call back

/kɔl bæk//kɔːl bæk/

رک حرف زدن، واژه ی درست (حتی اگر زننده هم باشد) را به کار بردن، 1- باز خواندن، به مراجعت دعوت کردن 2- تلفنی جواب دادن، متقابلا تلفن زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a request to a worker to return to work, esp. after a layoff or after normal working hours.

(2) تعریف: a request to a performer to return for further auditions.

(3) تعریف: the recall of a defective or unsafe product.

جمله های نمونه

1. No one can call back yesterday.
[ترجمه A.A] هیچکس نمیتونه دیروز را برگردونه
|
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند دیروز تماس بگیرد
[ترجمه ترگمان] هیچ کس نمی تونه دیروز زنگ بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Call back white and white back.
[ترجمه گوگل]پشت سفید و سفید تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]دوباره زنگ بزن سفید و سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No man cool call back yesterday.
[ترجمه A.A] هیچ مرد امروزی نمیتونه دیروز را برگردونه
|
[ترجمه Saeid.T] این جمله اشتباهه و نمیدونم از کجا آوردن گذاشتن اینجا. اگر قرار بود هیچ مرد باحالی باشه میشد: no cool man، پس احتمالا به جای can, cool بوده چون فعل call را به صورت ساده به کار برده.
|
[ترجمه hyouka] هیچ بشری ( آدمی ) نمی تونه گذشته رو برگردونه. ( احتمالا cool اشتباه املایی بوده و can صحیح آن است. )
|
[ترجمه گوگل]هیچ مردی باحال دیروز تماس نگرفت
[ترجمه ترگمان] دیروز هیچ مردی با خونسردی تماس نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No, I'll call back later. Thanks.
[ترجمه گوگل]نه بعدا زنگ میزنم با تشکر
[ترجمه ترگمان]نه، بعدا زنگ می زنم ممنون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'll call back at a more convenient time.
[ترجمه A.A] من زمان مناسب تری تماس میگیرم
|
[ترجمه گوگل]من در زمان مناسب تر تماس خواهم گرفت
[ترجمه ترگمان]به زمان مناسب دوباره زنگ می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No one can call back yesterday. Yesterday will not be called again.
[ترجمه ناشناس شناخته شده] هیچ کس نمی تونه دیروز زنگ بزنه. دیروز قرار نیست دوباری بیاد
|
[ترجمه hyouka] هیچ کس نمی تونه گذشته رو برگردونه. گذشته دیگه بر نمی گرده.
|
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند دیروز تماس بگیرد دیروز دیگر تماس نخواهد گرفت
[ترجمه ترگمان] هیچ کس نمی تونه دیروز زنگ بزنه دیروز دوباره زنگ نمیزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Call back in an hour — he'll be here then.
[ترجمه گوگل]یک ساعت دیگر تماس بگیرید - او در آن زمان اینجا خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تا یک ساعت دیگه زنگ بزن، اون الان میاد اینجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If the phone rings say you'll call back after dinner.
[ترجمه A.A] اگه زنگ خورد بگو بعداز شام زنگ میزنی
|
[ترجمه گوگل]اگر تلفن زنگ خورد می گوید بعد از شام تماس می گیرید
[ترجمه ترگمان]اگه زنگ تلفن بگه بعد از شام زنگ می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You could call back to collect her at noon.
[ترجمه گوگل]شما می توانید تماس بگیرید تا او را در ظهر جمع آوری کنید
[ترجمه ترگمان]میتونی موقع ظهر بهش زنگ بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'll call back later.
[ترجمه گوگل]بعدا تماس خواهم گرفت
[ترجمه ترگمان]بعدا زنگ می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She said she'd call back later to pick up that report.
[ترجمه گوگل]او گفت که بعداً تماس خواهد گرفت تا آن گزارش را دریافت کند
[ترجمه ترگمان]اون گفت بعدا زنگ میزنه تا اون گزارش رو برداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Could you call back later?
[ترجمه گوگل]ممکن است بعداً تماس بگیرید؟
[ترجمه ترگمان]میشه بعدا زنگ بزنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sorry, she isn't in. Please call back later.
[ترجمه گوگل]متأسفم، او وارد نیست لطفاً بعداً تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]متاسفم، او داخل نیست لطفا بعدا زنگ بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Could you call back later, please?
[ترجمه گوگل]ممکن است بعداً تماس بگیرید، لطفا؟
[ترجمه ترگمان]میشه بعدا زنگ بزنی، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Is there a call-back facility on this phone?
[ترجمه گوگل]آیا در این گوشی امکان تماس وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]یه مرکز تماس تلفنی تو این تلفن هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The phone is equipped with a call-back facility.
[ترجمه گوگل]این تلفن مجهز به سیستم تماس تلفنی است
[ترجمه ترگمان]این گوشی مجهز به یک مرکز تماس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. In the callback model, the WMI infrastructure expects the application to have methods that handle enumeration, binding and any other methods required to implement the functionality of the provider.
[ترجمه گوگل]در مدل برگشت فراخوان، زیرساخت WMI انتظار دارد که برنامه کاربردی روش هایی داشته باشد که شمارش، اتصال و هر روش دیگری را که برای اجرای عملکرد ارائه دهنده مورد نیاز است، مدیریت کند
[ترجمه ترگمان]در مدل callback، زیرساختار WMI انتظار دارد که برنامه دارای روش هایی باشد که شمارش، اتصال و هر روش دیگری مورد نیاز برای اجرای قابلیت ارایه دهندگان را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. There is an asynchronous callback model and an asynchronous polling model.
[ترجمه گوگل]یک مدل پاسخ به تماس ناهمزمان و یک مدل نظرسنجی ناهمزمان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک مدل callback غیر همزمان و یک مدل رای گیری غیر همزمان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Frock distribute and callback, provide monthly summary list.
[ترجمه گوگل]Frock توزیع و پاسخ به تماس، ارائه لیست خلاصه ماهانه
[ترجمه ترگمان]Frock توزیع و callback، یک فهرست خلاصه ماهانه ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The callback router answers the initial call and makes the return call to the client based on its configuration statements.
[ترجمه گوگل]روتر برگشت به تماس به تماس اولیه پاسخ می دهد و بر اساس دستورات پیکربندی خود تماس برگشتی را با مشتری برقرار می کند
[ترجمه ترگمان]روتر callback فراخوانی اولیه را پاسخ می دهد و فراخوانی بازگشتی را براساس اظهارات پیکربندی آن ارسال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. This can include invalidating sessions, canceling timers, canceling callback handlers or cleaning up any data structures that may need it.
[ترجمه گوگل]این می تواند شامل باطل کردن جلسات، لغو تایمرها، لغو کنترل کننده های برگشت تماس یا پاکسازی ساختارهای داده ای باشد که ممکن است به آن نیاز داشته باشند
[ترجمه ترگمان]این می تواند شامل لغو جلسات معکوس، لغو تایمر، لغو handlers و یا تمیز کردن هر گونه ساختار داده ای باشد که ممکن است به آن نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Busy signal detected at remote site on callback.
[ترجمه گوگل]سیگنال مشغول در سایت از راه دور در پاسخ به تماس شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]سیگنال مشغول در سایت از راه دور در callback شناسایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Registers and releases, respectively, a callback handler for an IRQ line. The registration can be exclusive or shared.
[ترجمه گوگل]به ترتیب یک کنترل کننده تماس برای یک خط IRQ را ثبت و منتشر می کند ثبت نام می تواند انحصاری یا اشتراکی باشد
[ترجمه ترگمان]Registers و releases به ترتیب یک مربی callback برای خط IRQ هستند ثبت نام می تواند انحصاری یا مشترک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Communications between the use of a callback function mechanism.
[ترجمه گوگل]ارتباطات بین استفاده از مکانیزم عملکرد برگشت تماس
[ترجمه ترگمان]ارتباطات بین استفاده از مکانیزم عملکرد callback
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The orderer must then be prepared to respond to a request (callback, in this case) to process the final invoice.
[ترجمه گوگل]سپس سفارش دهنده باید آماده پاسخگویی به یک درخواست (در این مورد) برای پردازش فاکتور نهایی باشد
[ترجمه ترگمان]سپس orderer باید برای پاسخ به درخواست (callback، در این مورد)برای پردازش فاکتور نهایی آماده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Registers and releases, respectively, a callback an IRQ line. The registration can be exclusive or shared.
[ترجمه گوگل]یک خط IRQ را به ترتیب ثبت و منتشر می کند ثبت نام می تواند انحصاری یا اشتراکی باشد
[ترجمه ترگمان]Registers و releases به ترتیب، a یک خط IRQ هستند ثبت نام می تواند انحصاری یا مشترک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. This is a simple, asynchronous request/response or callback pattern that is typical of many service protocols.
[ترجمه گوگل]این یک الگوی درخواست/پاسخ یا پاسخ ناهمزمان ساده و ناهمزمان است که در بسیاری از پروتکل‌های سرویس معمولی است
[ترجمه ترگمان]این یک درخواست ساده و غیر همزمان یا الگوی callback است که در بسیاری از پروتکل های سرویس معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. In many Ajax applications, you'll see a callback function that checks for a ready state and then goes on to work with the data from the server response, as in Listing
[ترجمه گوگل]در بسیاری از برنامه های Ajax، یک تابع callback را مشاهده خواهید کرد که وضعیت آماده بودن را بررسی می کند و سپس با داده های پاسخ سرور کار می کند، مانند لیست کردن
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از برنامه های آژاکس، شما یک تابع callback را خواهید دید که برای یک حالت آماده چک می شود و سپس با داده های پاسخ سرور، مانند فهرست ۱، کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. This service specification is a little more complicated, because it models the interaction between a shipper and an orderer by using a simple callback style interaction.
[ترجمه گوگل]این مشخصات سرویس کمی پیچیده‌تر است، زیرا تعامل بین یک فرستنده و یک سفارش‌دهنده را با استفاده از یک تعامل سبک پاسخ به تماس ساده مدل‌سازی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این ویژگی خدمات کمی پیچیده تر است، زیرا تعامل بین a و an را با استفاده از یک تعامل سبک ساده callback مدل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] مراجعه ی مجدد

انگلیسی به انگلیسی

• phone again; return a phone call
communications connection in which the service provider calls the user after the user declares that he wants to connect (computers)

پیشنهاد کاربران

در برنامه نویسی عبارتی وجود داره به نام call back function
منظور از call back function
تابع بازگشتی است که زمانی استفاده میشود که بخواهیم تابعی را به صورت آرگومان یا argument به پارامتر تابع دیگری اختصاص بدیم
، در واقع تابعی را در دل تابع دیگری اجرا کنیم
بعدا تماس گرفتن
I will call back another time
بعدا میبینمت
فراخواندن
درخواست دادن برای تست بازیگری
برگرداندن تماس/احضار
I call you back in one hour
تماس تو را تا یک ساعت بر می گردانم
call back ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: برگردان تماس
تعریف: روالی امنیتی که به کمک آن کاربر با شماره گیری به سامانۀ مربوط دسترسی می یابد و خدماتی را درخواست می کند؛ سپس سامانه تماس را قطع می کند و با کاربر با شماره ای از پیش در نظرگرفته شده تماس برقرار می کند|||متـ . برگردان برخوانی
call - back ( آمار )
واژه مصوب: تماس مجدد
تعریف: اقدام مجدد برای تماس با واحدهای نمونه ای که در اقدام اول تماس با آنها امکان پذیر نبوده است
( بعد از یک بار پاسخ ندادن ) دوباره زنگ زدن
مثلا الان دستم بنده و میتونم دوباره باهت تماس بگیرم.
بازخوانی

تماس تلفنی برگشتی
برگشتن
دوباره دعوت شدن به مصاحبه
بازخواست، بازخواه، باز دعوت، عودت
دعوت مجدد برای مصاحبه شغلی

دوباره زنگ زدن
I will call back later
بعدا دوباره زنگ خواهم زد
تماس برگشتی
the act or an instance of calling back from one location or situation to the previous one*
a return telephone or radio call*
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس