98 1537 100 1 cast away /ˈkæstəˈweɪ/ /kɑːstəˈweɪ/رانده، مردود، کشتی شکسته، مطرود واژه cast away در جمله های نمونه 1. He cast away his baggage and fled to Shanghai. [ترجمه ترگمان]He را کنار زد و به شانگهای گریخت [ترجمه گوگل]او چمدان خود را برداشت و به شانگهای فرار کرد [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. Be sure not to cast away your time. [ترجمه ترگمان]مطمئن باشید که وقتتون رو تلف نکنید [ترجمه گوگل]حتما زمان خود را دور نیندازید [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. He will cast away this money just as he has done in the past. [ترجمه ترگمان]او این پول را همان طور که در گذشته انجام داده خواهد کرد [ترجمه گوگل]او این پول را همانطور که در گذشته انجام داده است، از بین می برد [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 4. What would you do if you were cast away on a desert island? [ترجمه ترگمان]اگه توی یه جزیره صحرایی ول میکردی چی کار میکردی؟ [ترجمه گوگل]اگر شما در یک جزیره بیابانی بازی کردید چه کار می کنید؟ [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید ... معنی کلمه cast away به انگلیسی cast away• throw away, toss away; be sunk (of a ship) cast away را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران ebi دور مانده ، دور افتاده ، جدا مانده ، جدا افتاده Reza دور کردن مصطفی امیرجانی 1- مردود کردن، رد کردن،قبول نکردن،بکناری گذاشتن2-از دست دادن چیزی با ارزش نظیر فرصت یا کسب مهارت3-ولخرجی و هدر دادن پول4-خلاص شدن از چیزی که نمی خواهیم یا به آن نیاز نداشته باشیم معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها زهرا > رحمت الله علیها ak > well سوباسا > اقامت گزیدن فاطمه > speed up Sandy > بازار فصلی jiso > How like to he'd me Arsham *_* > Right jiso > crazy نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته Farhoodپارسا حیدری محمدرضا ایوبی صانعرهگذرDark Light عاطفه موسویA.C.Eحمیدرضا دادگر_فریمان فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته قوی رایی تسخیر ناپذیر تحسین آمیز binoculars ناپذیر خودآموز حسرت آمیز پرفروغ