• : تعریف: past tense and past participle of breed.
جمله های نمونه
1. born and bred in iran
زاده و پرورده ی ایران
2. he was bred to be a gentleman
جوانمردی را به او آموخته بودند.
3. What's bred in the bone will come out in the flesh.
[ترجمه Edi.nozari] در اینجا منظور این است که رفتا و ویژگیهای فرد بر اساس وراثت تعیین میشود.
|
[ترجمه گوگل]آنچه در استخوان پرورش می یابد در گوشت بیرون می آید [ترجمه ترگمان]چیزی که در استخوان وجود دارد از گوشت بیرون می اید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. As worms are bred in a stagnant pool, so are evil thoughts in idleness.
[ترجمه گوگل]همانطور که کرم ها در استخری راکد پرورش می یابند، افکار شیطانی نیز در بیکاری پرورش می یابند [ترجمه ترگمان]همان طور که کرم ها در آبگیر راکد پرورش می دهند، پس افکار شیطانی در تنبلی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. What is bred in the bone will not go out of the flesh.
[ترجمه گوگل]آنچه در استخوان پرورش داده می شود از گوشت خارج نمی شود [ترجمه ترگمان]چیزی که در استخوان وجود دارد از گوشت بیرون نمی رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Well fed, wed bred.
[ترجمه گوگل]خوب تغذیه، ازدواج کرده [ترجمه ترگمان]خوب، تغذیه کرده بودیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Both the twin brothers were born and bred in London.
[ترجمه گوگل]هر دو برادر دوقلو در لندن به دنیا آمدند و بزرگ شدند [ترجمه ترگمان]هر دو برادر دوقلو متولد و در لندن پرورش داده شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Some types of dog are bred for aggression.
[ترجمه گوگل]برخی از انواع سگ ها برای پرخاشگری پرورش داده می شوند [ترجمه ترگمان]برخی از انواع سگ ها برای پرخاش پرورش داده می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Greyhounds were originally bred as hunting dogs.
[ترجمه گوگل]سگ های تازی در ابتدا به عنوان سگ های شکاری پرورش داده می شدند [ترجمه ترگمان]greyhounds در اصل مثل سگ های شکاری پرورش می دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The rabbits are bred for their long coats.
[ترجمه گوگل]خرگوش ها برای پوشش بلندشان پرورش داده می شوند [ترجمه ترگمان]خرگوش ها برای coats دراز تربیت شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]من یک هموطن هستم که متولد و پرورش یافته ام [ترجمه ترگمان]من یک کشاورز به دنیا آمده ام و به دنیا آمده ام [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These goats are specially bred for their wool.
[ترجمه گوگل]این بزها به طور ویژه برای پشم خود پرورش داده می شوند [ترجمه ترگمان]این بزها به طور خاص برای پشمی شان پرورش داده می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She was born and bred a Catholic.
[ترجمه گوگل]او یک کاتولیک به دنیا آمد و پرورش یافت [ترجمه ترگمان]او به دنیا آمده و کاتولیک بزرگ شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Spartan youths were bred as warriors.
[ترجمه گوگل]جوانان اسپارتی به عنوان جنگجو پرورش یافتند [ترجمه ترگمان]جوانان Spartan به عنوان یک جنگجو تربیت شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Society's obsession with sex has bred a generation of unhappy children.
[ترجمه گوگل]وسواس جامعه نسبت به رابطه جنسی، نسلی از کودکان ناراضی را پرورش داده است [ترجمه ترگمان]علاقه جامعه نسبت به سکس، نسلی از کودکان بدبخت را تربیت کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
لوحه (اسم)
plate, tablet, slab, bred, signboard, plaque
لوح (اسم)
plate, tablet, bred, table
انگلیسی به انگلیسی
• bred is the past tense and past participle of breed.
پیشنهاد کاربران
پرورش یافته
( of a person or animal ) reared in a specified environment or way Raised Brought up Taught Tained Educated