coastline

/ˈkoʊstlaɪn//ˈkəʊstlaɪn/

معنی: خط ساحلی
معانی دیگر: راستای کرانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the outline or shape of a coast.

جمله های نمونه

1. an indented coastline
کرانه ی دندانه دندانه

2. an irregular coastline
کرانه ی ناهموار

3. a forbiddingly rocky coastline
ساحلی که دارای صخره های خطرناک بود

4. to range the coastline
در امتداد ساحل تردد کردن

5. beautiful fjords perforate the coastline
خلیج های زیبا ساحل را مضرس می کنند.

6. The road follows the Pacific coastline.
[ترجمه گوگل]جاده خط ساحلی اقیانوس آرام را دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]این جاده خط ساحلی اقیانوس آرام را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The coastline can now be monitored by radar.
[ترجمه گوگل]اکنون خط ساحلی توسط رادار قابل رصد است
[ترجمه ترگمان]این خط ساحلی اکنون می تواند توسط رادار نظارت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They admired the rugged beauty of the coastline.
[ترجمه گوگل]آنها زیبایی ناهموار خط ساحلی را تحسین می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها زیبایی زمخت خط ساحلی را تحسین می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As the boat picked up speed, the coastline receded into the distance until finally it became invisible.
[ترجمه گوگل]با افزایش سرعت قایق، خط ساحلی به دورتر رفت تا سرانجام نامرئی شد
[ترجمه ترگمان]وقتی قایق سرعت گرفت، خط ساحلی در فاصله ای دور شد تا اینکه دیگر ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Huge modern hotels have ruined this once unspoilt coastline.
[ترجمه گوگل]هتل های مدرن و عظیم این خط ساحلی که زمانی دست نخورده بود را ویران کرده اند
[ترجمه ترگمان]هتل های بزرگ مدرن این خط ساحلی را یک بار خراب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They sailed along the rugged coastline.
[ترجمه گوگل]آنها در امتداد خط ساحلی ناهموار حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در امتداد خط ساحلی ناهموار حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One after another, tropical storms battered the Pacific coastline.
[ترجمه گوگل]طوفان های استوایی یکی پس از دیگری خط ساحلی اقیانوس آرام را درنوردید
[ترجمه ترگمان]یکی پس از دیگری، طوفان های گرمسیری خط ساحلی اقیانوس آرام را خراب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The oil spill has spoilt the whole beautiful coastline.
[ترجمه گوگل]نشت نفت کل خط ساحلی زیبا را خراب کرده است
[ترجمه ترگمان]نشت نفت همه خطوط ساحلی زیبا را خراب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The road zigzags along a rocky coastline.
[ترجمه گوگل]جاده در امتداد خط ساحلی صخره ای زیگزاگی دارد
[ترجمه ترگمان]مسیری پر پیچ وخم در امتداد خط ساحلی صخره ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Pollution along the coastline is threatening marine life.
[ترجمه گوگل]آلودگی در امتداد خط ساحلی زندگی دریایی را تهدید می کند
[ترجمه ترگمان]آلودگی در امتداد خط ساحلی زندگی دریایی را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Britain's coastline stretches 4000 kilometres and much of it is crumbling away.
[ترجمه گوگل]خط ساحلی بریتانیا 4000 کیلومتر امتداد دارد و بیشتر آن در حال فروپاشی است
[ترجمه ترگمان]خط ساحلی حدود ۴۰۰۰ کیلومتر طول دارد و بیشتر آن در حال فروریختن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. We watched the harbour and then the coastline fade away into the morning mist.
[ترجمه گوگل]ما بندر را تماشا کردیم و سپس خط ساحلی را در مه صبحگاهی محو می‌کردیم
[ترجمه ترگمان]به لنگرگاه نگاه کردیم و بعد خط ساحلی در مه صبحگاهی ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خط ساحلی (اسم)
coastline, tide water

انگلیسی به انگلیسی

• outline of a coast
a country's coastline is the edge of its coast.

پیشنهاد کاربران

خط ساحلی، نوار ساحلی
coastline ( n ) ( koʊstlaɪn ) =the land along a coast, especially when you are thinking of its shape or appearance, e. g. to protect the coastline from oil spillage.
coastline
coastline ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: خط کناره
تعریف: خطی که حداکثر پیشروی امواج توفانی بر روی ساحل/ کرانه را نشان می دهد
خط ساحلی
نوار ساحلی
The boundary between land and sea
مترادف shoreline

بپرس