computationally

جمله های نمونه

1. This kind of entertainment was computationally intensive, expensive to produce, and expensive to buy.
[ترجمه گوگل]این نوع سرگرمی از نظر محاسباتی فشرده، گران برای تولید و گران قیمت بود
[ترجمه ترگمان]این نوع سرگرمی، از نظر محاسباتی سنگین، گران و گران بود، و خرید بسیار گران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The major drawback being that such methods are computationally expensive.
[ترجمه گوگل]اشکال عمده این است که چنین روش هایی از نظر محاسباتی گران هستند
[ترجمه ترگمان]عیب اصلی این است که این روش ها از نظر محاسباتی گران هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The information derived requires modification to create a computationally useful formulation of the information.
[ترجمه گوگل]اطلاعات به دست آمده نیاز به اصلاح دارد تا یک فرمول محاسباتی مفید از اطلاعات ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]اطلاعات به دست آمده نیازمند اصلاح برای ایجاد یک فرمول مفید از نظر محاسباتی برای اطلاعات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new algorithm is computationally simple and standalone in some sense that a self-training scheme can be used without employing any other training data.
[ترجمه گوگل]الگوریتم جدید از لحاظ محاسباتی ساده و به نوعی مستقل است که می توان از یک طرح خودآموزی بدون استفاده از داده های آموزشی دیگر استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]الگوریتم جدید، از نظر محاسباتی ساده و مستقل است، به این معنا که یک الگوی خود - آموزش می تواند بدون استفاده از هر داده آموزشی دیگری مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Describes systematically an computationally efficient algorithm for dechirp. We use a fast and accurate frequency estimator synthetic approach to replace the 1 D Search procedure.
[ترجمه گوگل]به طور سیستماتیک یک الگوریتم محاسباتی کارآمد را برای dechirp توصیف می کند ما از یک روش مصنوعی تخمین‌گر فرکانس سریع و دقیق برای جایگزینی روش جستجوی 1 بعدی استفاده می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]Describes به طور سیستماتیک یک الگوریتم کارآمد محاسباتی برای dechirp است ما از روش ترکیبی استفاده سریع و دقیق برای جایگزین کردن روش جستجوی ۱ D استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The expression is computationally simple and convenient for real - time bandwidth estimation and control.
[ترجمه گوگل]این عبارت از نظر محاسباتی ساده و راحت برای تخمین و کنترل پهنای باند در زمان واقعی است
[ترجمه ترگمان]این عبارت از نظر محاسباتی ساده بوده و برای تخمین و کنترل پهنای باند زمان واقعی مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A computationally intensive number crunching workload will not use the Java heap in the same way as a highly transactional customer-facing interface.
[ترجمه گوگل]حجم کاری فشرده اعداد محاسباتی از پشته های جاوا به همان روشی که یک رابط بسیار تراکنشی رو به مشتری است استفاده نمی کند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از حجم کار فشرده محاسباتی، از هیپ جاوا به همان شکل که یک رابط متقابل با مشتری معاملاتی است، استفاده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Partly because VR is computationally very intensive, simulations still quite crude.
[ترجمه گوگل]تا حدی به دلیل اینکه VR از نظر محاسباتی بسیار فشرده است، شبیه‌سازی‌ها هنوز کاملاً خام هستند
[ترجمه ترگمان]تا اندازه ای به این دلیل که VR از نظر محاسباتی بسیار شدید است، شبیه سازی هنوز کاملا خام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is computationally feasible, and it overcomes many problems associated with geometric cues and scale intensity.
[ترجمه گوگل]از نظر محاسباتی امکان پذیر است و بر بسیاری از مشکلات مرتبط با نشانه های هندسی و شدت مقیاس غلبه می کند
[ترجمه ترگمان]این مساله از نظر محاسباتی امکان پذیر است، و بر بسیاری از مشکلات مربوط به نشانه های هندسی و شدت مقیاس فایق می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The estimation scheme for DS-CDMA systems includes a computationally efficient and easily implemented pilot filter on CDMA forward channel.
[ترجمه گوگل]طرح تخمین برای سیستم‌های DS-CDMA شامل یک فیلتر پایلوت محاسباتی کارآمد و به راحتی در کانال جلویی CDMA است
[ترجمه ترگمان]طرح تخمین برای سیستم های CDMA دارای یک فیلتر کارآمد از نظر محاسباتی بوده و به راحتی فیلتر آزمایشی را در کانال رو به جلو پیاده سازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A computationally efficient multigrid control volume method based additive correction strategy is developed for the solution of the very high bearing number and shaped rail air bearing problems.
[ترجمه گوگل]یک استراتژی تصحیح افزودنی مبتنی بر روش حجم کنترل چندشبکه ای کارآمد محاسباتی برای حل مشکلات شماره یاتاقان بسیار بالا و یاتاقان هوای راه آهن شکل داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش محاسباتی control موثر محاسباتی، برای حل مساله تعداد بسیار بالای یاتاقان و مشکلات حمل و نقل هوایی شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This scheme has two types: one is computationally secure and the other is unconditionally secure.
[ترجمه گوگل]این طرح دو نوع دارد: یکی از نظر محاسباتی ایمن و دیگری بدون قید و شرط
[ترجمه ترگمان]این طرح دارای دو نوع است: یکی از آن ها از نظر محاسباتی ایمن بوده و دیگری بدون قید و شرط تضمین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This allows you to quickly identify computationally expensive nodes just by looking at the Hypergraph.
[ترجمه گوگل]این به شما این امکان را می دهد که فقط با نگاه کردن به Hypergraph گره های گران قیمت محاسباتی را شناسایی کنید
[ترجمه ترگمان]این به شما این امکان را می دهد که به سرعت گره های گران قیمت محاسباتی را تنها با نگاه کردن به the شناسایی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is shown that the new method is computationally more advantageous than the conventional companion matrix method.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که روش جدید از نظر محاسباتی سودمندتر از روش ماتریس همراه معمولی است
[ترجمه ترگمان]نشان داده می شود که روش جدید از نظر محاسباتی بیشتر از روش مرسوم ماتریس همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Parallax mapping is a computationally inexpensive, approximate 2 D effect that.
[ترجمه گوگل]نگاشت اختلاف منظر یک اثر محاسباتی ارزان و تقریبی 2 بعدی است که
[ترجمه ترگمان]نگاشت Parallax از نظر محاسباتی بسیار ارزان، تقریبی ۲ بعدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• by computation, by calculation

پیشنهاد کاربران

از نظر محاسباتی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : compute / computerize
✅️ اسم ( noun ) : computer / computerization / computing / computation
✅️ صفت ( adjective ) : computerate / computable / computational
✅️ قید ( adverb ) : computationally
به صورت محاسباتی
به صورت پردازشی
تخمینی

بپرس