معنی: کیسه کرباسی، کرباس اهاردارمعانی دیگر: قدک، پارچه ی موم دار، پارچه ی ضخیم کتانی که توسط صمغ یا موم سفت شده (و در اپل کت و در صحافی و غیره به کار می رود)، کرباس آهاردار، با قدک سفت کردن، (قدیمی) شق و رق بودن، رسمیت، سختی
• : تعریف: a stiff cotton fabric used esp. in the binding of books and in the lining of some clothes.
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: buckrams, buckraming, buckramed
• : تعریف: to reinforce, as with buckram.
جمله های نمونه
1. Iron pattern to the buckram for ease, and cut with sharp scissors.
[ترجمه مهدی صباغ] برای راحتی کار، الگوی ساخته شده از کرباس آهاردار را اتو کنید و با قیچی تیز برش دهید.
|
[ترجمه گوگل]برای سهولت، الگوی خود را روی کفه اتو کنید و با قیچی تیز برش دهید [ترجمه ترگمان]آستر آهنین برای راحتی کرباس آهاردار و با قیچی تیز [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Lay bump on one side of the dampened buckram and press to bond the layers together.
[ترجمه گوگل]برجستگی را در یک طرف باکرم مرطوب شده قرار دهید و فشار دهید تا لایه ها به هم بچسبند [ترجمه ترگمان]bump را روی یک طرف کرباس بتونی مرطوب قرار دهید و برای اتصال لایه ها به هم فشار وارد کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You will need pelmet buckram and bump to equal the exact size of your pattern.
[ترجمه گوگل]برای برابری با اندازه دقیق الگوی شما به باکرم و برآمدگی پلمتی نیاز دارید [ترجمه ترگمان]شما به پارچه کرباسی buckram احتیاج خواهید داشت و متناسب با الگوی خود باشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His prose has a buckram quality.
[ترجمه گوگل]نثر او دارای کیفیتی است [ترجمه ترگمان]نثر او یک کیفیت کرباس آهاردار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Buckram: A strong fabric made of jute, Cotton or linen, glazed and stiffened by size or glue used for book covers.
[ترجمه گوگل]باکرم: پارچه محکم ساخته شده از جوت، پنبه یا کتان، لعاب دار و سفت شده با اندازه یا چسب که برای جلد کتاب استفاده می شود [ترجمه ترگمان]buckram: پارچه قوی ساخته شده از jute، کتان یا کتانی، براق و با اندازه یا چسب مورد استفاده برای جلد کتاب [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Tack each pleat in place on the right side, from top to bottom of buckram.
[ترجمه گوگل]هر پلیسه را در سمت راست، از بالا به پایین باکرم در جای خود بچسبانید [ترجمه ترگمان]هر یک از این pleat را در سمت راست از بالا تا پایین کرباس تشکیل می دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The roundness of the pleat is improved by filling it with a little wadding or a tube of curtain buckram.
[ترجمه گوگل]گردی پلیسه با پر کردن آن با کمی کفپوش یا لوله ای از پرده بهبود می یابد [ترجمه ترگمان]گردی of با پر کردن آن با کمی wadding یا لوله از کرباس آهاردار بهبود می یابد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Lay out the outer fabric flat with the wrong side up and lay buckram on top with the bump sandwiched in between.
[ترجمه گوگل]پارچه بیرونی را صاف با سمت اشتباه به سمت بالا بچینید و باکرم را روی آن قرار دهید و برآمدگی را در بین آن قرار دهید [ترجمه ترگمان]پارچه بیرونی را پهن کنید و با یک برآمدگی که در وسط قرار گرفته است، کرباس ضخیمی را روی آن دراز کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This heading is normally applied to lined curtains and is stiffened with curtain buckram.
[ترجمه گوگل]این عنوان معمولاً برای پرده های آستردار اعمال می شود و با سفت پرده ای سفت می شود [ترجمه ترگمان]این عنوان به طور معمول به روی پرده آستر شده اعمال می شود و با کرباس بتونی پوشانده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Cut out the bump to the exact size of buckram.
[ترجمه گوگل]برآمدگی را به اندازه دقیق باکرم برش دهید [ترجمه ترگمان] the رو به اندازه کرباس پاره کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Second, cut 3 pieces of ribbon (if you can't find this kind of tape,(sentence dictionary) I sometimes just use offcuts of buckram in light colours).
[ترجمه گوگل]دوم، 3 تکه روبان را برش دهید (اگر نمی توانید این نوع نوار را پیدا کنید، (فرهنگ جملات) من گاهی اوقات فقط از برش های باکرم در رنگ های روشن استفاده می کنم) [ترجمه ترگمان]دوم، سه قطعه از روبان را برش دهید (اگر نمی توانید این نوع نوار را پیدا کنید (فرهنگ لغت جمله)گاهی اوقات فقط استفاده از offcuts را در رنگ های روشن استفاده می کنم) [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Canvas: Thick book - binders'cloth having greater durability than ordinary cloth but not so strong as buckram.
[ترجمه گوگل]بوم: کتاب ضخیم - پارچه کلاسور که ماندگاری بیشتری نسبت به پارچه معمولی دارد، اما به اندازه سنگ فرش محکم نیست [ترجمه ترگمان]کرباس ضخیم: پارچه binders ضخیم، دوام بیشتری نسبت به پارچه معمولی دارد اما به اندازه کرباس زبر نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Figured out all the maths and cut a piece of buckram the right size.
[ترجمه گوگل]تمام ریاضیات را فهمید و یک تکه باکرم را به اندازه مناسب برش داد [ترجمه ترگمان]تمام ریاضیات را از بین ببرید و یک تکه از سایز مناسب را ببرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
کیسه کرباسی (اسم)
buckram
کرباس اهاردار (اسم)
buckram
تخصصی
[نساجی] پارچه ای ضخیم و آهار دار که در صحافی مصرف می شود ( به عنوان لائی ) - کرباس آهار دار - سختی - کیسه کرباسی
