control experiment

/kənˈtroʊlɪkˈsperəmənt//kənˈtrəʊlɪkˈsperɪmənt/

آزمایش گواه، آزمایش شاهد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an experiment in which variables are controlled in order to make clear the effects of varying factors one at a time.

جمله های نمونه

1. This has not yet been measured by a properly controlled experiment.
[ترجمه گوگل]این هنوز توسط یک آزمایش کنترل شده به درستی اندازه گیری نشده است
[ترجمه ترگمان]این مساله هنوز با یک آزمایش به درستی کنترل شده اندازه گیری نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Two of the four specimens known to be infected with M tuberculosis were positive in the controlled experiment.
[ترجمه گوگل]دو نمونه از چهار نمونه شناخته شده آلوده به سل در آزمایش کنترل شده مثبت بودند
[ترجمه ترگمان]دو مورد از چهار نمونه شناخته شده مبتلا به سل در این آزمایش کنترل شده مثبت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The generality of conclusions from well controlled experiments can often be tested by comparative studies.
[ترجمه گوگل]کلیت نتایج حاصل از آزمایشات به خوبی کنترل شده را اغلب می توان با مطالعات مقایسه ای آزمایش کرد
[ترجمه ترگمان]تعمیم نتایج حاصل از آزمایش ها کنترل شده، اغلب می تواند با مطالعات تطبیقی مورد آزمایش قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. New research also stresses empirical work, using controlled experiments to see how people behave in real bargaining situations.
[ترجمه گوگل]تحقیقات جدید همچنین بر کار تجربی، با استفاده از آزمایش‌های کنترل‌شده برای مشاهده نحوه رفتار افراد در موقعیت‌های چانه‌زنی واقعی تأکید می‌کند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات جدید همچنین بر کار تجربی، با استفاده از آزمایش ها کنترل شده برای مشاهده نحوه رفتار مردم در شرایط مذاکره واقعی تاکید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Also, the vibration control experiment is conducted with 4-order LQG discrete control model on test bed of adaptive truss.
[ترجمه گوگل]همچنین آزمایش کنترل ارتعاش با مدل کنترل گسسته LQG 4 مرتبه بر روی بستر آزمایشی خرپا تطبیقی ​​انجام شد
[ترجمه ترگمان]همچنین آزمایش کنترل ارتعاش با مدل کنترل مجزای LQG LQG بر روی بس تر تست بسته تطبیقی انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now I will do the control experiment. Please watch carefully and write down the results.
[ترجمه گوگل]اکنون آزمایش کنترل را انجام خواهم داد لطفا با دقت تماشا کنید و نتایج را یادداشت کنید
[ترجمه ترگمان]اکنون من آزمایش کنترل را انجام خواهم داد لطفا به دقت نگاه کنید و نتایج را یادداشت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was showed by field investigation and control experiment that the root rot disease of Actinidia chinensis was more severe in orchards with old trees than those with young trees.
[ترجمه گوگل]با بررسی میدانی و آزمایش کنترل نشان داد که بیماری پوسیدگی ریشه Actinidia chinensis در باغ‌های دارای درختان مسن نسبت به باغ‌های دارای درختان جوان شدیدتر بود
[ترجمه ترگمان]تحقیقات می دانی و آزمایش کنترل نشان دادند که بیماری پوسیدگی ریشه of chinensis در باغ های میوه با درختان کهن سال more بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods Control experiment was made with titanium mesh and custom - designed titanium bracket on mandibular reconstruction.
[ترجمه گوگل]روش‌ها آزمایش کنترل با مش تیتانیوم و براکت تیتانیومی با طراحی سفارشی در بازسازی فک پایین انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها کنترل روش ها با مش titanium و bracket با طراحی سفارشی برای بازسازی mandibular ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Method Carrying out a control experiment on MCAI and the traditional instructing mode.
[ترجمه گوگل]روش انجام آزمایش کنترلی بر روی MCAI و حالت آموزش سنتی
[ترجمه ترگمان]روش انجام آزمایش کنترل بر روی mcai و مد آموزش سنتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The control experiment is an important domain of remote education.
[ترجمه گوگل]آزمایش کنترل یک حوزه مهم آموزش از راه دور است
[ترجمه ترگمان]آزمایش کنترل یک حوزه مهم از آموزش از راه دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Control experiment with general electrocardiograph, the result indicates the system meets the request of sickroom wardship and no misinformation alarm.
[ترجمه گوگل]آزمایش کنترل با الکتروکاردیوگراف عمومی، نتیجه نشان می‌دهد که سیستم به درخواست بخش مراقبت اتاق بیمار پاسخ می‌دهد و هشدار اطلاعات غلط وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه آزمایش کنترل با electrocardiograph عمومی، نتیجه نشان می دهد که سیستم درخواست حضانت بیمار و عدم هشدار نادرست را برآورده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. DESIGN:Randomly double blind and control experiment.
[ترجمه گوگل]طراحی: به طور تصادفی آزمایش دوسوکور و شاهد
[ترجمه ترگمان]طراحی: Randomly دو آزمایش کور و کنترل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The control method has already verified by humanoid robot teleoperation control experiment.
[ترجمه گوگل]روش کنترل قبلاً با آزمایش کنترل از راه دور ربات انسان نما تأیید شده است
[ترجمه ترگمان]این روش کنترل از قبل توسط آزمایش کنترل ربات انسان نما مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The dynamical performance of the tool holder is detected and analyzed by real-time control experiment. An advanced control method called repetitive control is presented in the thesis.
[ترجمه گوگل]عملکرد دینامیکی نگهدارنده ابزار با آزمایش کنترل بلادرنگ شناسایی و تجزیه و تحلیل می شود یک روش کنترل پیشرفته به نام کنترل تکراری در پایان نامه ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]عملکرد دینامیکی این ابزار به وسیله آزمایش کنترل بلادرنگ تشخیص داده و آنالیز می شود یک روش کنترل پیشرفته به نام کنترل تکراری در این پایان نامه ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The results of the antagonistic test in the lab and the control experiment in the fields show that the agricultural chemical carbendazim is able to inhibit this disease spreading effectively.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش آنتاگونیستی در آزمایشگاه و آزمایش کنترل در مزارع نشان می‌دهد که کاربندازیم شیمیایی کشاورزی می‌تواند به طور موثری از گسترش این بیماری جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمون antagonistic در آزمایشگاه و آزمایش کنترل در این زمینه ها نشان می دهد که carbendazim شیمیایی کشاورزی قادر به مهار این بیماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• experiment in which the variables are controlled so that the result of varying one factor at a time may be observed

پیشنهاد کاربران

بپرس