزی متصل هستند که کل سیستم را نظارت می کند
[ترجمه ترگمان]این ها به یک پانل کنترل مرکزی متصل می شوند که کل سیستم را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] صفحه ی کنترل - برنامه ای که به شما امکان می دهد تا ویژگیهای مشخصی از محیط کامپیوتر خود، مانند صدای بلندگو، پیگیری ماوس، نرخ چشمک زنی مکان نما را تنظیم کنید . در واقع، این برنامه امکاناتی را برا شخصی سازی محیط کامپیوتر ارائه می دهد . برنامه ی control panel در کامپیوترهای مک اینتاش در منوی Apple یا Main progrun Group ویندوز وجود دارد. - تابلوی کنترل ؛ صفحه کنترل؛ قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترل های دستی است
[دندانپزشکی] درگاه تنظیمات،
[نساجی] تابلو کنترل
[ریاضیات] تابلوی فرمان، صفحه ی تنظیم مدار های کنترل، تابلوی کنترل

انگلیسی به انگلیسی

• panel where a user can change the system configurations, program in windows which allows a user to define configurations

پیشنهاد کاربران

control panel ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: فرمانگاه
تعریف: برنامه یا صفحه‏ای برای تغییر تنظیمات سامانۀ عامل یا رایانه
جعبه کنترل

بپرس