cartage

/ˈkɑːrtɪdʒ//ˈkɑːtɪdʒ/

معنی: کرایه گاری، باربری باگاری
معانی دیگر: ترابری با گاری (یا کامیون یا ارابه)، مکاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the conveyance of goods by cart.

- Cartage was slow and precarious at a time when there were no paved roads.
[ترجمه گوگل] کارتاژ در زمانی که جاده‌های آسفالته‌ای وجود نداشت، کند و متزلزل بود
[ترجمه ترگمان] cartage در زمانی که هیچ جاده سنگفرش وجود نداشت، آهسته و نامطمئن می نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the cost of transporting goods by cart.
مشابه: freight

- How much was the cartage?
[ترجمه گوگل] گاری چقدر بود؟
[ترجمه ترگمان] حمل و نقل چقدر بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. D yuan, including the labels fee and cartage charge.
[ترجمه گوگل]D یوان، از جمله هزینه برچسب و هزینه گاری
[ترجمه ترگمان]یوان به یوان، از جمله هزینه برچسب و هزینه cartage اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pay-off strand, stranding cartage, compact die stand, counter meter, double draught wheels, take up and traverse device, mechanical transmission system and electrical control system.
[ترجمه گوگل]رشته بازپرداخت، گاری گیره دار، پایه قالب فشرده، متر شمارنده، چرخ های دوبل کشش، دستگاه برداشت و تراورس، سیستم انتقال مکانیکی و سیستم کنترل الکتریکی
[ترجمه ترگمان]strand Pay، cartage stranding، استند die جمع و جور، counter draught و دستگاه کنترل الکتریکی، دستگاه انتقال مکانیکی و سیستم کنترل الکتریکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Center pay-off strand, stranding cartage, compact die stand, double draught wheels, take up and traverse device, mechanical transmission system and electrical control system.
[ترجمه گوگل]رشته بازپرداخت مرکزی، گاری گیره دار، پایه قالب فشرده، چرخ های دوبل کشش، دستگاه برداشتن و تراورس، سیستم انتقال مکانیکی و سیستم کنترل الکتریکی
[ترجمه ترگمان]رشته قطع پرداخت، cartage stranding، استند die جمع و جور، چرخ های double، بالا بردن و پیشروی دستگاه، سیستم انتقال مکانیکی و سیستم کنترل الکتریکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Meanwhile, with the increase demand of coal, iron and steel, the price and cartage expense of them also rise gradually, which bring serious risks to power plants and iron and steel enterprises.
[ترجمه گوگل]این در حالی است که با افزایش تقاضای زغال سنگ، آهن و فولاد، قیمت و هزینه گاری آنها نیز به تدریج افزایش می یابد که خطرات جدی برای نیروگاه ها و شرکت های آهن و فولاد به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، با افزایش تقاضای زغال سنگ، آهن و فولاد، قیمت و قیمت cartage آن ها نیز به تدریج افزایش می یابد که خطرات جدی برای کارخانه های برق و شرکت های آهن و فولاد به همراه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For the children elbow injury, we should put attention to the diagnosis and treatment of cap-like avulsion of epiphyseal cartage in distal end of humerus.
[ترجمه گوگل]در مورد آسیب آرنج کودکان باید به تشخیص و درمان انقباض کلاهک مانند کارتاژ اپی فیزیال در انتهای دیستال استخوان بازو توجه کرد
[ترجمه ترگمان]برای آسیب آرنج به کودکان، ما باید به تشخیص و درمان کلاه های پوستی مانند avulsion cartage در انتهای دور استخوان بازو توجه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are also systems based on the composting or cartage of excreta.
[ترجمه گوگل]همچنین سیستم هایی بر اساس کمپوست سازی یا گاری شدن فضولات وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین سیستم های مبتنی بر کمپوست یا cartage of وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. PACKING AND SHIPPING: Seller shall pay all shipping, packing, crating and cartage charges unless otherwise specified in this order.
[ترجمه گوگل]بسته بندی و حمل و نقل: فروشنده باید تمام هزینه های حمل و نقل، بسته بندی، جعبه و باربری را بپردازد، مگر اینکه در این سفارش طور دیگری مشخص شده باشد
[ترجمه ترگمان]packing و SHIPPING: فروشنده باید تمام هزینه های حمل و نقل، بسته بندی، crating و cartage را پرداخت کند مگر این که در این ترتیب مشخص شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No additional charges of any kind, including charges for boxing, packing, cartage, or other extras will be allowed unless specially agreed to writing in advance by Buyer.
[ترجمه گوگل]هیچ هزینه اضافی از هر نوع، از جمله هزینه های بوکس، بسته بندی، گاری، یا سایر موارد اضافی مجاز نخواهد بود، مگر اینکه خریدار از قبل با نوشتن موافقت کرده باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ اتهام اضافی از قبیل اتهاماتی برای مشتزنی، بسته بندی، cartage، یا سایر موارد اضافی مجاز نخواهد بود مگر این که به طور ویژه با نوشتن از قبل توسط خریدار موافقت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many city citizens complain that it is so few buses in their city that they have to absorb abundant more time cat-and-mouse for a bus, which is acceptedly awash with a large number of cartage.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شهروندان شهر شکایت دارند که اتوبوس در شهرشان آنقدر کم است که مجبورند زمان زیادی را برای موش و گربه برای اتوبوس جذب کنند، اتوبوسی که به طور پذیرفته شده با تعداد زیادی گاری پر شده است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شهروندان شهر شکایت دارند که چند اتوبوس در شهر آن ها وجود دارد که مجبورند زمان بیشتری از گربه و موش را برای یک اتوبوس جذب کنند که acceptedly لبریز از تعداد زیادی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کرایه گاری (اسم)
cartage

باربری با گاری (اسم)
cartage

انگلیسی به انگلیسی

• conveyance of merchandise by cart or truck; act of carting; process or work of carting; rate charged for carting, rate charged for transporting goods in a wagon

پیشنهاد کاربران

بپرس