cardioid


(پزشکی) دستگاهی که منحنی تپش قلب را رسم می کند، قلب نگاره، دلنگاره (electrocardiogram مصطلح تر است)، (ریاضی) دلنما، دلوار، کاردی اوید

جمله های نمونه

1. The gooseneck condenser microphones feature a cardioid polar pattern, and are available in four different models, dependent on height and mounting application.
[ترجمه گوگل]میکروفن‌های خازنی گردن غازی دارای الگوی قطبی کاردیوید هستند و در چهار مدل مختلف بسته به ارتفاع و کاربرد نصب در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]میکروفن های با کندانسور اصلی دارای الگوی قطبی cardioid است و در چهار مدل مختلف، وابسته به ارتفاع و کاربرد نصب موجود می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Construct rotating cardioid and deltoid while remaining orthogonal to each other.
[ترجمه گوگل]کاردیوئید و دلتوئید در حال چرخش را بسازید در حالی که متعامد با یکدیگر باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]ساخت cardioid و deltoid را در حالی که عمود بر هم هستند بسازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cardioid pattern can also be used to reduce of an orchestra or audience noises.
[ترجمه گوگل]الگوی کاردیوئید همچنین می تواند برای کاهش صداهای ارکستر یا مخاطب استفاده شود
[ترجمه ترگمان]الگوی cardioid نیز می تواند برای کاهش صداهای ارکستر یا تماشاگران مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cardioid is directional on one side only, and is typically used for drums.
[ترجمه گوگل]کاردیوئید فقط از یک طرف جهت دار است و معمولاً برای درام استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]cardioid فقط یک طرف را هدایت می کند و معمولا برای طبل ها استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In most cases, a cardioid pattern ( directional ) will produce more gain - before - feedback than an omni - directional microphone.
[ترجمه گوگل]در بیشتر موارد، یک الگوی کاردیوئید (جهت دار) نسبت به یک میکروفون همه جهته، بازخورد بیشتری تولید می کند
[ترجمه ترگمان]در اغلب موارد، الگوی cardioid (جهت دار)بیشتر - قبل از - بازخورد را نسبت به میکروفون omni - هدایتی تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Construct rotating cardioid and astroid while remaining orthogonal to each other.
[ترجمه گوگل]کاردیوئید و آستروئید در حال چرخش بسازید در حالی که متعامد با یکدیگر باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]ساخت cardioid و astroid را در حالی که عمود بر هم هستند بسازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Construct rotating cardioid and nephroid while remaining orthogonal to each other.
[ترجمه گوگل]کاردیوئید و نفروئید چرخان را در حالی که متعامد با یکدیگر باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]ساخت cardioid و nephroid را در حالی که عمود بر هم هستند بسازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Construct an animation displaying a cardioid sliding along two fixed mutually perpendicular lines.
[ترجمه گوگل]یک انیمیشن بسازید که یک کاردیوئید را در حال لغزش در امتداد دو خط ثابت متقابل عمود بر هم نمایش دهد
[ترجمه ترگمان]یک انیمیشن بسازید که نمایش cardioid را در امتداد دو خط عمود بر دو طرف عمودی نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Shure ?KSM32 is a side-address, cardioid condenser microphone for highly critical studio recording and live sound productions.
[ترجمه گوگل]Shure ?KSM32 یک میکروفون کندانسور کاردیوئیدی با آدرس جانبی برای ضبط استودیویی بسیار حساس و تولید صدای زنده است
[ترجمه ترگمان]Shure؟ KSM۳۲ یک وسیله جانبی به نام cardioid condenser برای ضبط موسیقی و تولیدات صوتی زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This cardioid condenser microphone defines classic style and elegance in its seemingly indestructible protective screening.
[ترجمه گوگل]این میکروفون خازنی کاردیوئید سبک و ظرافت کلاسیک را در غربالگری محافظ ظاهراً تخریب ناپذیر خود تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]این میکروفن cardioid کندانسور سبک کلاسیک و زیبایی را در غربالگری حفاظت از ناپذیر خود تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Astatic 90 BLACK Portable Cardioid, Condenser Boundary Microphone.
[ترجمه گوگل]میکروفون مرزی کندانسور کاردیوئید قابل حمل Astatic 90 BLACK
[ترجمه ترگمان]نود و شش به لک قابل حمل، مرز Boundary Microphone
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What does the cardioid envelope?
[ترجمه گوگل]پاکت کاردیوئید چیست؟
[ترجمه ترگمان]این پاکت cardioid چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Construct an animation displaying a pair of orthogonal tangents of a fixed cardioid.
[ترجمه گوگل]یک انیمیشن بسازید که یک جفت مماس متعامد یک کاردیوئید ثابت را نمایش می دهد
[ترجمه ترگمان]یک انیمیشن را بسازید که یک جفت حالت متعامد of ثابت را نمایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If the mic is a condenser with pattern selection, use super cardioid or cardioid.
[ترجمه گوگل]اگر میکروفون یک کندانسور با انتخاب الگو است، از سوپر کاردیوئید یا کاردیوئید استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اگر میکروفن با انتخاب الگو متراکم باشد، از super یا cardioid استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] میکروفن یک جهتی
[ریاضیات] دلوار

انگلیسی به انگلیسی

• heart-shaped geometrical figure (mathematics)

پیشنهاد کاربران

cardioid ( ریاضی )
واژه مصوب: دل‏وار
تعریف: مکان هندسی نقطۀ ثابتی واقع بر یک دایره که بدون لغزش بر روی دایرۀ ثابتی با همان قطر می غلتد

بپرس