the verb "buzz" means to be full of activity, energy, and excitement. It implies a sense of vibrancy and liveliness, as if a city is constantly buzzing with people, sounds, and movement. The word "buzz" is often used metaphorically to describe a place or situation that is filled with a sense of energy and excitement. For example, you might say that a busy market is buzzing with activity, or that a concert venue is buzzing with anticipation before a performance.
... [مشاهده متن کامل] ### کلمه "Buzz" و معانی مختلف آن
کلمه "buzz" در زبان انگلیسی دارای چندین معنی و کاربرد است و با حروف اضافه مختلف می تواند معانی متفاوتی داشته باشد. در زیر به توضیح چند مورد از معانی و کاربردهای رایج "buzz" می پردازیم:
... [مشاهده متن کامل]
1. صدای وزوز یا صداهای خفیف و مداوم:
- مثال: "I heard a buzz coming from the kitchen. "
- ترجمه: "من صدای وزوزی از آشپزخانه شنیدم. "
2. هیجان یا شوق عمومی:
- مثال: "There’s a lot of buzz about the new movie. "
- ترجمه: "هیجان زیادی درباره فیلم جدید وجود دارد. "
3. تلفن زدن به کسی ( اغلب به صورت غیررسمی ) :
- حرف اضافه: "buzz someone"
- مثال: "I'll buzz you later to confirm the details. "
- ترجمه: "بعداً بهت زنگ می زنم تا جزئیات را تایید کنم. "
4. زنگ زدن به درب خانه یا محل کار:
- مثال: "Can you buzz me in?"
- ترجمه: "می تونی منو راه بدی؟"
5. احساس خوشی یا نشئگی ( اغلب از نوشیدن الکل ) :
- مثال: "I got a slight buzz from that drink. "
- ترجمه: "از اون نوشیدنی کمی احساس خوشی پیدا کردم. "
6. فعالیت یا ترافیک زیاد ( اغلب در محل کار ) :
- حرف اضافه: "buzz of activity"
- مثال: "The office was a buzz of activity this morning. "
- ترجمه: "امروز صبح دفتر پر از فعالیت بود. "
### عبارت ها و اصطلاحات رایج
- Buzz off: این عبارت به معنی "بزن به چاک" یا "گمشو" استفاده می شود و اغلب به صورت غیررسمی و گاهاً بی ادبانه به کار می رود.
- مثال: "He told the annoying salesman to buzz off. "
- ترجمه: "او به فروشنده مزاحم گفت که گمشو. "
- Such a buzz now: این عبارت بسته به متن و موقعیت می تواند معانی متفاوتی داشته باشد. به طور کلی، به معنی وجود هیجان یا انرژی زیاد در حال حاضر است.
- مثال: "There's such a buzz now about the new product launch. "
- ترجمه: "حالا درباره عرضه محصول جدید هیجان زیادی وجود دارد. "
- مثال: "After the concert, there was such a buzz in the air. "
- ترجمه: "بعد از کنسرت، جو بسیار پر انرژی و هیجان انگیزی در هوا بود. "
### جمع بندی
کلمه "buzz" با توجه به زمینه ای که در آن استفاده می شود، می تواند معانی مختلفی داشته باشد، از صدای وزوز گرفته تا احساس خوشی، هیجان عمومی و حتی زنگ زدن به کسی. همچنین، عبارت های مختلفی مانند "buzz off" و "such a buzz now" نیز کاربردهای خاص خود را دارند.
- - -
Buzz is a term used to describe an audible interference or noise that can be heard in audio devices. It can be caused by various factors such as faulty wiring or electromagnetic interference. تداخل یا نویز شنیداری که در دستگاه های صوتی شنیده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
این می تواند ناشی از عوامل مختلفی مانند سیم کشی معیوب یا تداخل الکترومغناطیسی باشد.
مثال؛
I can’t enjoy the music with all the buzz in the speakers.
A person might say, “The buzz in the headphones is distracting. ”
Someone might complain, “I thought I fixed the buzz, but it’s still there. ”
To buzz someone means to get in touch with them or contact them. It can be used in various contexts, such as calling someone on the phone or sending them a message. تماس گرفتن یا ارتباط برقرار کردن باکسی. می توان از آن در زمینه های مختلف استفاده کرد، مانند تماس تلفنی با شخصی یا ارسال پیام.
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
Buzz me when you’re ready to go.
In a work setting, a colleague might ask, “Can you buzz me after the meeting?”
Buzz /bʌz/ ( v - informal ) – meaning: to call by telephone.
با کسی تماس تلفنی برقرار کردن؛ تلفن زدن؛ زنگ زدن
Example 1: 👇She said she would buzz me later. گفت بعداً بهم زنگ ( تلفن ) میزنه.
... [مشاهده متن کامل]
Example 2: 👇
He buzzed me on the car phone.
با تلفن ماشین با من تماس گرفت.
Example 3: 👇
EVELYN: I'll pay your salary plus five thousand dollars if you find out what happened to Hollis and who is involved.
Gittes ( buzzes Sophie. ) : Sophie, draw up one of our standard forms for Mrs. Mulwray.
* Chinatown - Screenplay: Robert Towne & Roman Polanski. Director: Roman Polanski
ایولین: اگر بفهمی چه اتفاقی برای هالیس افتاده و چه کسی در این ماجرا نقش داشته، حقوق شما را به اضافه پنج هزار دلار می پردازم.
گیتس ( به سوفی زنگ می زند. ) : سوفی، یکی از فرم های استانداردمون رو برای خانم مولوری تنظیم کن.
* متن انتخابی: از فیلنامه ی فیلمِ #محله ی چینی ها#
فیلنامه: رابرت تاون و رومن پلانسکی
کارگردانِ فیلم: رومن پلانسکی
صدای زنگ یا آلارم. زمانی که از یاهو مسنجر به عنوان اولین شبکه اجتماعی استفاده میکردیم، یه گزینه به نام بوز داشت که با زدن اون کاربر مخاظب متوجه میشد که پیامی براش ارسال کردید که البته گاهی تکرار این بوز برای مخاظب آزار دهنده هم میشد.
... [مشاهده متن کامل]
وزوز کردن و زرزر کردن هم به مثابه صدای مگس یا زنبور که باعث اعصاب خوردی میشه هم قابل کاربرد هست.
buzz about/around = وول خوردن، لولیدن، تندتند رفتن
buzz off = به چاک زدن
وزوز زنبور عسل
to be full of people or activity
جای سوزن انداختن نبودن
یه عالمه کار روی سر ریخته شدن
در عبارت و slang:
Such a buzz now
شاخ شدن ، به مبارزه خواستن، دعوت به مبارزه از سوی کسی که ضعیف است، گستاخ شدن
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢
❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . .
✅ سگ: bark / woof 🐶
✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶
✅ توله سگ: yap 🐶
... [مشاهده متن کامل]
✅ بز یا گوسفند: bleat 🐏
✅ پرنده یا میمون: chatter 🐧 🐒
✅ قورباغه: croak / ribbit 🐸
✅ مار: hiss 🐍
✅ گرگ یا سگ: howl / growl / bay 🐺
✅ گربه: meow / purr 🐈
✅ گاو: moo / low 🐄
✅ خوک: oink / grunt 🐖
✅ فیل: trumpet 🐘
✅ پرنده: chirp / tweet / twitter / sing 🕊
✅ اسب ( شیهه ) : neigh / whinny / nicker 🐎
✅ زنبور: buzz 🐝
✅ مرغ: cluck / cackle 🐔
✅ خروس: cock - a - doodle - doo / crow 🐓
✅ غاز: honk / quack 🪿
✅ اردک: quack 🦆
✅ موش: squeak 🐀
✅ عقاب: screech / scream 🦅
✅ جغد: hoot / screech 🦉
✅ خفاش: screech 🦇
✅ شیر، خرس، ببر: roar 🦁 🐅 🐻
✅ کلاغ: caw 🐦⬛️
✅ خر، گورخر، الاغ: bray 🦓
✅ شتر: grunt 🐪
✅ جیرجیرک: chirp / creak 🦗
✅ دلفین: click 🐬
✅ بوقلمون: gobble 🦃
✅ زرافه: bleat 🦒
✅ صدای هر جوجه پرنده: cheep 🐥
✅ شغال: howl
✅ کفتار: laugh / scream
✅ صدای هر حیوانِ نر بزرگ: bellow 🐋
✅ صدای هر حیوانی که از روی خشم باشه: snarl 😾
✅ صدای کشیدن هوا داخل بینی: sniff 😪
✅ صدای بیرون دادن هوا از داخل بینی: snort 😤
bee - sounds
to buzz means to show excitement about something
هیاهو داشتن - غوغا کردن
تکاپو داشتن
پر تکاپو بودن
To buzz means to show excitement about something, example:Seoul buzzes from dawn till dusk
صدای زنگ تلفن
Your phone is buzzing
تلفنت داره زنگ میخوره
مثال:
There May Be 4 Quintillion Alien Spacecraft Buzzing in Our Solar System
The Daily Beast ( 2022 )
پرواز هواپیما در ارتفاع بسیار پایین
پرواز با هواپیما بسیار نزدیک یا در سراسر مسیر ( هواپیما دیگر ) ، به ویژه برای هشدار دادن یا ارعاب
Noun ( component )
Buzz with rumors
شایعه شدن
اصل کلمه از ویز ویز و حرکت زنبوره. اما معنای دومش هم انرژی و سرحالی و سرمستیه. مصلا دوپامین احساس باز یا سرمستی به ما میده. یه جوری شارژمون میکنه
buzz ( هوافضا )
واژه مصوب: ریزلرزه 1
تعریف: نوسان های پوسته یا سایر سازه های هواگرد در بسامدهایی که برای انسان قابل شنیدن است
صدای زنگ
وِزوِزیدن.
مثل زنبور از این ور و اون ور مدام رفتن و روز شلوغی را داشتن.
Give someone a buzz
بی کسی زنگ زدن
حرف و نقل و صر وصدا ( پیروامون کسی یا چیزی )
His hairstyles generated more buzz than his music.
مور مور شدن پوست بدن
خبر دادن با زنگ زدن
I'll buzz you زنگ میزنم خبرشو میدم
a low, continuous humming or murmuring sound, made by or similar to that made by an insect.
I'll buzz you in
درو میزنم بیاین تو.
( باز کردن در با اف اف )
ویز ویز زنبور
wreck ( ruin ) your buzzThis is when something interupts your buzz or high. This buzz is normally caused by alcohol or drugs or can be a natural high. I was having a great time til the cops came and wrecked my buzz.
... [مشاهده متن کامل]
Buzz یعنی نئشگیruinیا wreck هم که یعنی بهم زدن یا خراب کردن کل مفهوم میشه خراب کردن یا متوقف کردن نئشگی کسی
صدای زنبور
ویز ویز
هیجان داشتن ، حال خوب داشتن
you are killing my buzz
داری حوصلمو سر میبری
داری فازمو خراب میکنی
شور و هیجان
کیف بردن. سرمست بودن. احساس خیلی خوب داشتن. حال کردن
I got a real buzz out of passing this course
حس خوبی داشتم از گزروندن این دوره. با خودم حالکردم که این دوره رو گزروندم کیف کردم
در بازاریابی به مفهوم �سر زبانها افتادن� است.
Crowded
A feeling of exitement, energy and pleasure
buzz marketing بازاریابی جنجالی ( دهان به دهان )
سرمست شدن
اجراى زنده
نئشه شدن
تمام مدت به چیزی فکر کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٧)