bursitis

/bərˈsaɪtəs//bərˈsaɪtəs/

معنی: اماس کیسه های مفصلی
معانی دیگر: (پزشکی) التهاب کیسه ی زلالی (به ویژه در مفصل شانه و بازو)، آماس انبانه، طب اماس کیسه های مفصلی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a painful disorder caused by the inflammation of a bursa, esp. in a joint of the shoulder, elbow, or knee.

جمله های نمونه

1. Objective: To study the treatment of prepatellar bursitis with debridement under arthroscopy.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه درمان بورسیت پره کشکک با دبریدمان تحت آرتروسکوپی
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه درمان of bursitis با debridement تحت arthroscopy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hip bursitis is a common problem. It creates pain around the outside of the upper thigh.
[ترجمه گوگل]بورسیت هیپ یک مشکل شایع است این درد در اطراف قسمت خارجی بالای ران ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]سبک هیپ هاپ یک مشکل رایج است این کار باعث ایجاد درد در اطراف ران بالاتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective:To explore a more effective treatment for suprapatellar bursitis.
[ترجمه گوگل]هدف: کشف یک درمان موثرتر برای بورسیت فوق کشکک
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی یک درمان موثرتر برای suprapatellar bursitis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Subacromial impingement with subsequent tendinitis and bursitis is frequently found in young adult patients.
[ترجمه گوگل]گیرافتادگی سابکرومیال همراه با التهاب تاندون و بورسیت متعاقب آن اغلب در بیماران بالغ جوان دیده می شود
[ترجمه ترگمان]Subacromial و tendinitis های بعدی به طور مکرر در بیماران بزرگ سال جوان یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Imaging examination showed olecranal bursitis and suprapatellar bursitis, accompany enthesitis in closing site. This is the first report of PsA with olecranal and suprapatellar bursitis in China.
[ترجمه گوگل]معاينه تصويربرداري نشان داد بورسيت اولكرانال و بورسيت فوق پاتلار در محل بسته شدن آنتزيت را همراهي مي‌كنند این اولین گزارش PsA با بورسیت اولکرانال و سوپراپاتلار در چین است
[ترجمه ترگمان]بررسی تصویر برداری نشان داد که olecranal bursitis و suprapatellar bursitis همراه با enthesitis در بستن سایت همراه هستند این اولین گزارش of با olecranal و suprapatellar bursitis در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had bursitis, but they pretended he was in perfect health.
[ترجمه گوگل]او بورسیت داشت، اما آنها وانمود کردند که در سلامت کامل است
[ترجمه ترگمان]He داشت، اما وانمود می کردند که حالش خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hip bursitis may be diagnosed by pain or swelling over the bones you can feel at the top of your hip.
[ترجمه گوگل]بورسیت هیپ ممکن است با درد یا تورم روی استخوان هایی که می توانید در بالای لگن خود احساس کنید، تشخیص داده شود
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های باسن ممکن است توسط درد و یا ورم روی استخوان هایی که می توانید در بالای باسن خود احساس کنید، تشخیص داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There were 11 cases of subcutaneous bursitis with pain on the tip of the Kirschner pins(65%).
[ترجمه گوگل]11 مورد بورسیت زیر جلدی همراه با درد در نوک پین‌های کیرشنر (65%) وجود داشت
[ترجمه ترگمان]۱۱ مورد از تزریق زیرجلدی با درد روی نوک گیره ها (۶۵ %)وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They started calling it bursitis, but I could tell Pat thought I was dogging it.
[ترجمه گوگل]آنها شروع به نامیدن آن بورسیت کردند، اما می‌توانستم بگویم پت فکر می‌کرد که دارم آن را درمان می‌کنم
[ترجمه ترگمان]آن ها شروع به تماس با آن کردند، اما من می توانستم به پت بگویم که من در تعقیب آن هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My grandmother suffered from severe knee bursitis and used a stick to get around.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ من از بورسیت شدید زانو رنج می برد و از چوب برای رفت و آمد استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]مادر بزرگم از زانوهای سخت knee رنج می برد و از یک چوب برای دور زدن استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bursitis is inflammation or irritation of a bursa.
[ترجمه گوگل]بورسیت التهاب یا تحریک بورس است
[ترجمه ترگمان]Bursitis التهاب و یا سوزش of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The incidence of tuberculous bursitis is very low.
[ترجمه گوگل]بروز بورسیت سلی بسیار کم است
[ترجمه ترگمان]میزان شیوع سل bursitis بسیار پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Diathermy may be proscribed for arthritis, bursitis, and other conditions requiring heat treatment.
[ترجمه گوگل]دیاترمی ممکن است برای آرتریت، بورسیت و سایر شرایطی که نیاز به درمان حرارتی دارند، منع شود
[ترجمه ترگمان]Diathermy ممکن است برای آرتروز، bursitis و شرایط دیگر که نیاز به درمان گرما دارند، ممنوع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tendonitis and bursitis are common overuse injuries.
[ترجمه گوگل]تاندونیت و بورسیت آسیب های رایج استفاده بیش از حد هستند
[ترجمه ترگمان]Tendonitis و bursitis استفاده بیش از حد از حد معمول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اماس کیسه های مفصلی (اسم)
bursitis

انگلیسی به انگلیسی

• inflammation of a bursa (medicine)

پیشنهاد کاربران

( پزشکی ) التهاب کیسه های مفصلی
بورسیت ( به انگلیسی: Bursitis ) یعنی التهاب بورس به هر علتی.

بپرس