1. I want to bring out the secrets of nature and apply them for the happiness of man. I don't know of any better service to offer for the short time we are in the world.
[ترجمه شان] من با آشکار کردن اسرار طبیعت، می خواهم از آن ها برای شادی انسان استفاده کنم ، چون در زمان کوتاهی که در این دنیا هستیم، هیچ خدمتی را از آن بهترنمیدانم.|
[ترجمه گوگل]من می خواهم اسرار طبیعت را بیرون بیاورم و آنها را برای خوشبختی انسان به کار ببرم من برای مدت کوتاهی که در دنیا هستیم خدمات بهتری نمی شناسم[ترجمه ترگمان]من می خواهم اسرار طبیعت را بیرون بیاورم و از آن ها برای خوشبختی انسان استفاده کنم من برای این مدت کوتاهی که در این دنیا هستیم هیچ خدمتی بهتر از این بلد نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was so shocked that he could hardly bring out a word.
[ترجمه ش.] چنان شوکه شده بود که حتی نمی توانست کلامی به زبان آورد.|
[ترجمه گوگل]او چنان شوکه شده بود که به سختی می توانست کلمه ای را بیان کند[ترجمه ترگمان]چنان یکه خورده بود که به زحمت می توانست کلمه ای بر زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Add a little salt to bring out the flavour of the herbs.
[ترجمه Mona] کمی نمک به آن اضافه کنید تا عطر و طعم سبزی ها مشخص شود. ( شناسایی شدن عطر و طعم سبزی با ریختن نمک )|
[ترجمه کتایون نوشاد] کمی نمک اصافه کنین تا اسانس گیاهان بیرون بیاد. ( عطرشو پس بده )|
[ترجمه گوگل]کمی نمک به آن اضافه کنید تا عطر و طعم سبزی ها مشخص شود[ترجمه ترگمان] یه مقدار نمک اضافه کن که طعم گیاهان رو از بین ببره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The painter brushed over the canvas to bring out a more vivid effect.
[ترجمه گوگل]نقاش بوم را با قلم مو کشید تا جلوه واضح تری به نمایش بگذارد
[ترجمه ترگمان]نقاش از روی بوم خم شد تا اثر واضحی از آن بیرون بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نقاش از روی بوم خم شد تا اثر واضحی از آن بیرون بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. to bring out the worst in sb.
[ترجمه گوگل]برای بیرون آوردن بدترین ها در sb
[ترجمه ترگمان] که بدترین وضعیت \"sb\" رو از بین ببره …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] که بدترین وضعیت \"sb\" رو از بین ببره …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The spices really bring out the flavour of the meat.
[ترجمه ش.] این ادویه حسابی به گوشت طعم می ده.|
[ترجمه گوگل]ادویه ها واقعا طعم گوشت را بیشتر می کنند[ترجمه ترگمان]ادویه واقعا بوی گوشت را می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A crisis can bring out the best and the worst in people.
[ترجمه Dina] بحران توانایی به ارمغان آوردن بهترین و بدترین شرایط برای افراد را دارد|
[ترجمه شان] بحران ، می تواند بهترین و بدترین ( خصوصیات ) مردم را به طهور برساند.|
[ترجمه گوگل]یک بحران می تواند بهترین و بدترین ها را در افراد نشان دهد[ترجمه ترگمان]یک بحران می تواند بهترین و بدترین شرایط را برای مردم به ارمغان بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It's warm enough to bring out the garden chairs.
[ترجمه گوگل]آنقدر گرم است که صندلی های باغ را بیرون بیاورد
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی گرم است که صندلی های باغ را بیرون بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی گرم است که صندلی های باغ را بیرون بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They rolled their drums to bring out the villagers.
[ترجمه گوگل]طبل های خود را می چرخانند تا روستاییان را بیرون بیاورند
[ترجمه ترگمان]آن ها drums را لوله کردند تا روستاییان را بیرون بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها drums را لوله کردند تا روستاییان را بیرون بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Pressure can bring out the worst in people.
[ترجمه گوگل]فشار می تواند بدترین چیزها را در افراد ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]فشار می تواند بدترین شرایط را برای مردم به ارمغان بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فشار می تواند بدترین شرایط را برای مردم به ارمغان بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It's only a matter of time before they bring out their own version of the software.
[ترجمه گوگل]این فقط یک مسئله زمان است که آنها نسخه خود را از نرم افزار ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]فقط یک مساله طول می کشد تا آن ها نسخه خودشان از نرم افزار را بیرون بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فقط یک مساله طول می کشد تا آن ها نسخه خودشان از نرم افزار را بیرون بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She was so shocked that she could hardly bring out a word.
[ترجمه گوگل]او چنان شوکه شده بود که به سختی می توانست کلمه ای را بیان کند
[ترجمه ترگمان]چنان یکه خورده بود که به زحمت می توانست کلمه ای بر زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنان یکه خورده بود که به زحمت می توانست کلمه ای بر زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Newborn babies bring out the woman in her.
[ترجمه گوگل]نوزادان تازه متولد شده زن درون او را بیرون می آورند
[ترجمه ترگمان]نوزاد تازه متولد شده، زن را در او زنده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نوزاد تازه متولد شده، زن را در او زنده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He has the ability to bring out the best in others.
[ترجمه عباس] اون این توانایی را دارد که در میان دیگران بهترین ها را به نمایش بگذارد|
[ترجمه گوگل]او این توانایی را دارد که بهترین ها را در دیگران به نمایش بگذارد[ترجمه ترگمان]او این توانایی را دارد که بهترین ها را در دیگران به نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید