ceremonies

جمله های نمونه

1. baccalaureate ceremonies
مراسم اعطای مدرک لیسانس

2. farewell ceremonies on the occasion of his excellency the ambassador's trip
مراسم بدرود به مناسبت سفر جناب سفیر

3. formal ceremonies
مراسم رسمی

4. funeral ceremonies
مراسم تدفین

5. graveside ceremonies
مراسمی که در کنار آرامگاه صورت می گیرد

6. great ceremonies
مراسم با شکوه

7. marriage ceremonies
مراسم ازدواج

8. mourning ceremonies
مراسم ختم (عزاداری)

9. norooz ceremonies have the sanction of tradition
اعتبار مراسم نوروز ناشی از سنت است.

10. official ceremonies
مراسم رسمی

11. the ceremonies lasted two hours
مراسم دو ساعت طول کشید.

12. the ceremonies performed in her presence
مراسمی که در حضور او انجام شد

13. those ceremonies have gone by the board
آن تشریفات دیگر مرسوم نیست.

14. vain ceremonies
مراسم پوچ

15. decent burial ceremonies
مراسم تدفین شایسته

16. the sorry ceremonies that followed his death
مراسم حزن انگیزی که پیامد مرگ او بود

17. nadder shah's coronation ceremonies
مراسم تاجگذاری نادر شاه

18. the formality of the ceremonies impressed her
رسمیت مراسم او را تحت تاثیر قرار داد.

19. the observance of norooz ceremonies
برگزاری مراسم نوروز

20. the majesty of the religious ceremonies of the japanese
شکوه مراسم و پایکوبی ژاپنیها

21. it is unconventional to wear red in funeral ceremonies
پوشیدن لباس قرمز در مراسم سوگواری مرسوم نیست

22. the body was laid to rest with due military ceremonies
جسد را طی مراسم نظامی شایسته به خاک سپردند.

پیشنهاد کاربران

رسوم
این واژه "مراسم ها" معنی میده
که البته بیشتر در بیان مراسمی خاص مثلا مراسم مذهبی یا مراسم سنتی و. . . . به کار برده میشه
رسم خاص . رسم
مراسم خاص
مراسم ها

این کلمه جمع ( رسم ) هست که به صورت مراسم معنا میشه

مراسم مذهبی یا مراسم نظامی
تشریفات
در پاسخ به خانم melika :
مراسم جمع واژه" رسم" است و بدین سبب مراسم ها نادرست است.
مراسم ها

بپرس