cling to

جمله های نمونه

1. I still cling to the hope that he's alive.
[ترجمه امیری] من هنوز امید دارم که او زنده است.
|
[ترجمه گوگل]من هنوز به امید زنده بودنش چسبیده ام
[ترجمه ترگمان]من هنوز به امید این امید هستم که او زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You can't cling to the past, because no matter how tightly you hold on, it's already gone.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید به گذشته بچسبید، زیرا مهم نیست که چقدر محکم بچسبید، قبلاً از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی به گذشته غلبه کنی، چون مهم نیست چقدر محکم نگهش داری، از الان رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The really great love not stubbornly cling to it,but at the crucial moment just let him free.
[ترجمه گوگل]عشق واقعاً بزرگ سرسختانه به آن نمی چسبد، بلکه در لحظه حیاتی او را آزاد کنید
[ترجمه ترگمان]عشق واقعی که لجوجانه به آن چسبیده اند، اما در لحظه تعیین کننده، او را آزاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The birds cling to the wall and nibble at the brickwork.
[ترجمه گوگل]پرندگان به دیوار می چسبند و آجرکاری را نیش می زنند
[ترجمه ترگمان]پرندگان به دیوار چسبیده اند و به the گاز می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some people had to cling to trees as the flash flood bowled them over.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم مجبور شدند به درختان بچسبند زیرا سیل ناگهانی درختان را فراگرفت
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم مجبور بودند همان طور که سیل برق آن ها را از هم انداخته بود به درخت ها چنگ بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wet clothes cling to the body.
[ترجمه گوگل]لباس های خیس به بدن می چسبد
[ترجمه ترگمان]لباس های خیس چسبیده به بدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They still cling to many of the old shibboleths of education.
[ترجمه گوگل]آنها هنوز به بسیاری از شیبوله های قدیمی آموزش چسبیده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز به بسیاری از داستان های قدیمی آموزش و تربیت تعلق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The whole party will cling to their leader very determinedly.
[ترجمه گوگل]کل حزب بسیار مصمم به رهبر خود خواهد چسبید
[ترجمه ترگمان]تمام افراد گروه با عزم جزم به رهبر خود چسبیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He had one last hope to cling to.
[ترجمه گوگل]او آخرین امیدی را داشت که باید به آن بچسبد
[ترجمه ترگمان]آخرین امید را هم داشت که به آن بچسبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Don't cling to the kerb when you're driving.
[ترجمه گوگل]هنگام رانندگی به حاشیه نچسبید
[ترجمه ترگمان]وقتی داری رانندگی می کنی به جدول بچسبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dark clouds cling to the mountains.
[ترجمه گوگل]ابرهای سیاه به کوه می چسبند
[ترجمه ترگمان]ابره ای تیره به کوهستان چسبیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cat tried to cling to the edge by its claws.
[ترجمه گوگل]گربه سعی کرد با چنگال هایش به لبه بچسبد
[ترجمه ترگمان]گربه سعی کرد به لبه پنجه خود بچسبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Small children cling to their mothers.
[ترجمه گوگل]بچه های کوچک به مادرشان می چسبند
[ترجمه ترگمان]بچه های کوچک به مادرشان چسبیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The British prime minister is too apt to cling to Washington's apron strings.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر بریتانیا آنقدر مستعد است که به ریسمان پیش بند واشنگتن بچسبد
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر بریتانیا بیش از آن است که به رشته های مربوط به پیش بند واشنگتن بچسبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He appears determined to cling to power.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد او مصمم به چسبیدن به قدرت است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد مصمم است که به قدرت بچسبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hang on to; stick to, adhere to; stay close to; remain faithful to

پیشنهاد کاربران

محکم چسپیدن به
بیش وابسته بودن به
پایبند ماندن به
امیدداشتن
پایبند بودن
رعایت کردن
پیروی کردن
محکم جایی را گرفتن
برای مثال
They clung tightly to each other
آنها همدیگر را محکم گرفتند
( Clung= past of cling )

بپرس