community policing
(انگلیسی) کارکردن ماموران پلیس فقط در یک محله (به منظور این که اهل محل آنها را خوب بشناسند)، (امریکا) کمک مردم به شهربانی (پاسداری به صورت گروههای گشتی و غیره)
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
community policing ( علوم نظامی )
واژه مصوب: همکاری پلیس و مردم
تعریف: تلاش مشترک پلیس و اجتماع برای شناسایی مشکلات ناشی از جرم و بی نظمی
واژه مصوب: همکاری پلیس و مردم
تعریف: تلاش مشترک پلیس و اجتماع برای شناسایی مشکلات ناشی از جرم و بی نظمی
پلیس اجتماعی:
سیستمی که در آن تعدادی پلیس فقط در یک محله از شهر کار میکنند به طوری که همه افراد محل آنها را میشناسند.
سیستمی که در آن تعدادی پلیس فقط در یک محله از شهر کار میکنند به طوری که همه افراد محل آنها را میشناسند.
پلیس اجتماع محور
به معنی مشارکت پلیس در کمک به حل مسائل اجتماع از طریق افزایش اعتماد برای اجرای قانون است. در واقع، مردم با پلیس برای برقراری نظم و امنیت اجتماعی همکاری می کنند. هدف از این رویکرد، صرفا استفاده از مشارکت مردمی نیست بلکه مردم نیز مثل پلیس بایستی در تصمیم گیری ها مشارکت داشته باشند.
به معنی مشارکت پلیس در کمک به حل مسائل اجتماع از طریق افزایش اعتماد برای اجرای قانون است. در واقع، مردم با پلیس برای برقراری نظم و امنیت اجتماعی همکاری می کنند. هدف از این رویکرد، صرفا استفاده از مشارکت مردمی نیست بلکه مردم نیز مثل پلیس بایستی در تصمیم گیری ها مشارکت داشته باشند.