1. We had to break into the house as we had lost the key.
[ترجمه فرشته] ما مجبور شدیم به زور وارد خونه بشیم چون کلید رو گم کرده بودیم|
[ترجمه گوگل]چون کلید را گم کرده بودیم مجبور شدیم وارد خانه شویم[ترجمه ترگمان]همان طور که کلید را از دست دادیم، مجبور شدیم وارد خانه بشویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A thief can break into a car in under ten seconds.
[ترجمه مریم] یک دزد میتواند در کمتر از ده ثانیه به یک ماشین دستبرد بزند|
[ترجمه جواد] یک دزد می تواند در کمتر از ده ثانیه وارد یک ماشین بشود.|
[ترجمه جواد] یک دزد می تونه زیر ده ثانیه توی یه ماشین باشه.|
[ترجمه گوگل]یک دزد می تواند در کمتر از ده ثانیه به ماشین نفوذ کند[ترجمه ترگمان]یک دزد می تواند در عرض ده ثانیه یک ماشین را بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He tried to break into a car in full sight of a policeman.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد در مقابل دیدگان کامل پلیس وارد یک ماشین شود
[ترجمه ترگمان]سعی کرد با چشم پلیس به ماشینی برخورد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سعی کرد با چشم پلیس به ماشینی برخورد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She is trying to break into journalism.
[ترجمه گوگل]او در تلاش است تا وارد عرصه روزنامه نگاری شود
[ترجمه ترگمان]او سعی دارد به روزنامه نگاری نفوذ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او سعی دارد به روزنامه نگاری نفوذ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He had to break into the house because his girlfriend had locked him out.
[ترجمه گوگل]او مجبور شد وارد خانه شود زیرا دوست دخترش او را قفل کرده بود
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود به خانه باز گردد زیرا دوست دخترش او را قفل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود به خانه باز گردد زیرا دوست دخترش او را قفل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I didn't want to break into a twenty-pound note.
[ترجمه گوگل]نمی خواستم اسکناس بیست پوندی را بشکنم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواستم یک اسکناس بیست پوندی را به هم بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من نمی خواستم یک اسکناس بیست پوندی را به هم بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She made an attempt to break into journalism.
[ترجمه گوگل]او تلاش کرد تا وارد روزنامه نگاری شود
[ترجمه ترگمان]او تلاشی برای شکستن روزنامه نگاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تلاشی برای شکستن روزنامه نگاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I feel as if I should break into song.
[ترجمه محمدم] او تلاش کرد وارد حرفه ی خبرنگاری شود|
[ترجمه گوگل]احساس میکنم باید وارد آهنگ شوم[ترجمه ترگمان]احساس می کنم که باید شروع به تپیدن کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I don't want to break into a $100 note unless I really have to.
[ترجمه گوگل]من نمیخواهم اسکناس 100 دلاری را بشکنم، مگر اینکه واقعاً مجبور باشم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم صد دلار به تو بدهم مگر این که واقعا مجبور باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم صد دلار به تو بدهم مگر این که واقعا مجبور باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Women do not normally break into the big time by doing stand-up comedy.
[ترجمه گوگل]زنان معمولاً با اجرای استندآپ کمدی وارد زمان بزرگ نمی شوند
[ترجمه ترگمان]زنان معمولا با انجام نمایش کمدی، به زمان بزرگ وارد نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنان معمولا با انجام نمایش کمدی، به زمان بزرگ وارد نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is difficult to break into the movies.
[ترجمه ساره] نفوذ به سینما مشکل است.|
[ترجمه گوگل]ورود به فیلم سخت است[ترجمه ترگمان]شکستن فیلم مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I don't want to break into my savings unless I have to.
[ترجمه ساره] نمی خواهم به پس اندازم دست بزنم مگر اینکه مجبور باشم.|
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم به پس اندازم نفوذ کنم مگر اینکه مجبور باشم[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم پس از آن که مجبور باشم، پس اندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They had to break into the emergency food supplies.
[ترجمه نورا] آن ها مجبور بودند به آذوقه اضطراری دستبرد بزنند|
[ترجمه behnam7] آنها مجبور شدند از آذوقه اظطراری استفاده کنند.|
[ترجمه گوگل]آنها مجبور شدند به مواد غذایی اضطراری نفوذ کنند[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند به منابع غذایی اضطراری وارد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When his lips break into a smile, it is enough to melt any woman's heart.
[ترجمه گوگل]وقتی لب هایش به لبخند می شکند، کافی است دل هر زنی را آب کند
[ترجمه ترگمان]وقتی لب هایش به لبخندی باز می شوند، کافی است قلب هر زنی را ذوب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی لب هایش به لبخندی باز می شوند، کافی است قلب هر زنی را ذوب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید